آسيب شناسي مشترك
اکنکار یکی از عرفانهای نوپدیدی است که «پال توئیچل» در سال 1965 آن را بنیان نهاد. با بررسی باورها و راهکارهای این فرقه میتوان آنرا معجونی از تمام ادیان و عرفانها برشمرد. پال که مدت زمانی در ارتش آمریکا خدمت کرده، مدعی است مدتی از زندگی خود را نیز در هندوستان، در آشرام سودار سینگ سپری کرده و تحت تأثیر شخصیتی خیالی به نام «ربازار تارز» تبتی...
اشو، شخصیتی است هندی که گسترش تعالیم خود را مرهون آمریکاست. او بیش از هفتهزار سخنرانی داشت اما هیچگاه کتابی ننوشت، تمام تعالیم او در این سخنرانیها بیان شده است. وی دارای شخصیتی شهوتران، متکبر و مغرور بود و خود را همطراز و یا بالاتر از مسیح میدانست. اصول اصلی تعالیم او را عشق، سم بودن نفس، نفی ذهن، درونگرایی، مراقبه و...
فالون دافا کلمهای چینی است که به معنای اساس وجود، حیات و یا قانون اکبر آمده است. پیشینه چندانی برای این آیین وجود ندارد و لی هنگجی خود بیان کرده که در سال 1992 میلادی بر او وحی نازل شده که پیامبر آخرالزمان است. او بر این باور است که دین وی انسان را به کمال و پاکیزگی نفس و زدودن آن از هواهای نفس و گمراهی و اغوا سوق میدهد...
عرفان «کاستاندا» که از آن با نام «عرفان ساحری» یاد میشود از درون نوشتههای کارلوس کاستاندا برخاسته است. این عرفان گاهی با نام «عرفان عقاب» معرفی میشود. کاستاندا که در رشته مردمشناسی مطالعه میکرد شروع به نوشتن گزارشهایی نمود که از استاد ادعاییاش «دون خوان» حکایت داشت. او در راه رسیدن به معنویت و با راهنماییهای این استاد...
پاتان جالی (Patanjali) مبدع یوگا است که بر نمایان ساختن و شکوفا کردن روح تأکید داشت. برخی بر این باورند که یوگا مرحله عملیاتی فلسفه سانکهیا است. این مکتب نیز مانند دیگر مکاتب هندی معتقد است راه نیل به رهایی و آزادی، کسب معرفت مستقیم و بیواسطه درباره ماهیت نفس است. در مکتب یوگا خداباوری وجود دارد. خداباوری به همراه روحباوری، نظامباوری...
اغلب قائلین به تناسخ، دلیل عقلی و برهانی بر اثبات تناسخ ندارند. آنها بیشتر تلاش میکنند با سخنانی ذوقی و شیرین، بدون قوه استدلال، بر خیال مخاطبان خود سوار شوند و تناسخ را باوری زیبا ارائه کنند. همانگونه که پیداست مهمترین دلیل ردّ تناسخ را میتوان بدون دلیل بودن آن دانست؛ اما به جهت پررنگ شدن خیال اثبات تناسخ، برخی ادلّه آنها نقل و نقد میشود...
برخلاف آنچه در آیینهای روانشناسی ادعا میشود، تنگنای معیشتی و به طور کلی بروز آفت، بلا و مصیبت، نه نشانه منفینگری و ناتوانی، بلکه علامت قرب الهی و برتری معنوی و روحی است. البته چنین مقامی برای مومنین و اهل معنا اینگونه تفسیر شده است. در روایات پرشماری آمده است که بلاها به قدر ولایت و بهره انسان از معنویت رخ مینمایند و هر اندازه بهره روحی انسان از تعالی و تقوی بیشتر باشد
کمتر آیینی یافت میشود که به سوی معنویت و عرفان دعوت نماید، ولی خدا را در آموزههای خود مطرح نکند. بسیاری از معنویتهای جدید بهصورت پررنگی دم از خدا زدهاند و مخاطب خداخواه و خداجو را با همین شعار صید میکنند. کسانی که قصد دارند حضور خداوند و ارتباط با آن ذات مقدس را عمیقتر درک نمایند به این شعار اکتفا میکنند و این ادعا را دلیل بر خدامحوری آن مکتب پنداشته، خوشبینانه همۀ گفتهها را با همین معیار میسنجند؛ در نتیجه بهسرعت تعلیمات دیگر را میپذیرند.
یکیاز قابلیتهای اینترنت، امکان خرید محصولات مربوط به جریانات معنویتگراست. پارهای از کتابها، فیلمها و محصولات مربوط به فرقههای جدید به صورت رسمی در کشور امکان عرضه و توزیع ندارند. اما این امکان به کاربر اینترنتی داده میشود که خریدار با انتقال اعتبار به شماره حسابهای داده شده و پرداخت هزینه پستی این اقلام، آن را خریداری کرده و در منزل و یا هر آدرس دیگری دریافت نماید. به خصوص نمادهای مربوط به فرقهها هماکنون به این صورت خرید و فروش میشوند.
بیگمان بازیها نخستین گام ورود کاربران به دنیای رایانههاست. امروزه بازیهای رایانهای گسترش زیادی پیدا کرده و افراد زیادی به خصوص کودکان، بخش زیادی از وقت خود را با این بازیها میگذرانند. برخلاف بزرگسالان که بازی را سرگرمی میدانند، بازی جدیترین بخش زندگی کودکان است. تعداد مخاطبان بازیهای رایانهای در سالهای گذشته افزایش چشمگیر داشته و این بازیها به یکی از پر هوادارترین سرگرمیهای موجود تبدیل شدهاند.
گونههای ( ژانر ) وحشت در « سینما »، کارکرد معنوی و روحی دارند. القای ترس در دل انسان و نا امید کردن وی از آینده، به وسیلۀ رسانۀ پرنفوذی همچون « سینما »، میتواند برای آنانکه به دامان ادیان الهی پناه نیاوردهاند، بستری ذهنی روانی ایجاد کند تا برای مقابله با آینده تاریک بشریت، به نیروی دیگری پناه ببرند یا راهی برای خضوع و کنار آمدن با نیروهای اهریمنی پیدا کنند. با تأسف باید اعتراف کرد که هالیوود، نقش خود را در انتقال مضامین شیطانی و رضایتبخش جلوهدادن فرهنگ شیطانی، به خوبی ایفا کرده است.
مخاطب یک فیلم، به صورت ارادی تصمیم میگیرد که قوۀ فکر و اندیشۀ خود را موقتا تعطیل کرده و به خویشتن بقبولاند که آنچه میبیند همه واقعیتاند و هیچ توهم و تخیلی در کار نیست! این در حالی است که بیننده ممکن است بسیاری از شخصیتهای فیلم را به همراه گذشتۀ آنها و جزئیات زندگیشان دقیقا بشناسد؛ اما تصمیم میگیرد تمام نقشهایی را که بازیگران به عهده گرفتهاند، واقعی فرض کند و قوای معنوی و احساسی خود را برای درک این نقش، با فیلم همراه کند؛ به گونهای که گاهی هنگام تماشای یک فیلم، به خشم میآید یا به گریه میافتد.
یکیاز طرقی که معمولا کانال مؤثر و کارسازی برای جذب مخاطب در عرفانهای کاذب است، برقراری جلسات، محافل، نشستها و همایشهاست این ابزار که از آن به « جذب چهره به چهره » هم نام برده میشود، در موارد زیادی شکل رسمی به خود گرفته و گاهی هم به صورت غیر رسمی و حتی قاچاقی مورد استفاده قرار میگیرد. این کانال خود به صورتهای مختلفی انجام میپذیرد که تأثیرگذارترین شکل آن، محافل خانگی است.
بیشترین پایبندی نسبت به آرمانهای فرقهها از طرف افرادی دیده شده که حضور مستمر در محافل و جلسات فرقهای داشتهاند، نه کتاب خوانها و نمادشناسان. این افراد از آن جا که مدت مدیدی را با مربیان و کارآگاهان در فرقه گذراندهاند و به خیال خود همه چیز برایشان حل شده است. از اینرو چنان دلبستگی و دلدادگی در آنها ایجاد شده که گاهی برای بازسازی فکری آنها، تلاشهای روانکاوان، روانشناسان، و مددکاران اجتماعی و حتی متخصصان بهداشت روحی و معنوی هم به جایی نمیرسد.