وهابیت
عالمان شیعی از دیرباز، برای اثبات حادثه جانسوز هجوم به خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) از منابع مورد قبول وهابیت استفاده کرده و مدارک محکمی ارائه دادهاند. شاید این سوال به ذهن خطور کند که چرا متقدمین آنان این حقیقت تلخ را کتمان نکردند و حتی معاصرین از آنها نیز در کتب و تالیفات خود به این ماجرا اشاره میکنند.
از منظر وهابیت یکی از موضوعاتی که سبب شرک شیعیان شده است، طواف حول قبر انبیاء الهی و اهلبیت (علیهمالسلام) است. از دید آنها طواف در اطراف قبر رسولخدا (صلیاللهعلیهوآله) حرام است که در این خصوص میتوان به فتاوای برخی از علمای آنها ازجمله ابنتیمیه، شروانی، سمهودی و بهوتی و بسیاری دیگر اشاره کرد!
یکی از تهمتهای قدیمی و بزرگ، ( وهابیت ) به شیعیان، این است که میگویند : شیعیان به قرآنی غیر از قرآن موجود در دست مسلمانان معتقدند ، چرا که شیعه معتقد است حضرت علی علیه السلام بعد از رحلت رسول خدا به جمع آوری قرآنی اهتمام ورزید که مصحف علی نامیده میشد
چند سالی است که به خاطر اغراض سیاسی غرب از جمله ترس از گسترش روز افزون اسلام در اروپا و آمریکا پروژه شومی کلید خورده که در پی القاء اسلام هراسی در سطح جامعه غربی و ترسیم اسلام به عنوان دینی خشن و خشونتگرا دست به اقداماتی زدهاند، که از آن جمله امنیتی کردن فضای جامعه غربی به بهانه جلوگیری از تروریست و غیره است. در این بین غرب در تکمیل این پروژهی شوم، دست به اقداماتی...
اگر وهابیان اموری چون استغاثه، توسل و طلب شفاعت را شرک میدانند و انجام دهندهی آن به تعبیر ایشان مشرک و کافر است، در مورد انبیاء و اولیاء الهی که در احادیث صحیح شیعه و سنی چنین اعمالی را انجام دادهاند، چه حکمی صادر میکنند. اگر اینجا از حرف خود عقب نشینی کنند مبانیشان زیر سوال میرود وگرنه انبیاء را متهم به شرک میکنند.
امروزه گروهی که خود را به عنوان اهل سنت معرفی مینمایند ( وهابیت ) به تبعیت از مشرکان هم عصر رسالت، هر نوع بدبختی و گنهکاری خود را معلول قضا و قدر الهی دانسته و خود را پیراسته از گناه میدانند و مدام شعار آنان این ست: کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت، یا رب از مادر گیتی به چه طالع زادم
شیعه معتقد است که اولا: در باب عقاید نباید به خبر واحد (روایت و حدیثی که تعداد راویان آن به حدّ یقین نرسیدهاند) و نیز به ادلّۀ ظن آور تکیه کرد و ثانیا: هیچ کتاب صحیحی جز قرآن وجود ندارد و تمام کتب دیگر در معرض خطا، اشتباه و حتی تحریف هستند و لذا در باب اعتقادات لازم است که آهسته و بدون عجله گام برداشته شود.
سالهاست وهابیت با شعار دادن و اظهار این مطلب که ما پیروان واقعی سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) هستیم و ما اهل سنت واقعی هستیم گوش عالم را کرد کرده است. در حالیکه با بررسی کتب اهل سنت چه در عهد قدیم و چه آثار جدید، به این مساله بر میخوریم که مذهب اهل سنت جواز توسل به انبیاء و اولیاء است.
اگر بنا باشد هر کس به صرف دیدن یک شباهت ظاهری در عمل و کردار یک گروه با گروه دیگر حکم یک گروه را بر دیگری اثبات کند، همانگونه که وهابیان در مورد تشبیه مسلمانان به کفار و مشرکان انجام میدهند، در این صورت باید گفت از این تشبیه بالاتر، شباهت عمل خود وهابیان به خوارج است که مثل آنها حکم به تکفیر مسلمانان و حلال بودن خونشان میکنند.
روایت «سد الأبواب الا باب علی (بسته شدن همه درها به مسجد، به جز درب خانۀ علی علیه السلام به امر پیامبر)» که نقل شده است، ثابت میکند که این فضیلت از فضائل اختصاصی امیر مؤمنان (علیهالسلام) است. از طرف دیگر روایات «سد الأبواب الا باب ابوبکر» نیز ثابت میکند که رسول خدا همه درها را بسته است، جز در خانه ابوبکر؛ و این یک...
از مهمترین ادعاهای وهابیت این است که ایشان سلفی بوده و پیرو سنت سلف هستند. لذا در توجیه تکفیر و تاختن به سایر فرق مسلمان، عقاید خود را برگرفته از آراء سلف میدانند. بر همین اساس یکی از اصلیترین مولفههای تبلیغاتی وهابیت حول این محور است. در واقع آل سعود با تبلیغات وسیع چنان وانمود کرده است که وهابیان سلفی هستند. امری که در دنیای امروز...
یکی از کارشناسان مباحث مذهبی در شبکههای وهابی، چند مدت پیش درباره جواز استمناء گفت: «انسان میتواند در دو صورت، خود ارضایی کند. اولین مورد جایی است که هیجان شهوت بر انسان غلبه کند و دومین مورد جایی است که در موقعیتی قرار گیرد که میترسد به زنا بیافتد. در این دو صورت اگر کسی بترسد به زنا بیافتد استمناء برایش اشکالی ندارد.» البته میتوان گفت...
اتهام به بدعتگذار بودن مسلمانان بهخاطر اعمالی چون بنای بر قبور که از سوی وهابیان سالهاست بر آن تاکید میشود، در واقع امری است که بیشتر متوجه خود ایشان است، چون مسلمانان 14 قرن به اعمالی مشغول بودند که وهابیتی که تنها دویست سال قدمت دارد آنها را بدعت معرفی میکند و منکر آن است. حال باید پرسید چه کسی بدعتگذار است؟
از جمله اعتقادات منحرف وهابیت این مساله است که تبرک جستن به پیامبر(ص) تنها مخصوص زمان حیات ایشان بوده است و بعد از وفات آن حضرت دیگر این تبرک بدعت بوده و حتی بوی شرک میدهد در حالیکه در کتب حنابله گفته شده مردم به بدن ابن تیمیه بعد از مرگ او تبرک میکردند و هیچ وهابی آن را رد نکرده و صاحب کتاب را نیز بدعتگذار نخوانده است.