آیا در کودکی امامت امکان پذیر است؟ (قسمت دوم)
شیخ مفید مینویسد: «جمهور شيعه به همراه مخالفان آنها بر اين امر اتفاق دارند كه رسول خدا (ص) امیرالمؤمنین (ع) را دعوت به وزارت، خلافت و وصايت كرده اند و این در حالی است كه سن حضرت علی (ع) كم بود؛ اما چرا رسول خدا (ص) از ديگر كودكان قوم خویش در این امر مهم دعوت نكرده است؟!»
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ منجی و مصلح جهانی ازجمله موضوعاتی است كه در اديان الهی و غیر الهی به آن پرداخته شده است. در میان مذاهب اسلامی، منجی آخرالزمان همان کسی است که از عترت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) بوده و دارای ویژگیهایی است که نشان دهنده مقام خلافت از جانب پروردگار عالم است.
از سؤالاتی که هر سال با فرا رسیدن ایام نیمه شعبان و میلاد موفور السرور حجة بن الحسن العسکری (عجلاللهفرجه) مطرح می گردد آن است که چگونه می توان باور کرد که یک کودک خردسال به مقام مهم خلافت و هدایتگری جامعه منصوب شود و پیشوای جامعه اسلامی عصر خود شود؟! در حقیقت به طور مختصر سؤال این است که چگونه امکان دارد با حضور فقها و علمای مشهور که زبانزد خاص و عام هستند، کودکی پنج ساله به عنوان خلیفه از جانب خدای رحمان منصوب گردد و با وجود آن سن كم، از حيث علم و عمل، پيشواى مردم و حجت الهى باشد؟!
در پاسخ به این سؤال مهم و ضروری یک نکته مهم بیان می شود:
تنصیب امامت در روایات اهل سنت
شیعه بر این عقیده است که نصب امامت و خلافت از جانب خداوند متعال صورت می گیرد و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) مأمور و مکلف به ابلاغ آن هستند. محدثین مشهور شیعه و اهل سنت در معتبرترین منابع خود، واقعه ای را ذکر می کنند که دلیل نصب خلافت و جانشینی در سن خردسالی و کودکی است.
طبری مورخ مشهور اهل سنت به واقعه دعوت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از عشیره و بستگانشان اشاره می کند. او بعد از بیان آیه شریفه «وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ [شعراء/214] و خویشان نزدیکت را آگاهی ده.» به نقل از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) می نویسد: «زمانى كه آيه (وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ) بر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نازل شد، حضرت مرا صدا زدند و فرمودند: يا علی! خدا مرا امر كرده است كه خويشان نزديكم را به اسلام دعوت كنم. سپس رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) سخن گفته و فرمودند: ای بنی عبدالمطلب! قسم به خدا که من در بين عرب، جوانی را نمیشناسم که برتر از آنچه برای شما آوردهام، برای قومش آورده باشد. من برای شما خير دنيا و آخرت را آوردهام و خداوند به من دستور داده است که شما را به سوی آن دعوت کنم. کدام يک از شما من را در اين راه ياری خواهد کرد تا برادر من و وصى من و جانشين من در ميان شما باشد؟
همه جمع حاضر از آن سرباززدند، اما من (علی عليهالسلام) که کوچکترين ايشان بودم، گفتم: ای رسول خدا! من در اين راه وزير شما خواهم بود. پس رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: اين شخص، برادر، وصی و خليفه من در ميان شما است؛ پس از او حرف شنوی داشته و اطاعتش کنيد. همه قوم ايستاده و خنديدند و به ابوطالب گفتند: به تو دستور داده است که از پسرت حرف شنوی داشته و از او اطاعت کنی!»[1]
این روایت تاریخی معتبر، دلیلی بر آن است که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) توسط رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در همان نوجوانی به عنوان جانشین و خلیفه و وارث ایشان انتخاب و نصب شدند و به بزرگان و ریش سفیدان معرفی گردیدند. اگر امر انتخاب امامت و جانشینی در خردسالی و نوجوانی امری مشکوک بود، چرا رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) چنین انتخابی انجام دادند؟!
آیا کسی می تواند ادعا کند کلام گوهربار رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) وحی از جانب پروردگار عالم نیست؟! این در حالی است که خدای متعال درباره سخنان و گفتار پیامبرش می فرماید: «وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى [نجم/3و4] و هرگز به هوای نفس سخن نمیگوید * سخن او هیچ غیر وحی خدا نیست.»
شیخ مفید در کتاب خود می نویسد: «جمهور شيعه به همراه مخالفان آنها، بر اين امر اتفاق دارند كه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را دعوت به وزارت، خلافت و وصايت كرده اند و این در حالی است كه سن حضرت علی (علیهالسلام) كم بود؛ اما چرا رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از ديگر كودكان قوم خویش در این امر مهم دعوت نكرده است؟!»
مرحوم شیخ در ادامه می فرماید: «رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) همراه با امام حسن و امام حسين (علیهماالسلام) - در حالى كه آن دو طفلى بيش نبودند - با نصارا مباهله كردند و قبل از اين واقعه و بعد از آن، سابقه نداشته و ندارد كه حضرت به همراهى اطفال، مباهله كرده باشد.»[2]
با بیان این سخن جناب شیخ مفید مشخص می شود، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) با انتخاب یک نوجوان به عنوان وارث و وصی خود، به اتهاماتی که از جانب منکرین و معاندین زده می شود، از قبل پاسخ داده اند.
پینوشت:
[1]. محمد بن جرير طبری، تاریخ طبری، ج2، ص319، دار التراث – بيروت، چاپ دوم، 1387 ق. «لَمَّا نَزَلَتْ هذه الآية على رسول الله ص: (وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ)» جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. شیخ مفيد، الفصول المختارة، ص316، كنگره شيخ مفيد - قم، چاپ اول، 1413ق. «و قد أجمع جمهور الشيعة ... شرحناه بطل ما تعلق به هؤلاء القوم.» جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید