اعتقادات
جناب میرزا بهاء در مورد اعتقاداتی که در کتاب خود دارد، اشتباه های زیادی کرده است. اگر نوشته های ایشان به دقت رسیدگی بشود، بیش از نصف مطالب ایشان مغالطه ی محسوس و یا مخالف قواعد مسلمه ی علمی و ادبی و فلسفی است.
میرزا بهاء هم مانند سید باب در مورد معاد و روز قیامت به انحراف کشیده شده و بعثت خود را قیامت بیان اعلام کرده است. این سوال پیش می آید که آیا با نبودن حساب و کتاب روز قیامت دیگر نیازی به تکالیف است؟ و اینکه آیا با عدم وجود قیامت، عدالت و حکمت خداوند متعال به زیر سوال نمی رود؟
سید باب برای اینکه به مردم تلقین کند که دنیا آخر راه انسانهاست، منکر آخرت شده و آخرت را طبق برداشت خودش از روایات ظهور دین جدید و پایان آیین قدیم می داند و می گوید مثلا: از حین ظهور شجره ی بیان الی ما یغرب قیامت رسول الله هست که در قرآن خداوند وعده فرموده بود.
تمام ادیان الهی به معاد همانگونه که در آیات و روایات آمده است، معتقدند. انسان دوباره به این جسم خاکی عودت پیدا می کند و نتیجه ی اعمال خود را در این جهان چه خوب و چه بد می بیند. در دین مبین اسلام مسئله قیامت و رفتن انسان ها به جهانی دیگر یک مسئله ی ضروری است
حسینعلی نوری چون توان این را نداشته که مانند اسلام تمام احکام ریز و درشت را وضع کند، لذا بیت العدلی تشکیل داده تا آنها طبق شرایط زمان و مکان، وضع حکم کنند.
سید باب در سال (1260) هجری مبعوث شده و در سال (1266) در تبریز فوت کرده است، و کتاب بیان او که محتوی احکام جدید و قوانین و تکالیف مخصوص است، در اواخر زندگانی او نوشته شده و در میان خصیصین از بابیه منتشر شده است
از مضمون حرف ها و نوشته ها و کتاب های میرزا بهاء اینطور برداشت می شود که هر جا سید باب حرف از ربوبیت زده منظورش، میرزا بهاء بوده و در تمام عمرش و در همه ی طاعات و عبادات و امور و شئون خود، به جناب بهاء متوجه می شده، و او را قبله ی حاجات و عبادات خود قرار می داده است.
حسینعلی نوری در کتاب ها و نوشته های خود بسیار علی محمد باب را ستوده و این امر بسیار طبیعی است، زیرا علی محمد باب شخصی بود که زمینه ی خدا بودن حسینعلی نوری را فراهم ساخت و عده ای ساده لوح او را پرستیده و گمراه گشتند.
آنطور که عقل می گوید و می پسندد عبادت معبود باید جوری باشد که او می پسندد و اگر هدف عابد جلب رضایت معبود است، باید رضایتش را با انجام افعالی که او می خواهد جلب کند. اما این قاعده در آیین قرن نوزدهمی چنین معنایی ندارد، و بهائیان هر طور که دوست داشته باشند، خدای خود را عبادت می کنند.
حسینعلی نوری برای اینکه آیینش خالی از لطف نباشد و دارای عقائدی باشد، یکسری باورهایی در آن گنجانده و سعی کرده خود را در آن باورها بالاترین بنامد و کسی را بالاتر از خود نداند، و هم برای آنکه مردم آن باور را مانند بت پرستی نداند، آن اعتقادات را به تاویل برده است. اما این باورها دارای اشکالات زیادی است که ذکر می کنیم:....
میرزا بهاء با اینکه در اول کار، خود را پیامبر و فرستاده ی خدا می دانست، در آخر کار به خود ترفیع داده، خلاف پیامبران دیگر عمل کرده و خود را خدا و معبود معرفی کرده است. متاسفانه عده ای هم که از اول فریب این پیامبر دروغین را خورده بودند، باز به گمراهی خود ادامه دادند.
حسينعلي بهاء در جواب كسي كه از وي پرسيده بود اگر قيامت قيام نموده ، پس بهشت و دوزخ كجاست؟ گفته است :
" الاولي لقائي و الاخري نفسك ايّها المشرك المرتاب" يعني بهشت ديدار من است و جهنم نفس تو ، اي مشرك شك آورنده .
قرآن كريم بحث «خاتميت» را به قدري صريح و روشن بيان كرده كه جاي شك و ترديد براي كسي باقي نگذارده است. اگر كسي به آيات مربوط به اين موضوع مراجعه كند دلالت آيات را بر «خاتميت» رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و اله به روشني خواهد ديد
پیغمبر اسلام نخستین روزی که برای هدایت بشر مبعوث گردید: در اولین مرتبه سر لوحه ی دعوت خود را کلمه ی (لا اله الا الله) قرار داده و مبارزه خود را با بت پرستی و عبادت اصنام و آلهه ی مجعوله شروع کرده و مردم را از عبادت غیر پروردگار متعال و سجده و خضوع و توجه به مخلوق نهی اکید فرمود.