تشیع انگلیسی
شیعه انگلیسی و سنی آمریکایی دو لبه قیچی در دست استعمار هستند که برعلیه اسلام و مسلمین فعالیت میکنند.
یکی از چهرههای شاخص جریان انحرافی افراطی «تشیع لندنی» یا «شیعه انگلیسی»، روحانینمایی است به نام یاسرالحبیب که اقدامات افراطی او موجب خشنودی دشمنان اسلام و مسلمانان شده است.
محصولات فرهنگی این جریان، بیشتر چهرهای سکولار از دین اسلام را ارائه میکند و در نگاه مخاطبین این جریان، دین اسلام به عنوان دین «آخرت» شناخته میشود. طرفداران این جریان، همچنین از یک سو با بیان تهمتهای گوناگون اجتماعی، سیاسی و مذهبی به تخریب جریان اصیل فقاهت و مرجعیت در تشیع میپردازند؛ از دیگر سوی، با ابزارهای رسانهای فراوان، «آیتالله سید صادق شیرازی» را به عنوان تنها مرجع اعلم و دارای صلاحیت مذهبی معرفی مینمایند.
جریان افراطی «شیعه انگلیسی»، بر پایه مبانی و تفکراتی، از جمله مخالفت شدید با علوم عقلی، به ویژه فلسفه شکل گرفته است و طرفداران این جریان، عقل نظری و صِرف عقل را حجت ندانسته و علوم عقلی که بر پایه عقل نظری ایجاد شده را بیراهه و خارج از اسلام میدانند.
تشیع لندنی با سب و اهانت به عایشه (یکی از همسران رسول خدا (ص)) در رسانههای عمومی و به شکل گسترده، اسباب اختلاف و تفرقه میان شیعه و اهلسنت را فراهم کرده است؛ در حالی که از دیدگاه شیعه، زنان تمام پیامبران، از تهمت زنا و اعمال ناشایست مبرا بودهاند.
از شاخصههای اساسی جریان افراطی تشیّع لندنی، افراط و غلوّ در مسئله تبرّی است. به دلیل همین مبنای افراطی است که طرفداران و بزرگان این جریان، مخالف با آرمان آزادی فلسطین و قدس و جبهه مقاومت هستند و اسرائیل غاصب را به رسمیت میشناسند و چشم بر جنایات دشمن اصلی تشیع (صهیونیسم) بستهاند، این در حالی است که سیره اهلبیت عصمت و طهارت(ع)، خلاف این مبنا است.
از مصادیق غلو در تولی در گروه افراطی شیعه انگلیسی، انجام اعمال انحرافی در عزاداری بر سیدالشهدا (ع) است؛ این جریان، ابتدا تولی را به صرف دوست داشتن تقلیل میدهد و آن را مقدمه عمل نمیداند و عزاداری را هدف قیام عاشورا معرفی میکند؛ سپس برای انجام عزاداری، به رفتارهای انحرافی در سوگواری روی آورده، موجب سنگ اندازی در مسیر رشد و بالندگی این حرکت میشود.
تشیع انگلیسی با غلو در تبری، اسلام را در تبری دروغین خلاصه میکند و تمامی مطالب دینی را به سمت آن سوق میدهد؛ از دیدگاه شیعه لندنی، تبری، مخاصمه و مواجهه با اهل سنت و توهین و دشنام به آنها و مقدسات آنها معنا میشود، این تفسیر از تبری که حاکی از نگاه بسته و فقط تاریخی به این اصل مترقی و به روز است، نوعی غلو در عقیده را در پی دارد.
در آیات قرآن کریم به صراحت مسئله تقیه مطرح شده و به آن مشروعیت داده شده است؛ اما فعالان و مبلغان جریان افراطی تشیع لندنی، در توجیه فعالیتهای تفرقه افکنانه خود، منکر اصل تقیه در زمان حاضر شده و معتقدند در زمان معاصر، حکم تقیه لغو شده و تقیه در زمان غیبت جایز نیست.
تشیع لندنی به مانند جریان انجمن حجتیه که تشکیل حکومت در زمان غیبت را بدعت میداند، دارای تفکر جدایی دین از سیاست است. رهبران این جریان افراطی برای دیدگاه خود، استناداتی روایی نقل میکنند، در حالیکه در سند برخی از این روایات، افراد ضعیف و دروغگو هستند و دلالت اخبار آنان با دیگر روایات، در تناقض است.
جریان تشیع لندنی با سوء استفاده از تعصبات مذهبی مردم، تمامی مطالب دینی را به سمت مخاصمه و مواجهه با اهل سنت سوق میدهد و تنها از دریچه تنگ اختلافات شیعه و سنی به تمام مسائل دینی نگاه میکند؛ با این رویکرد است که مبلغین این جریان تنها به بیان مسائلی میپردازند که شیعه و سنی در آن اختلاف داشته و آنها میتوانند با دامن زدن به این مباحث، به تشدید دشمنیهای دینی و مذهبی بپردازند.
صالح سیبویه، رئیس «مجلس اسلامی جهانی علمای دین» سفرهای بین المللی و دیدارهایی با نمایندگان ادیان دیگر با محوریت تأکید بر صلح و همزیستی مسالمت آمیز داشته است؛ این مجلس در سالهای اخیر و در اوج حرکتهای سیاسی برای پروژه عادی سازی روابط کشورهای اسلامی با رژیم صهیونیستی و با حمایت افرادی که مرتبط با جریان شیرازیها هستند، تأسیس شده است.
ساخت فیلم سینمایی «بانوی بهشت» و سریال «ابولؤلؤ شجاع» از سوی جریان تشیع لندنی و تولید سریالهای «عمر فاروق» و «معاویة بن ابوسفیان» با حمایت جریان اسلام آمریکایی (وهابیت)، بخشی از تلاشهای دو لبه قیچی استعمار، علیه مصالح اسلام و مسلمین است.