انحراف
دکتر نورعلی تابنده در حین سخنان خود اشاره ای به شخصیت ابوبکر کرده و او را قبل از غصب فدک و خلافت، مسلمانی باتقوا و با گذشت معرفی کرده است. با جست و جو در تاریخ و منابع روایی، هیچ گونه مطلبی که اشاره به فضیلت و تقوای او داشته باشد به دست نیامده و باید دقت نمود که روایات در فضلیت ابوبکر در منابع اهل سنت، به اعتراف عالمان اهل سنت در زمان معاویه جعل شده اند.
یکی از انحرافات اعتقادی متصوفه، استفاده از گفتار هایی است که به اهل بیت(ع) نسبت می دهند. همچون گفتار من عرف نفسه که قابلیت اثبات صدور آنها را از اهل بیت(ع) ندارند. گفتار من عرف نفسه از حیث سند و منبع شناسی قابل پذیرش نیست و نمی توان این گفتار را به امام معصوم استناد داد.
یکی از غلوهای متصوفه، غلو در مقام و مرتبه نبوت می باشد. به گونه ای که امیرالمؤمنین(ع) را برتر از پیغمبر خدا(ص) می دانند. ایشان این مباحث را به عنوان سرَ، به مریدان خود القا می کنند. این گونه تفکرات علاوه بر اینکه مستند به روایات نیست، بلکه با دلائل مختلفی که به برتری پیامبر خدا(ص) بر امام علی(ع) دلالت دارد، مردود می شود.
یکی از مهم ترین اصول در اعتقادات دینی، پرهیز از غلو و افراط در اندیشه دینی است. یکی از انحرافات فرقه صوفیه ذهبیه نیز به این نکته بر می گردد که در بین سخنان بزرگان این فرقه صفاتی که مخصوص خداوند متعال است را به امیرالمومنین(ع) نسبت می دهند، درحالی که این اندیشه ها با آیات الهی مردود است.
یکی ازباورهای حق شیعیان اثنی عشری، اعتقاد به امام زمان(ع) است. در بین اقطاب ذهبیه علاء الدوله سمنانی در بعضی از کتاب های خود قائل به فوت امام زمان(ع) شده است. بعضی نیز در مقام توجیه کلام او برآمده اند که آن توجیهات نیز قابل پذیرش نمی باشد و با اندکی تامل، آن توجیهات مردود خواهد شد.
یکی از ابزارهای متصوفه، برای گسترش تصوف در جامعه، استفاده از خواب می باشد که در حیطه های مختلف از آن استفاده می کنند. اما نه تنها خواب در مباحث اعتقادی، فقهی و اخلاقی حجت نمی باشد، بلکه در روایات نیز از پیروی خواب در مباحث دینی نهی شده است.
ابوالقاسم قشیری، از مشایخ بزرگ قرن پنجم –که مخالف با شاهدبازی است- بزرگترین آفت تصور را در صحبت احداث (نوجوانان) و مجالست با کم سن و سالان دانسته است. وی به اجماع پیروان، نظر در شاهدان را مایه خواری و خذلان و دوری از خدا میشمارد و سالکان را از خُرد(کم _ کوچک) پنداشتن گناه نظربازی برحذر میدارد.
از بدعتهای این فرقه، بحث غسل اسلام است که معتقدند هر کس باید قبل از تشرف به درویشی، غسل اسلام انجام دهد. این غسل به تقلید از غسل تعمید مسیحیان درست شده است. ضمناً این توهینی به دیگر مسلمانان است چون معنای آن این است که شخص تا قبل از صوفی شدن، مسلمان نبوده است!
یکی از انحرافات فرقه صوفیه، ترک مقدسات اسلام و انجام اعمال خلاف شرع است، که توجیهاتی مانند داشتن راهنما و پیر در این مسیر و امتحان مرید توسط مراد و شیخ داشتهاند که این مسئله چیزی جز استمرار رابطه مراد و مریدی و حفظ تشکیلات خود نیست، لذا مجبور شدند شیخ تراشیهای زیادی داشته باشند.
با توجه با روایاتی که از حضرات معصومین (ع) وارد شده، هدایت و سعادت جز با اطاعت از قرآن و اهلبیت (ع) میسر نمیشود، بنابراین اطاعت از افرادی همچون اقطاب صوفیه، که مخالف دستورات قرآن عمل کرده و حتی خود را از ائمهی معصومین (ع) پیشی میگیرند، سبب گمراهی و ضلالت است.
وهابیت با نقاب اسلامی و تلاوت قرآن مجید در جامعه اسلامی حضور دارند ولی طبق فرمایش پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بهرهای از قرآن نمیبرند و این تلاوتها تاثیری در اعماق وجود ایشان ندارد.
ورود به اسلام بعنوان آخرین و کاملترین دین الهی، با سادهترین کلمات و بدون همراه داشتن هیچ وسیلهای امکانپذیر است. اما فرقههای انحرافی اسلامی همچون صوفیه، برای برتر نشان دادن خود از دین اسلام، برای ورود مرید شرط و شروط و وسایل تشرف تعریف کردهاند.
دین برتر و کامل بنابر آیه صریح قرآن، اسلام است که همه مردم برای رسیدن به سعادت و هدایت، ملزم به پیروی از آن هستند، اما گروهها و فرقههای مختلفی از جمله تصوف، وجود دارد که پیروان این فرقه بنا بر فرمودهی امام رضا (ع)، یا برای فریب و گمراهی مردم، صوفی شدهاند و یا از روی جهالت، این فرقه را پذیرفتهاند.
وهابیت به جهت عدم پشتوانه دینی و مذهبی و علمی که مقبول جامعه و عامه مسلمین باشد، نتوانستند در طول دوران بروز عقاید خود تا به امروز، جایگاه مناسبی را در بین مذاهب اسلامی پیدا کنند. بنابراین برای تثبیت و القای عقاید خود در اکثر موارد متوسل به زور شده و به خاطر عدم بهرهوری از روشهای منطقی، متاسفانه با دست به قبضه بردن، باعث و بانی ریخته شدن...