اسناد
طبری از دلواپسی معاویه برای سرنوشت مسلمانان یاد میکند و به نقل ازاو مینویسد: «من از آنکه بعد از خود، امت پيامبر را مانند گوسفند بیچوپان رها كنم، میترسم و هراس دارم.»
تاریخ طبری، ج5، ص304.
ابن قتیبه دینوری مینویسد: «عایشه به فرزند عمر گفت: ای پسرم! به عمر سلام مرا برسان و بگو امت را بدون چوپان رها نکن و برای آنان، خليفه انتخاب کن و آنان را سرگردان رها نکن؛ من از فتنه میترسم.»
الإمامة والسياسة، ابن قتیبه، ج1، ص42.
ابن عساکر نقل میکند: «پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: برای هر پیامبری یک جانشین است و همانا علی، وصی وجانشین من است.»
تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج42، ص392.
مقاله: «یک نکته از خطبه دوم نهج البلاغه»
بخاری آورده است: «به عمر گفته شد، چرا برای بعد از خود خليفه تعيين نمیكنی؟ در جواب گفت: اگر خليفه تعيين كنم، كاری كه شخص بهتر از من كرده را انجام دادهام و آن ابوبکر است، و اگر خليفه تعين نكنم باز هم كار كسیكه بهتر از من بوده را انجام دادهام و آن رسول خدا است.»
صحیح بخاری، ج4، ص346.
مسلم، به نقل از ابن عمر خطاب به عمر مینویسد: «اگر تو یک چوپان برای گوسفندان و یا شترهای خود بگیری، تا آنها را بچراند، سپس او آن گله را رها کند، آیا آن گله گوسفند یا شتر از بین نمیرود؟ آیا مردم تو را سرزنش نمیکنند؟ [که چرا چوپان دیگری انتخاب نکردی؟]»
صحيح مسلم، ج3، ص1455.
فقهای اهل سنت در شرح روایتی از صحیح مسلم مینویسند: «قول پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) که فرمود اگر کسی چیزی را طلب کند که مال او نیست، شامل تمام دعواهای باطل میشود، از جمله دعاوی مالی ناحق و در مورد چنین کسی، خداوند وعده آتش جهنم داده است و او مستحق آتش است.»
در صحیح مسلم نقل شده است: «پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: هر کس مدعی چيزی که مالِ او نيست شود، از ما نیست و بايد جايگاه خود را در آتش دوزخ فراهم ببیند.»
صحیح مسلم، ج1، ص80.
بلاذری ظلمهای معاویه در حق اهل بیت (علیهمالسلام) را چنین شرح میدهد: «معاویه در سخنرانی خودش در شهر مدینه، پس از ستایش خداوند، یادی از حضرت علی (علیهالسلام) کرد و از ایشان بدگویی کرد، سپس قتل عثمان و پناه دادن به قاتلین عثمان را به آن حضرت نسبت داد؛ با اینکه امام حسن بن علی (علیهماالسلام) در
طبری مینویسد: «معاویه، وقتی که در سال ۴۱ هجری، مغیرة بن شعبه را والی کوفه قرار داد، به وی دستور داد و گفت: یک مطلب را فراموش مکن و بر آن پافشاری کن و آن فحش و ناسزاگویی به علی (علیهالسلام) است و در مقابل از عثمان به عظمت یاد کن و همیشه برای وی طلب آمرزش نما و از یاران علی (علیهالسلام) بدگویی ک
دمیاطی از سیوطی نقل میکند: «در هر خانه و یا مسجد و یا محلهای که در آن ذکر میلاد و گرامیداشت پیامبر برگزار شود، ملائکه بر اهالی آن مکان نازل میشوند، و به آنان تحیت میگوید و خداوند آنان را غریق در رحمت خود میکند و به نور جمیع ملائکه احاطه میشوند.
فخر رازی در شرح سوره کوثر مینویسد: «پس نگاه کنید چه تعداد زیادی از اهل بیت (علیهمالسلام) کشته شدند اما دنیا مملو از نسل و ذریه رسول خدا است و از بنیامیه، یک نفر را نمیبینیم که باقی مانده باشد.
ابن عساکر مینویسد: «هنگامی که بنی امیه مطلع میشدند که نوزادی از مسلمانان به نام علی مزین گشته است، او را میکشتند.»
تاريخ مدينة دمشق، ابن عساکر، ج41، ص481.
زمخشری مینویسد: «همانا بنی امیه، هفتاد سال بر بالای منابر، علی (علیهالسلام) را لعن میکردند.»
ربيع الأبرار، زمخشری، ج2، ص335.
مقاله: «سفارش امام صادق (علیهالسلام) به تعامل با اهل سنت و مدارا با آنان»
دمیاطی حکایت جوانی که به گرامیداشت سالروز ولادت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) اهتمام ویژه داشت اینچنین بیان میکند: «حکایت شده در زمان حکومت هارون عباسی در شهر بصره جوانی زندگی میکرد که اهل گناه و فساد بود و مردم شهر، به خاطر کارهای سخیف او، با چشم حقارت به او نگاه میکردند.