سلفیت و وهابیت
وهابیون به شیعه نسبت می دهند، که شیعه ائمه اطهار (ع) را خدا می داند و دلیلشان نسبت دادن صفاتی است که آنان معتقدند فقط مخصوص خداوند است؛ در حالیکه می توان به موجودات خلقت را نسبت داد. خداوند این قدرت را دارد که صفات رازقیت، خالقیت، قدرت، علم غیب و ... را به هر بنده ای که بخواهد و به هر اندازه ای که بخواهد بدهد و این صفات را با اذن خدا و در طول خدا می توان به این واسطه ها نسبت داد.
استفاده از قیاس در فقه اهل سنت و به طور اخص در فقه حنفی، از مهمترین ایراداتی است که از جانب فقهای شیعه به آنان گرفته می شود؛ اما مفتیان وهابی با دروغ بستن به شیعیان ادعا می کنند فقهای شیعه نیز به وسیله قیاس، فتوا می دهند. این در حالی است که در منابع معتبر روایی شیعه به نقل از ائمه اطهار (ع) به بطلان قیاس و نهی از آن اشاره شده است.
پیروان ابوحنیفه در فقه خود به جهت صدور فتوا از قیاس استفاده می کنند؛ اما وهابیون با ایجاد شبهه، به دروغ ادعا می کنند که شیعیان درحالی پیروان ابوحنیفه را به دلیل استفاده از قیاس سرزنش میکنند که خود نیز از قیاس استفاده می کنند. این ادعا در حالی بیان می شود که شیعه در مبانی فقهی خود، تابع اهل بیت (ع) است و آن انوار طیبه، قیاس را باطل می دانند.
وهابیون به شیعه نسبت می دهند، که شیعه ائمه اطهار (ع) را خدا می داند و به آیاتی استدلال می کنند که خداوند در آن آیات خطاب به مشرکین که غیر خداوند را عبادت و پرستش می کنند، گوشزد می کند معبودانی که می پرستید، توسط خداوند اذنی ندارند و مستقل از خدا توانی ندارند و ربطی به عقاید شیعیان ندارد که فردی غیر خدا را نمی پرستند!
مفتیان وهابی با ایجاد شبهاتی پیرامون امام زمان (عج) معتقدند دوران غیبت صغری تحریفی بوده که از جانب علمای شیعه ایجاد شده تا به وسیله آن اموال شیعیان به تاراج برده شود. در پاسخ به این شبهه باید گفت شبکه وکالت در زمان اجداد مطهر امام عصر (عج) ایجاد شده و آن انوار طیبه به وسیله عده ای از اصحاب و یاران خود به امور شیعیان می پرداختند. اما بعد از دوران غیبت صغری، حضرت مهدی (عج) دستور مراجعه به علما و فقهای شیعه داده اند.
مفتیان وهابی با ایجاد شبهانی پیرامون امام زمان (عج) معتقدند دوران غیبت صغری، تحریفی بوده که از جانب علمای شیعه ایجاد شده تا به وسیله آن اموال شیعیان به تاراج برده شود. در پاسخ باید گفت، غیبت صغری مسئله ای بود که به نقل از دیگر ائمه معصوم (ع) مطرح شده است و علمای شیعه، آن را ایجاد نکرده اند.
بعضی از سنتهای حسنه ای که از گذشتگان به یادگار مانده، سبب شده که اسلام نیز به آنان مهر تأیید بزند. یکی از این سنتها، نوروز است که علاوه بر آنکه نزد ایرانیان به عنوان جشن ملی شناخته می شود، به دلیل مناسبتهای مذهبی و اسلامی که با نوروز قرین گردیده، ازجمله غدیرخم و بعضی از حوادث دوران صدر اسلام، این عید نزد مسلمانان ایرانی ارزش ملی و مذهبی پیدا کرده است.
اسلام به عنوان آخرین دین آسمانی، به سنتهای حسنه و نیکویی که از گذشتگان به ارث رسیده و با شرع مقدس در تضاد نبوده، احترام گذاشته و آنان را تأیید کرده است. یکی از سنتهای حسنه، برگزاری جشن نوروز بوده که ایرانیان، به صله رحم و هدیه دادن اهتمام داشتهاند. وهابیون با بدعت دانستن این روز، نوروز را امری حرام و بدعت میدانند؛ در حالی که در روایات شیعه با توجه به بعضی از نکات حسنه آن، نوروز را جایز دانستهاند.
علمای اهل سنت هر عید و جشنی غیر اعیاد اسلامی را جایز نمیدانند، و روایاتی از پیامبر نقل میکنند که از اینگونه اعیاد نهی فرمودهاند. روایاتی نیز وجود دارد که این رسوم را تأیید، و تأکید کردهاند، اما علمای سلفی فتوا به حرمت این اعیاد داده، در جمع بین روایات سمت روایات نهی غش میکنند.
يكی از راهبردهای اصلی وهابيت در مواجهه با مكتب اهل بيت (علیهم السلام) و نظام اسلامی برخاسته از آن، تأسيس شبكههای ماهوارهای با حمایت قدرتهای استعماری و استکباری است که با اهداف كلی مواجهه مستقيم با مبانی ناب شيعه، بی اعتباركردن مذهب تشيع، تثبيت تفكر وهابيت در جهان اسلام، تضعيف نظام مقدس جمهوری اسلامی، مصادره و جذب اهل سنت و ... مشغول به کار است.
مهدویت و انتظار مهدی موعود (عج) امری مشترک در میان مذاهب اسلامی است و مسلمانان از هر مذهب و فرقه ای، منتظر آمدن حضرتش و تشکیل دولت الهی او هستند. باید گفت، حضرت ولیعصر (عج) تنها امام شیعیان نبوده که در خردسالی و کودکی به امامت رسیده اند، بلکه دو امام قبل ایشان هم در کودکی به امامت رسیدند و امام رضا (ع) نیز در تأیید این امر بیان صریحی داشتند.
مهدویت و انتظار مهدی موعود (عج) امری مشترک در میان مذاهب اسلامی است و مسلمانان از هر مذهب و فرقه ای، منتظر آمدن حضرتش و تشکیل دولت الهی او هستند. امامت حضرت، در سن کودکی از نکاتی است که در آیات قرآن، نظیرهایی برای آن بیان شده است. شیعه بر این باور است که امامت منحصر در سن و سال خاصی نیست؛ زیرا امر الهی امامت به وسیله خدای رحمان تعیین شده و کسی در آن مداخله و تصرفی ندارد.
مهدویت و انتظار مهدی موعود (عج) امری مشترک در میان مذاهب اسلامی است. امامت حجه بن الحسن العسكری (س) در سن کودکی از نکاتی است که در آیات قرآن نظیرهایی برای آن بیان شده است. اما با بررسی در منابع معتبر شیعه و اهل سنت، به انتخاب امیرالمومنین (ع) از جانب رسول خدا (ص) به عنوان وصی و خلیفه، به بحث کم سنی و خرده سالی پاسخ قاطع داده می شود. باید گفت در حدیث «یوم الدار»، امیرالمومنین (ع) در سن نوجوانی بوده اند.
مفتیان وهابی در صفاتی که برای خداوند در قرآن و روایات وارد شده (صفات خبری) مبنای ظاهرگرایی و حمل بر ظاهر اتخاذ کرده اند و چون این مبنا مستلزم نقص و تشبیه و تجسیم خداوند است میگویند کیفیت این صفت در خالق، با کیفیت این صفت در مخلوقات، متفاوت است و ما علم به آن نداریم. با این مبنا می گویند خدا خسته می شود و خستگی خداوند شبیه خستگی بندگان نیست.