اسناد
ابن عساکر در مورد امام باقر (علیهالسلام) مینویسد: «ابوجعفر محمد بن علی (علیهالسلام) فردی درستکردار و راستگو بود که احادیث زیادی نیز از او روایت شده، و هرگز کسانیکه از او روایت کردهاند، با او به مجادله برنخاستند.»
تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج54، ص272.
در صحیح مسلم به نقل از امام باقر (علیهالسلام) روایت شد که فرمودند: من با جماعتی، نزد جابر بن عبدالله انصاری رفتم، او بسیار پیر شده و چشمان او نابینا؛ از هر یک میپرسید که تو چه کسی هستی؟ تا نوبت به من رسید، پرسید تو چه کسی هستی؟
ذهبی نقل میکند وقتی فاطمه (علیهاالسّلام) از ابوبكر نااميد شد، که با اینکه استدلالشان را تأیید کرد فدک را بازپس نداد، سراغ عمر رفت و آنچه را كه به ابوبكر گفته بود، به عمر نيز گفت. عمر نيز همان چيزی را كه ابوبكر به ایشان گفته بود، گفت.
ابنسعد به نقل از امهانی میگويد: فاطمه (علیهاالسّلام) به ابوبكر فرمود: وقتی تو بميری، چه كسی از تو إرث میبرد؟ ابوبكر گفت: فرزندان و خانوادهام. فاطمه (علیهاالسّلام) فرمود: پس چرا تو از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) إرث میبری، ولی من إرث نمیبرم؟!
احمد بن حنبل نقل میكند: «وقتی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از دنيا رفت، فاطمه (علیهاالسّلام) به ابوبكر فرمود: آيا تو وارث رسول الله هستی يا فرزندان ایشان؟ ابوبكر گفت: نه! فرزندانش وارثش هستند.»
مسند احمد بن حنبل، ج1، ص160، ح14.
پس از اينكه فاطمه (علیهاالسّلام) اين همه نزد ابوبكر رفت و استدلال كرد، بالاخره ابوبكر كاغذی برداشت و نوشت كه فدك، ملك فاطمه است كه از پدرش به إرث برده است؛ عمر از راه رسيد و گفت: اين چيست؟ ابوبكر جريان را توضيح داد.
امیرالمؤمنین و عباس از غصب ارثیه پیامبر اکرم ناراضی بودند؛ شکایت نزد عمر میبرند، او میگوید میدانم شما ابوبکر را خائن و گناهکار و دروغگو میپندارید، در حالیکه اینطور نبوده؛ من میخواهم ارث پیامبر را به شما برگردانم، به شرطی که همانگونه که پیامبر اکرم و ابوبکر عمل کردندعمل کنید و اگر نمیتوا
امیرالمؤمنین و عباس از غصب ارثیه پیامبر اکرم ناراضی بودند؛ شکایت نزد عمر میبرند، او میگوید میدانم شما ابوبکر را خائن و گناهکار و دروغگو میپندارید، در حالیکه اینطور نبوده؛ من میخواهم ارث پیامبر را به شما برگردانم، به شرطی که همانگونه که پیامبر اکرم و ابوبکر عمل کردندعمل کنید و اگر نمیتوا
امیرالمؤمنین و عباس از غصب ارثیه پیامبر اکرم ناراضی بودند؛ شکایت نزد عمر میبرند، او میگوید میدانم شما ابوبکر را ظالم میپندارید، در حالیکه اینطور نبوده؛ من میخواهم ارث پیامبر را به شما برگردانم، به شرطی که همانگونه که پیامبر اکرم و ابوبکر عمل کردند، عمل کنید و اگر نمیتوانید به خودم برگردا
هنگام فتح خیبر، اهل فدک با پیامبر بر نصف محصولات و اموالشان مصالحه کردند، و چون این منطقه بدون جنگ به مسلمانان رسید، ملک خالص پیامبر گردید؛ در آن چشمهها و نخلهای فراوانی بود که فاطمه میگفت آنها را پیامبر به او هدیه داده است؛ ابوبکر شاهد خواست و داستانی دارد؛ سپس اجتهاد عمر پس از استقرار خلافتش
ابن ابیالحدید، در مورد خطبه فدکیه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) مىنويسد: هنگامیکه ابوبکر خطبه ایشان را شنید، کلام ایشان را قطع کرد، و بالاى منبر رفت و گفت: چرا به هر حرف و سخنی گوش میدهید؟ این امانت زمان رسول خدا (صلىاللهعليهوآله) کجا بود؟!
پس از رحلت پیامبر اکرم (صلىاللهعليهوآله)، شمشیر و اسب و کفش ایشان، به امیرالمؤمنین داده شد، و برای باقی چیزها، ابوبکر گفت: از رسول خدا شنیدم که میگفت: ما پیامبران، طلا و نقره، زمین و ملک و خانه، به ارث نمیگذاریم؛ بلکه ایمان، علم و حکمت، و سنت به ارث میگذاریم.
حاکم حسکانی در حدیثی از ابوسعید خدری نقل میکند: هنگامیکه آیه 26 سوره اسراء نازل شد، پیامبر اکرم فدک را به حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) بخشید.
شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج1، ص339.
ابویعلی حدیث صحیحی از ابوسعید خدری نقل کرده که گفت: با گروهی از مهاجرین و انصار، نزدیک خانهی رسول خدا بودیم که پیامبر از منزل خود خارج شد و به ما فرمود: «آیا دوست دارید به شما خبر دهم بهترین فرد شما چه کسی است؟ گفتند: آری!