ناسیونالیسم
بنایی که امروز به عنوان مقبره کوروش شناخته میشود، در قرن 6 هجری توسط اتابکان فارس، به عنوان مسجد قرار داده شده؛ حول آن حائلی نصب شد. درون این بنا هم کتیبههای قرآنی و محرابی قرار دارد. متأسفانه امروز، بُعد اسلامیِ این بنا، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. علاوه بر اینکه افراد جُنُب و حائض، به راحتی به حریم مسجد وارد میشوند. بر وزارت میراث فرهنگی لازم است که در حفظ حریم مسجد کوشش بیشتری کند.
کیکاووس (پادشاه ایران) به یارانش فرمان داد که به مازندران بتازند و تمام مردم آن، از پیر و جوان را قتل عام و همهی آبادیها را به آتش بکشند. سربازان کیکاووس به مازندران تاخته؛ آبادیها را غارت و شهر را ویران کردند و مردمان را کشتند. حتی به زنان و کودکان نیز رحم نکردند و همه را از دم تیغ گذراندند.
امامعلی رحمان، رئیسجمهور ملیگرای تاجیکستان بارها خود را وارث کوروش هخامنشی و فردوسی بزرگ نامیده و در عین حال، به شدت متأثر از سیاستهای اسراییل است. او به تازگی مجموعهای از اقدامات ضد ایرانی را به انجام رسانده و تعدادی از شهروندان خود که در دانشگاههای ایران فارغالتحصیل شدهاند را به بهانههای مختلف بازداشت و محاکمه کرده است.
شهید سید مرتضی آوینی مینویسند این کسانی که دم از عظمت هخامنشیان میزنند، هدفشان اعتلای ایران نیست. بلکه سرسپرده ابلیس اکبر (امریکا) هستند و منظورشان از تمجید هخامنشیان، گریز از اسلام و تقابل با ولایت فقیه است.
کوروش به یهودیان احترام میگذاشت تا بتواند از ثروت و نفوذ آنان سوء استفاده کند (چون مؤسسات مالی بزرگ بابِل، از قبیل اَگیبی و مورشو که بسیار صاحب نفوذ و قدرتمند بودند، همگی یهودی بودند) اما کوروش وقتی که به خلوت میرفت، آن کار دیگر میکرد و از یهودیان بد میگفت و نسبت به آنان ابراز تنفر میکرد. وقتی کمبوجیه (پسر کوروش) به حکومت رسید، به یهودیان گفت: در نوشتههای پدرم (کوروش) دیدم که شما یهودیان مردمی شرور، بیوفا و خیانتکار هستید.
موهان گوروسوامی (Mohan Guruswamy) اندیشمند نامدار هندی، در یک نامه سرگشاده انتقادی به رهبران هندوستان نوشت: توهمات کوروشپرستانه و باستانگرایانه، شاه ایران را بدبخت کرد. شما راه شاه را ادامه ندهید.
محرّم که میآید یک عده میگویند: «چرانذری میدهید؟ پولش را بدهید به فقرا»! اربعین میگویند «چرا میروید کربلا؟ پولش را بدهید فقرا»! اما چهارشنبه سوری پارسال، 500 میلیارد تومان هزینه ترقه و آتش و نارنجک و خسارت ناشی از حوادث شد. اما هیچ کس از روشنفکرنماها به یاد فقرا نیفتادند!
چهارشنبه سوری از آن دست جشنهایی است که به راستی نه به درد دنیای ما میخورد و نه به کار آخرتِ ما میآید. بیاییم از دوستان و آشنایان دعوت کنیم که پولِ تجهیزاتِ این مردمآزاریها و خودکشیها را به نیازمندان دهیم.
پس از تحرکات اخیر عبدالحمید اسماعیلزهی، یک رسانهی زرتشتی - باستانگرا، به تمجید از او پرداخته و از وی به عنوان یک ایرانی راستین کرده است. این رسانهی زرتشتی-باستانگرا به همین هم راضی نشده، بلکه چهرهی عبدالحمید اسماعیلزهی را با فتوشاپ، نورانی و روشن کرد!
رسانههای انگلیسی (بیبیسی، منوتو و...) شایعه کردند که نظام، جسد بیجان یک زن را به دار آویخت! پاسخ میدهیم که اولاً این قضیه شایعه است. ثانیاً انگلیس، خود رکورددار قتلعام بیگناهان در جهان است! ولی بوقچیهایش به اعدام یک مجرم ایراد میگیرند! ثالثاً اعدام مُرده در فرهنگ ایران باستانی اشکال ندارد و موارد مختلفی رخ داده است.
خانم "آرین طباطبایی" فرزند جواد طباطبایی را به عنوان مشاور ارشد معاون وزارت خارجه آمریکا در امور کنترل تسلیحاتی و امور امنیت بینالملل منصوب کرد. از قرار معلوم، وظیفهی خانم آرین طباطبایی، این است که به جهت خدمت به اسراییل و عربستان، جلوی پیشرفت نظامی ایران را بگیرند.
جشن باستانی 22 بهمن! در ایران باستان، این روز جشن ملی محسوب میشد. آن هم به عنوان روزی که ایزدِ باد، نسیم رحمت و برکت بر این سرزمین میفرستد. روزی که اصطلاحاً بادبَرَه (یا باذوَرَه) خوانده میشد.
حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه میگوید کیکاووس (پادشاه ایران در سلسله کیانیان)به فرمانده لشکرش: گیو (Giv) فرمان داد: به همراه سربازانش به شهر مازندران بتاز و تمام مردم آن، از پیر و جوان را قتل عام کن و همهی آبادیها را به آتش بکش تا خبر آمدن ما به دیوها برسد.
ناسیونالیست تکفیری: هر کس از پادشاهان ایران باستان، انتقاد کند، ایرانی نیست! روشن است که مقصود از این گونه تکفیر، بستن دهانهاست. یعنی به منتقدین برچسب میزنند تا ایشان را مجبور به سکوت کنند. به هر روی، ما میبینیم که حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه، بارها شاهان ایران باستان را به نقد کشیده، با این معنی، آیا جایز است که بگوییم: «فردوسی، ایرانی نیست. چون از پادشاهان ایران باستان انتقاد کرده است»؟