شبه معنویت های بومی
محمدعلیطاهری سرکرده فرقه حلقه میگوید: «در عرفان حلقه، عوامل انسانی همانند: سن، استعداد، سواد، معلومات، نوع تفکرات و اعتقادات و... نقشی در رسیدن به کمال ندارند.» در پاسخ باید گفت: اگر کمال انسان را در قرب به خداوند معنا کنیم، پس شناخت خداوند لازم خواهد بود ولی کافی نیست؛ و بعد از اینکه خداوند را شناختیم و به او ایمان آوردیم نیاز به راهکاری داریم که ما را به او مرتبط و نزدیک کند و آن چیزی جز دین نخواهد بود.
در مراسم خاکسپاری زهرا مدرس زاده یکی از مسترهای فرقه انحرافی حلقه و از زندانیان سیاسی-عقیدتی، که پیش از این همراه محمدعلیطاهری سرکرده فرقه حلقه دستگیر شده بود، دوستان، اقوام و بازماندگان او بهجای قرائت قرآن و دعا به درگاه الله باریتعالی و طلب غفران، یا گریه و ناراحتی برای فرد متوفی، به رقص و پایکوبی میپردازند و همراه با اجرای زنده موسیقی دست و جیغ و سوت میزنند.
محمدعلی طاهری سرکرده عرفان موسوم به حلقه، میگوید: «توسل به من دونالله تشعشع منفی میآورد!» اولین برداشتی که میتوان از این کلام داشت، اینکه هیچ کسی حق ندارد از دیگران در کارهای خود کمک و یاری بخواهد. در حالی که خود جناب طاهری برای پیش برد کارهای خود بارها از وکیل و حتی سیاستمداران غربی تقاضای کمک و یاری کرده است!.
در یکی از مناظرهها با اتباع طاهری در پیج نقد احمدالحسن وی مدعی شد که حبلالله و یا همان ریسمان الهی میتواند مصادیق مختلفی داشته باشد و طاهری هم جزئی از این ریسمان است که موجب هدایت میشود. گفتم طبق روایت امام صادق علیهالسلام ریسمان الهی تنها اهل بیت است و مصداق دیگری ندارد
بر طبق ادله نقلی امام دارای علمی تام و کامل به گذشته و آینده و حتی عالم بزرخ و روز قیامت و بهشت و جهنم است، علم «ماکان و مایکون» در سینه امام وجود دارد و همچنین طبق احادیث زیادی و تعلیماتی که امامان نسبت به شاگردان خود داشتند نشان میدهد که امام در علوم و فنون هم علم دارد مانند علوم منتقله از امام باقر (علیهالسلام) به جابربن حیان در علم شیمی و...
طاهری در یکی از سخنرانیهای خود شاگردانش را امر به ترک نماز میکند و این کار را کشیدن ترمز دستی تلقی میکند. بعد از اینکه این صوت وی با انتقادهای شدید روبرو شد و ضد دینی بودن این فرقه برملا شد، شاگردان وی دست به توجیح کلام طاهری زدند تا شاید بتوانند اندکی از روسیاهیهای این فرقه ضاله را تطهیر کنند.
احمد بصری به تازگی مدعی شده است که نسل انسان با نسل میمون ریشهای مشترک دارد. این نظریهای که او مطرح کرده در غرب با عنوان فرگشت مطرح میشود که تاریخ مصرفش دیر زمانی است که باطل شده است و بیشتر دانشمندان غرب اعتراف میکنند که این نظریه بیشتر شبیه یک افسانه است.
گرچه رؤیا طبق ادله محکم حجیت ندارد. یعنی هیچ چیزی با رؤیا اثبات نمیشود؛ ولی از قضا رؤیاهای زیادی بر علیه احمد بصری دیده شده است، آیا حاضرید، شما با توجه به اینها از احمد برائت بجویید؟
آیا احمد بصری نمیداند که اهلبیت (علیهمالسلام) چند حیوان محدود را در بهشت دارای جایگاه دانستند که یکی از آنها شتر صالح است! امام صادق فرمودند: «فقط چهار حیوان در بهشت موجود میباشد؛ اولاغ بلعم بن باعور، شتر حضرت صالح (علیهالسلام)، گرگ در داستان حضرت یوسف، سگ اصحاب کهف.»
یکی از ادعاهای احمد بصری (مدعی یمانی) شتر صالح بودن است و این را برای خود فضیلت میداند! احمد بصری در کتابی در بیان اعدادی که دلالت بر حقانیت خود میکند به عدد 53 میرسد و وقتی ابجد جملهی «من هو ناقة صالح» را سؤال میپرسد، جواب میدهد «هو العبد الصالح» که باز عددش 53 است که خود اوست!
شخصی از اتباع احمدالحسن پیام داد؛ امام باقر (علیهالسلام) میفرماید؛ «هرکسی از یمانی سرپیچی کند اهل اتش است.» مشکل شما احمدالحسن نیست بلکه مشکل شما تکذیب کلام آل محمد (علیهمالسلام) به هر قیمتی هست. در عبارت حدیث مذکور آمده «لَا يَحِلُّ لِمُسْلِمٍ أَنْ يَلْتَوِيَ عَلَيْهِ» اشکال شما این است که (یلتوی علیه) را سرپیچی و تخلف یعنی (یلتوی عنه) معنا میکنید و حال آنکه معنای (یلتوی علیه: هر کس بر او بپیچد) است.
با شخصی از اتباع احمد بصری (مدعی یمانی) در پیج اینستاگرام صحبت میکردم که در کلامش شنیدم گفت: «یمانی موعود» گفتم: شما اگر در روایات بخوانید یمانی و سفیانی از حتمیها هستند اما در روایتی از امام جواد آمده است که در محتومات نیز بدا حاصل میشود یعنی امکان تغییر در آن است ولی در امر قائم چنین نیست.
روایات ولادت امام (عجلاللهتعالیفرجه) در سامرا که فراوان است. مدینه همفقط عامه یک نقل مجعول دارند. که این جعل حدیث بخاطر تحریف و دشمنی با مهدی (عجلاللهتعالیفرجه) شیعه است. و اخذ مخالف عامه واجب است. در ثانی چیزی به اسم مدینه (به ضم میم) و در عراق در اون زمان(زمان صدور حدیث. به فرض صدور) وجود نداشته است و این اصطلاح جدید است.
یکی از مسائلی که با اتباع احمد بصری (یمانی دروغین) مواجهه هستیم، برداشت سطحی از روایات بدون در نظر گرفتن روایات دیگر یا مباحث روایی است. از جمله این روایات، روایت «احادیث را تکذیب نکنید حتی اگر مرجعی یا قدری یا حروری آن را به ما نسبت دهد...» است.