چه کسانی به پیامبر اکرم توهین می‌کنند؟

  • 1396/11/25 - 11:33
چند سالی است که به خاطر اغراض سیاسی غرب از جمله ترس از گسترش روز افزون اسلام در اروپا و آمریکا پروژه شومی کلید خورده که در پی القاء اسلام هراسی در سطح جامعه غربی و ترسیم اسلام به عنوان دینی خشن و خشونت‌گرا دست به اقداماتی زده‌اند، که از آن جمله امنیتی کردن فضای جامعه غربی به بهانه جلوگیری از تروریست و غیره است. در این بین غرب در تکمیل این پروژه‌ی شوم، دست به اقداماتی...

چند سالی است که به خاطر اغراض سیاسی غرب از جمله ترس از گسترش روز افزون اسلام در اروپا و آمریکا پروژه شومی کلید خورده که در پی القاء اسلام هراسی در سطح جامعه غربی و ترسیم اسلام به عنوان دینی خشن و خشونت‌گرا دست به اقداماتی زده‌اند، که از آن جمله امنیتی کردن فضای جامعه غربی به بهانه جلوگیری از تروریست و غیره است. در این بین غرب در تکمیل این پروژه‌ی شوم، دست به اقداماتی در جهت مخدوش کردن چهره اسلام زده‌، که بارزترین شکل آن توهین به ساحت مقدس پیامبر رحمت در مطبوعات و غیره به بهانه آزادی بیان می‌باشد که خشم مسلمین را در برداشته‌است. این اقدامات، از نوشتن کتاب آیات شیطانی، سلمان رشدی ملعون شروع و تا الآن در شکل‌های مختلف مثل کاریکاتور، ساختن فیلم موهن و توهین به کتاب مقدس مسلمانان ادامه‌ داشته‌است. اما به نظر می‌رسد که این اقدام آنان از خارج  جهان اسلام تنها متوجه این نبی رحمت، نبوده بلکه در بین مسلمین در داخل جهان اسلام، مزدورانی بوده‌اند که مقدمات این توهین‌ها به پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را فراهم کرده‌اند، و در حقیقت نقش جاده صاف کن را داشته‌اند. شاید تعجب کنید! که چرا دولت‌هایی مثل دولت سعودی یا سران وهابی که ادعاهایشان گوش فلک را کر کرده، در مقابل توهین‌ها و جسارت‌ها به ساحت نبی رحمت سکوت کرده‌ و هیچ‌گاه حتی اندک اعتراضی نمی‌کنند!

برای پی‌بردن به راز این ماجرا کافی است مروری بر به فتواهای برخی از آنان داشته باشیم تا حقیقت امر برای ما روشن شود.

- فتوای هيئت عالی افتاء عربستان در عدم جواز اهداء ثواب دعا و نماز به پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)!
شأن، مقام و جايگاه رسول خدا نزد بزرگان وهّابيت تا بدان جاست که هيئت دائمی إفتاء در عربستان سعودي که متشکل از چند تن از بزرگ‌ترين علما و مفتيان اعظم آن سرزمين است در فتوايی چنين حکم نموده‌اند: «اهداء ثواب و ختم قرآن برای رسول گرامی جايز نمی‌باشد، چون اصحاب پيامبر و ديگران چنين کاری نکرده‌اند.»[1]

فتوای هیئت عالی افتاء عربستان در عدم جواز صلوات بر پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) قبل و بعد اذان!
هیئت دائم إفتای سعودی، در پاسخ به سؤالی پیرامون درود و تحیّت بر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فتوا می‌دهد: «درود و صلوات بر پیامبر، چه قبل و چه بعد از اذان، از بدعت‌هایی است که در دین ایجاد شده است.»[2] این فتوی عجیب نیست، چرا که محمد بن عبدالوهاب، مؤسس وهابیت حکم به قتل مؤذنی به جرم صلوات فرستادن را داده‌است! زینی دحلان مفتی مکّه مکرّمه می‌نویسد: «وهابی‌ها از درود فرستادن به پیامبر گرامی (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بر روی منابر و پس از اذان، ممانعت می‌کردند. آنان مرد صالح نابینایی را که اذان می‌گفت و پس از اذان به رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) صلوات می‌فرستاد نزد محمد بن عبد الوهّاب آوردند. وی دستور داد مؤذن نابینا را به جرم درود بر حضرت، بکشند.»[3]

- فتوای بن باز در عدم جواز جشن میلاد رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله)!
بن باز مفتی اعظم سابق سعودی می‌نویسد: «مراسم میلاد پیامبر اکرم جایز نیست؛ چون این عمل به سبب عدم انجام آن از سوی آن حضرت، خلفای راشدین، صحابه و دیگر تابعین، بدعت در دین به شمار می‌رود.»[4]

- فتوای بن باز در تخریب مساجد بر فراز قبور؛
 در دوران اخیر، بن باز، مفتی اعظم اسبق عربستان سعودی (متوفّای 1420 ه.ق) فتوا به وجوب تخریب قبر مطهّر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) صادر و به جهت ترس از افکار عمومی جهان اسلام، آن را در پوشش لزوم تخریب تمام بقاع و بناهای موجود بر فراز قبور، مخفی نمود.[5] او کسی است که از وی نقل شده که همواره می‌گفت: «خدا را شاکرم که 30 سال امام جماعت مسجد النبی را به عهده داشتم، امّا هر بار که از کنار قبر پیامبر عبور کردم به وی سلام ندادم؛ چرا که معتقدم او مُرده و از بین رفته است»![6] شاید به همین خاطر است که خداوند او را در سنین نوجوانی مبتلا به بیماری چشم کرد و اندکی بعد نابینا گردانید! تا حتّی از دیدن ظاهر قبر مطهّر نبی مکرّم اسلام محروم و مصداقی برای این آیه شریفه گردد: «وَ مَن کَانَ فِی هَذِهِ أَعْمَی فَهُوَ فِی الآخِرَةِ أَعْمَی وَ أَضَلُّ سَبِیلاً. [إسراء/72] امّا کسی که در این جهان (از دیدن چهره حق) نابینا بوده است، در آخرت نیز نابینا و گمراه‌تر است!»  

- فتوای «البانی» بر دیوارکشی مقابل قبر پیامبر؛
 از همه تأسف‌بارتر سخن محمد ناصرالدین البانی است که وی حتّی دیده‌شدن قبر مطهّر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را نیز برنتافته و آرزوی تخریب آن را از سال‌ها قبل داشته و چون این عمل تاکنون محقق نگردیده از دولت عربستان سعودی مصرّانه می‌خواهد تا با کشیدن دیواری بلند، مانع دیده‌شدن قبر آن حضرت گردد! البانی کسی است که نزد وهّابیت امروز به بخاری دوران شهرت یافته و تصحیحات وی درباره روایات اهل سنّت را مقدّم بر دیگر علمای بزرگ رجال خود می‌دانند. وی در کتاب خود "تحذیر الساجد مِن اتخاذ القبور مساجد" چنین آورده است: «از موارد اسف‌باری که شاهد آن هستیم گنبد خضراء و بلند مسجدالنبی است که بر فراز قبر پیامبر وجود دارد که از قرن‌ها قبل ساخته شده، در حالی که سال‌ها قبل می‌بایست تخریب گردد... واجب است مسجد نبوی به همان شکل سابق خود برگردد و بین مسجد و قبر پیامبر از طرف شمال تا جنوب دیواری کشیده و به طوری فاصله ایجاد شود که در مسجد نبوی هیچ چیز خلافی که مؤسس مسجد از آن راضی نیست دیده‌نشود. اعتقاد دارم اگر دولت سعودی خود را پشتیبان توحید واقعی می‌داند باید انجام این کار را بر خود واجب بداند و چه کسی برای انجام این کار از آن‌ها شایسته تر؟»[7] تعجب نکنید! این شیوه در بین اسلاف این مفتیان هم وجود داشته‌است. نمونه زیر شاهدی بر این مدعاست؛
اِصرار و پافشاری در تخریب آثار و نشانه‌های حرم نبوی توسط شاگردان ابن‌تیمیه، تا جایی پیش رفته که ابن قیم جوزیه، شاگرد ابن تیمیه و مروّج افکار وی، مسجد نبوی را به مسجد ضِرار تشبیه نمود و خواستار تخریب آن و دیگر مساجدی که در آن انبیاء و اولیای الهی مدفون هستند، گردیده است؛ وی در کتاب خود می‌نویسد: «تخریب مسجد ضِرار از سوی پیامبر دلیلی است بر این مطلب که مساجدی که در آن، قبر وجود دارد فاسدتر از مسجد ضِرار هستند. حکم اسلام درباره چنین مساجدی آن است که باید تمام آن‌ها با خاک یکسان گردیده و این کار از خراب کردن مسجد ضرار ضروری‌تر به نظر می‌رسد.»[8]

- نظر محمد بن عبدالوهاب و پیروانش در ارزش پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) پس از وفات!
محمد بن عبدالوهاب همواره درباره رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌گفت: «پیامبر، سخنی را نمی‌شنود و به همین جهت همواره یکی از پیروان او می‌گفت: «عصای من، بیش از محمّد به کار می‌آید؛ چرا که عصای من برای کشتن ماری به کار می‌آید امّا محمّد مرده، از بین رفته و چیزی نمی‌شنود که بخواهد نفعی به دیگران برساند.»[9] در پاسخ باید گفت؛ واقعاً که این سخن عرش را به لرزه در آورده، آسمان‌ها و زمین را شکافته و کوه‌ها را از جا کنده و به آسمان پراکنده می‌سازد. اگر (نعوذ بالله) عصای کسی با ارزش‌تر از پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) باشد پس چرا محبّت، ایمان و اطاعت از او واجب باشد؟! چرا در نمازهای پنج گانه بر او صلوات و درود بفرستیم؟! چرا نام او را بر فراز مأذنه‌ها و منبرها در کنار نام خداوند سبحان بر زبان‌ها جاری سازیم؟! چرا سخنان او در هر زمینه و موضوعی به عنوان شاهد سخن و استدلال به کار بریم؟!

- نظر ابن تیمیه و پیروانش در شرک بودن زیارت پیامبر!
ابن تیمیه در یکی از نوشته‌های خود آورده است: «شیطان در مسیر انسان قرار گرفته و اعمال زشتش را نیکو جلوه داده تا وی به زیارت قبر پیامبر رود و چنین کسی با این کار خود شرک ورزیده؛ چرا که رضایت غیر خداوند را جلب کرده است»[10] همو در جای دیگر این کار را همچون پرستش بُتِ لات و عزّی دانسته است: «سرچشمه پرستش بت لات، تعظیم و بزرگداشت شخصی صالح است.»[11] یعنی بزرگداشت و احترام قبر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) همچون احترام و بزرگداشت بت‌های لات و عزّی است! مصیبت از این بالاتر آن که وی در ادامه می‌گوید: «حتی اگر کسی قصد زیارت قبر رسول خدا را داشته باشد این کار وی، عین دشمنی با خدا، رسول خدا و دین اوست و به عنوان بدعتی در دین به شمار می‌رود که هرگز از سوی خدا اجازه داده نشده‌است»![12]

- عقیده وهابیت در سوگند یاد کردن به پیامبر؛
 از جمله عقاید وهابیت درباره نبی مکرم اسلام این است که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را نمی‌توان مورد سوگند و ندا قرار داد و با لقب و صفت «سیدنا» صدا نمود. یعنی نمی‌توان گفت؛ «به حقّ محمّد»، «یا محمّد»، «سیّدنا محمّد»، بلکه سوگند به وی و دیگر مخلوقات، شرک اکبر به شمار رفته و موجب جاودانگی در آتش دوزخ می‌باشد![13] پناه بر خدا از این مفتریاتی که جز از هوی و هوس و شکم‌پری این به اصطلاح مفتیان، سرچشمه نمی‌گیرد و جز شیاطین جن و انس، کسی را خشنود نمی‌سازد. 

پس می‌توان به جرأت گفت به خاطر این قبیل یاوه‌سرایی‌های نفسانی وهابیت است که غرب به خود اجازه داده این‌چنین توهین‌هایی را نسبت به ساحت پیامبر رحمت (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بیان کند و مورد اعتراض هیچ کدام از این مفتیان وهابی قرار نگیرد یا به عبارت دیگر توهین‌های هردو این‌ها در یک مسیر برای مقابله با اسلام حقیقی هستند.

پی‌نوشت:

[1]. فتاوي اللجنة الدائمة للبحوث العلميّة والإفتاء، ج 3، ص 481، فتواي شماره 4994، کلیک کنید...
[2]. فتاوي اللجنة الدائمة للبحوث العلميّة و الإفتاء، ج 2، ص 501، فتواي شماره 9696.
[3]. فتنه الوهابيه، احمد زيني دحلان، استانبول، ناشر:اشيق كتاب اوى، 1978م، ص 20.
[4]. مجلّه الدعوة، شماره 1612، ص 37. 
[5]. سایت بن باز، کلیک کنید...
[6]. اقتضاء الصراط المستقیم مخالفة اهل الجحیم، ابن تیمیه، ناشر دالفکر، بیروت، ص 457
[7]. تحذیر الساجد من التخاذ القبور مساجد، ج 1، ص 68، محمد ناصر الدین الألبانی (متوفای 1420 هـ.ق)، ناشر: المکتب الإسلامی، بیروت، چاپ چهارم. جهت مشاهده تصویر کلیک کنید.
[8]. إغاثة اللهفان من مصايد الشيطان، ابن قيم الجوزية، محقق: محمد حامد الفقي، ناشر: مكتبة المعارف، رياض، ص210.
[9]. کشف الارتیاب، علامه محسن امین، ناشر: موسسه تحقيقات و نشر معارف اهل البيت(علیهم السلام)، ص 127، چاپ دوّم.
[10]. اقتضاء الصراط المستقیم مخالفة اهل الجحیم، ابن تیمیه، ص 457 به نقل از نرم افزار مکتبه الشامله
[11]. اقتضاء الصراط المستقیم مخالفة اهل الجحیم، ص 333.
[12]. اقتضاء الصراط المستقیم مخالفة اهل الجحیم، ص 334
[13]. فتح المجید فی شرح کتاب التوحید،عبد الرحمن بن حسن آل شیخ، المملکه العربية السعودية، وزارة الشؤون الإسلامية و الأوقاف و الدعوة و الإرشاد، ص 414، سال چاپ 1957م

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.