دروغ به این بزرگی

  • 1396/12/03 - 21:15
آنگونه که از کلمات برخی از طرفداران مذهب سقیفه به دست می‌آید، خود آنها به عمل زشت اتفاق افتاده در صدر اسلام پی برده‌اند. لذا با بهانه‌های متعدد و تقطیع روایات در صدد تطهیر آن وقایع و توجیه آن افعال هستند. آیا این دور از مروت نیست که در روایات دست برده و خیانت می‌کنند تا بتوانند به اهداف خود برسند؟ آیا انتساب خلاف واقع به امام صادق کار درستی است؟

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در برخی از کانال‌ها و وبلاگ‌های معاند و مخالف شیعه، مطلبی دست به دست می‌چرخد تحت عنوان این‌که امام صادق از ابوبکر و عمر تمجید کرده و آن دو را امام عادل و قاسط دانسته و برای آن‌ها طلب رحمت کرده است.
واقعاً معلوم نیست که چرا این افراد، خود و خلفای خود را مضحکه عام و خاص قرار می‌دهند؟ آیا با وجود تکنولوژی روز و وجود نرم افزارهای حدیثی می‌توان حدیثی را پنهان کرد؟ آیا این مستشکلین فکر نکردند که اگر کسی به سراغ حدیث برود و ما بقی حدیث را که تقطیع کردند را ببیند، چه فکری در مورد مستشکل می‌کند؟
در این مقاله کوتاه حدیث را بیان کرده تا حقیقت روشن گردد.
صاحب شرح احقاق الحق روایتی را آورده است که: «أنه سأل رجل من المخالفين عن الإمام الصادق(عليه السلام) وقال: يا ابن رسول الله ما تقول فی أبی‌بكر وعمر: فقال(عليه السلام): هما إمامان عادلان قاسطان كانا على الحق، و ماتا عليه، فعليهما رحمة الله يوم القيامة، فلما انصرف الناس قال له رجل من خاصته: يا ابن رسول الله لقد تعجبت مما قلت فی حق أبی‌بكر وعمر! فقال: نعم، هما إماما أهل النار كما قال الله سبحانه: وجعلناهم أئمة يدعون إلى النار و أما القاسطان فقد قال الله تعالى: وأما القاسطون فكانوا لجهنم حطبا و أما العادلان فلعدولهم عن الحق كقوله تعالى ثم الذين كفروا بربهم يعدلون و المراد من الحق الذی كانا مستوليين عليه هو أميرالمؤمنين(عليه السلام) حيث أذياه وغصبا حقه عنه، و المراد من موتهما على الحق أنهما ماتا على عداوته من غير ندامة عن ذلك، و المراد من رحمة الله، رسول‌الله(صلى الله عليه و آله و سلم)، فإنه كان رحمة للعالمين و سيكون خصما لهما ساخطا عليهما منتقما منهما يوم الدين.[1] مردی از اهل سنت از امام صادق سؤال کرد، ای پسر رسول خدا! نظر شما درمورد ابوبکر و عمر چیست؟ امام (علیه‌السلام) فرمود: آن دو امام عادل و قاسط بودند و برحق بودند و بر حق مردند. در روز قیامت رحمت خدا بر آن‌ها باد. هنگامی‌که اهل‌سنت از نزد امام بیرون رفتند، مردی که از خواص آن حضرت بود پرسید: ای فرزند رسول‌خدا! تعجب کردم از آن چیزی که در حق ابوبکر و عمر فرمودی! امام فرمودند: بله! أبوبکر و عمر، امام هستند، امّا امام و پيشوای دوزخيان و اهل آتش هستند، همان‌گونه که خداوند می‌فرمايد: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُونَ.[قصص/41] و ما آن قوم ظالم را پیشوایان ضلالت و دعوت به دوزخ قرار دادیم و روز قیامت یاری نخواهند شد.» و اين‌كه گفتم: قاسطان، منظورم تفسير اين آيه است: «وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا.[جن/15] و اما ستمکاران ما هیزم بر آتش جهنّم گردیدند.» ابوبکر و عمر، هیزم آتش جهنم شدند، و اگر گفتم: عادلان، به اين جهت است كه آن دو نفر از حق عدول کرده و روی گردانده‌اند و با آن مخالفت كرده‌اند، و در حقيقت تفسير اين آيه است: «ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ.[انعام/1] با اين همه كسانى‎كه كفر ورزيده‌اند [غير او را] با پروردگار خود برابر مى‌كنند.» و مقصودم از (كانا علي الحق)، به معنای مخالفت آن دو با حق و قيام عليه حق است كه منظور أميرالمؤمنين (علیه‌السلام) است؛ زیرا حق آن حضرت را غصب کردند و او را آزار دادند، و مقصود از (و ماتا عليه) اين است كه آن دو نفر بر ضد حق بودند و هرگز اظهار ندامت از آن نکردند، و منظور از (فعليهما رحمة اللّه)، رسول خدا می‌باشد که به زودی ضد و خصم آنان و خشمگین بر آن دو خواهد بود و روز قیامت از آن دو، انتقام خواهند گرفت.»
می‌بینیم این روایت دقیقاً بر خلاف آن چیزی است که طرفداران سقیفه از آن برداشت کردند. آن‌ها برای تطهیر خلفای خود از اشتباه بزرگ و غیر قابل جبرانی که انجام دادند، دست به خیانت می‌زنند و روایات را تقطیع می‌کنند. دیدیم که در ادامه روایت، امام صادق (علیه‌السلام) مذهب جعلی سقیفه را بر باد داد و حقیقت آن‌ها را بیان کرد.
به غیر از آن چگونه می‌توان باور کرد امام صادق (علیه‌السلام) بر کسانی‌که بر جد غریبش ظلم روا داشته‌اند را مورد رحمت خداوند بخواند.
در روایات متعدد آمده است که امام صادق می‌فرمایند: «نحن معاشر بنی هاشم نامر کبارنا و صغارنا بسبهما و البراءه منهما.[2] ما گروه بنی‌هاشم بزرگ و کوچک خود را به سب و دشنام دادن و بیزاری جستن از آن دو (عمر و ابابکر) امر می‌کنیم.»
یا در روایتی دیگر امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «دروغ می‌گويد کسی‌که گمان می‌کند دوستدار ماست، اما از دشمنان ما برائت نمی‌جويد.»
با وجود چنین روایاتی آیا می‌توان باور کرد که امام صادق غاصبین خلافت را  عادل و قاسط بداند و خود از آن‌ها برائت نجوید؟
فاعتبروا یا اولی الالباب!

پی‌نوشت:

[1]. شرح إحقاق الحق، مرعشی، ج1، ص69 – 70.
[2]. معجم رجال الحدیث، ج15، ص129؛ بحار الانوار، ج44، ص304.
[3]. بحارالانوار، ج27، ص57.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.