سلفیت و وهابیت
یکی از شبهات وهابیت در موضوع شهادت امام حسین (علیه السّلام) انکار اتفاقاتی است که پس از شهادت آن حضرت در عالم کون و مکان روی داده است؛ ابن تیمیه حرّانی، سرکردهی وهابیت که چشم دیدن هیچ فضیلتی از اهل بیت (علیهم السّلام) را ندارد، در اینباره میگوید: «به خوبی روشن است که اینها جز مزخرفات چیزی نیست.»
عقل به مثابه حجت باطنی در راستای بهره گیری تمام انسان ها از سوی خداوند در وجود انسان نهادینه شده است. کاربرد عقل بر همگان آشکار بوده ولی سلف گراها در صدد هستند که با وانمود کردن تقابل میان عقل و کتاب (قرآن) از اعتبار آن کاسته و آن را مورد خدشه قرار دهند. این مقوله در باب مساله کلیت عقل نمود عینی پیدا کرده است.
روزی سلیمان از برادرش محمد بن عبدالوهاب پرسید: اسلام چند رکن دارد؟ محمد جواب داد: 5 رکن. سلیمان گفت: ولی تو میگویی هر کس وهابی نباشد و از تو پیروی نکند، کافر است و این را رکن ششم اسلام قرار دادی.
آیه ولایت از آیاتی است که در رابطه با امام علی (علیه السلام) نازل شده است. همه علمای شیعه و علمای زیادی از اهل سنت نزول این آیه در رابطه باحضرت علی (علیه السلام) را پذیرفته اند ولی با این اوصاف ابن تیمیه ادعای اجماع کرده است که این آیه در حق علی (علیه السلام) نازل نشده است.
سلفیه در موضوع ایمان و کفر بر خلاف همه مسلمانان معتقدند که ایمان قول و عمل است بنابراین اگر شخصی اقرار به شهادتین بکند ولی نماز نخواند یا روزه نگیرد کافر است و باید کشته شود.
محمد بن عبدالوهاب به جهت اینکه در یک خانواده اهل علم به دنیا آمده و در آن محیط رشد کرده بود طبعا اطرافیان وی که شامل پدر و برادر وی میشدند زودتر از بقیه به انحراف فکری وی پی بردند و با وی به مقابله پرداختند.
عبدالوهاب پدر محمد که از علمای صالح به شمار میرفت، همانند دیگر علما، آثار الحاد و بیدینی را در فرزندش حدث میزد و او را سرزنش نموده و مردم را از ارتباط با وی برحذر میداشت.
از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابنتیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند.
از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابنتیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند.
یکی از شبهاتی که از سوی شبکههای ماهوارهای وهابی، در رابطه با عزاداری ایام محرم مطرح میشود، این است که: شما شیعیان امام حسین (علیه السلام) را در کربلا به شهادت رساندید و اکنون نیز هر ساله برای حضرت عزاداری میکنید؟ در حالیکه همفکرهای خودتان امام حسین (علیه السلام) را دعوت کردند و او را در کربلا به شهادت رساندند!.
آنگونه که از کلمات برخی از طرفداران مذهب سقیفه به دست میآید، خود آنها به عمل زشت اتفاق افتاده در صدر اسلام پی بردهاند. لذا با بهانههای متعدد و تقطیع روایات در صدد تطهیر آن وقایع و توجیه آن افعال هستند. آیا این دور از مروت نیست که در روایات دست برده و خیانت میکنند تا بتوانند به اهداف خود برسند؟ آیا انتساب خلاف واقع به امام صادق کار درستی است؟
لجنه دائمی افتای عربستان سعودی به سرپرستی بن باز حکم به تکفیر شیعیان جعفری میدهد وحتی خوردن ذبیحه آنان را که نام خداوند نیز بر آن جاری شده است جایز نمیداند.
مبلغین وهابیت به مسلمانان خصوصا شیعیان تهمت ناروا زده و معتقدند که شیعیان باعث شدهاند که مسلمانان به شرک قبور متهم شوند. این در حالی است که مسلمانان زیارت قبور را از سنن مستحب میدانند و وهابیت با درک نادرست از دین، چنین نسبتهایی به شیعه میدهند.
ابن تیمیه یکی از مشهورترین فضیلتهای حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را منکر شده و دروغ خوانده و ادعا میکند که سند حسن یا صحیحی برای این حدیث نیست که نشان از این است که غرض او اظهار دشمنی با اهل بیت (علیهمالسلام) و نصرت دشمنان آنهاست،در حالیکه این روایت صحیح السند است و کسانیکه در مورد حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) مطلبی نوشتهاند غالباً این روایت را جزء فضائل آن حضرت، ذکر کردهاند.