اسناد
سعد بن ابیوقاص چند فضیلت از امیرالمؤمنین در مقابل معاویه ذکر میکند، ازجمله اینکه هنگامیکه آیه مباهله نازل شد، پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) امیرالمؤمنین، فاطمه، حسن وحسین (علیهمالسلام) را فراخواند و فرمود: خداوندا! اینان اهل من هستند.
تذكرة الخواص، سبط بن جوزی، ص19.
از آیه 26 و 27 سوره جن که خداوند میفرماید: «او دانای غیب است و هیچکس را بر غیب خود آگاه نمیکند، مگر رسولانی که آنان را برگزیده است» بهخوبی روشن میشود که خدای متعال به برخی از انسانهای برگزیده، علم به امور غیبی را عنایت میفرماید.
داود بن سلیمان میگوید: ما بسیاری از افراد را میشناسیم که از همه چیز خبر داشتند و حتی از حال جنین در رحم مادر نیز خبر میدادند.
نحت حدید الباطل و برده بادله الحق الذابه عن صاحب البرده، داود بن سلیمان نقشبندی، ص49.
محمد بن عبدالوهاب اقرار میکند که اله و رب دو کلمهای هستند، مثل فقیر و مسکین که هر گاه به تنهایی بیان میشوند، معنای هر دو را دارند و هرگاه با هم بیایند، هر کدام معنای خود را دارد؛ یعنی هر گاه کلمه رب یا اله تنها بیاید معنای هر دو مراد است و هر گاه با هم ذکر شوند، هر کدام معنای خود را دارد.
شعیب الارناووط در تعلیقی که بر صحیح ابن حبان دارد، حضرت علی (علیهالسلام) را به لقب «امیرالمؤمنین» یاد کرده است و تصریح دارد: «واقعه بین امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهالسلام) و بین خوارج در سال 37 هجری رخ داد.»
الإحسان فی تقريب صحيح ابن حبان، ابن بلبان، ج15، ص140.
عینی در عمدة القاری آورده است: وقتی عمار یاسر در جنگ صفین شهید شد، امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهالسلام) بر او نماز خواند.
عمدة القاری شرح صحيح البخاری، عینی، ج6، ص7.
شوکانی در نیل الاوطار، حضرت علی (علیهالسلام) را به لقب «امیرالمؤمنین» خوانده و تصریح دارد: «به تحقیق ثابت است از امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) و عمر و زید بن ثابت و غیر ایشان.»
نیل الاوطار، شوکانی، ج1، ص108.
متقی هندی در کنزالعمال، بابی را به عنوان «خلافة اميرالمؤمنين "علي بن أبي طالب" رضیاللهعنه و كرماللهوجهه» آورده است و لقب «امیرالمومنین» را برای حضرت علی (علیهالسلام) بهکار برده است.
كنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، متقی هندی، ج5، ص746.
نسائی در سنن الکبری بابی با عنوان «ذِكْرُ خَصَائِصِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ رَضِيَ اللهُ عَنْهُ وَذِكْرِ صَلَاتِهِ قَبْلَ النَّاسِ، وَأَنَّهُ أَوَّلُ مَنْ صَلَّى مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ» دارد که به صراحت، حضرت علی (علیهالسلام) را با لقب «امیرالمؤمنین» آورده است.
بخاری و دیگران نیز روایتی از حذیفه بدین صورت نقل کردهاند: «پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) به ما، از همه امور تا روز قیامت خبر دادند.»
نحت حدید الباطل و برده بادله الحق الذابه عن صاحب البرده، داود بن سلیمان نقشبندی، ص46.
داود بن سلیمان میگوید: احمد بن حنبل و ترمذی، روایتی از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) بدین صورت نقل کردهاند که حضرت فرمود: «فتجلّی لی کل شیء و عرفت»
طبق این روایت نیز مشخص است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به همه امور علم داشتهاند. ترمذی این روایت را حسن صحیح میداند.
داود بن سلیمان با توجه به آیه 65 سوره کهف میگوید: خدای متعال در قرآن کریم در مورد حضرت خضر(علیهالسلام) میفرماید: «و از نزد خود، وی را علم (لدنّی و اسرار غیب الهی) آموختیم.» این آیه تاکید بر این است که خدای متعال، به حضرت خضر (علیهالسلام) علم غیب، تفضل فرمودهاند.
داود بن سلیمان میگوید: آیاتی همچون آیه 65 سوره نمل «بگو: کسانیکه در آسمانها و زمین هستند، غیب نمیدانند جز خدا!» بر این دلالت نمیکند که اولیاء الهی، به امور غیبی علم ندارند، بلکه صرفاً بر آن دلالت دارد که علم غیبِ آن بزرگواران، استقلالی نیست؛ یعنی وابسته به عنایت پروردگار است.
مناوی در باب اعلمیت حضرت علی (علیهالسلام) سخن گفته است؛ وی در شرح حدیث معروف «انا مدینة العلم و علی بابها» آورده است: