مباحث روایی
یکی از عالمان اهل سنت به نام «میرخواند» علاوه بر دلایل متقن روایی، ادلهای ذوقی نیز بیان کرده است که نشان میدهد، ائمه بعد از پیامبر 12 نفر هستند. او میگوید: همانگونه که اساس و اصول دین اسلام از دو کلمه 12 حرفی «لا اله الا الله» و «محمد رسولالله» تشکیل شده است، ائمه بعد از پیامبر نیز 12 نفر هستند.
علی بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله) در بین یک میلیارد و هفتصد میلیون مسلمان، از شیعه و سنی از عزیزترین شخصیتهاست. همه به او عشق می ورزند چون امام خوبیهاست. ابن جوزی از علمای سنی در توصیف فضایل امام علی مینویسد: فضایل علی از نظر درخشش، روشن تر از خورشید و ماه است و از نظر کثرت بیشتر از ریگهای بیابان است.
اهل سنت برخلاف وهابیت، ومانند شیعیان، اهل بیت عصمت و طهارت را دوست دارند و به سخنان و احادیث آنان اهمیت میدهند. فضل بن روزبهان یکی از علمای اهل سنت در رابطه با حدیث سلسله الذهب که امام رضا (علیه السلام) در شهر نیشابور ایراد کردند میگوید: سند این حدیث را اگر بر دیوانه بخوانند شفا مییابد و من بارها به تجربه این امر را دریافتم.
یکی از مسائلی که اهلسنت توجه خاصی بدان داشته و اهمیت فراوانی به آن میدهند، نماز تراویح است. تراویح به نمازهایی اطلاق میشود که اهلسنت در شبهای ماه رمضان به جماعت میخوانند. این نماز پس از نماز عشاء خوانده میشود. در بین اهلسنت رسم است که هر شب یک جزء قرآن را در این نمازها تلاوت کنند تا در پایان ماه رمضان، قرآن ختم شود.
اطاعت از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بر همگان واجب است و هرگونه تخطی و تخلف از سنت و فرامین ایشان گناه و معصیت است. در تاریخ اسلام بودند کسانیکه داعیه رهبری و زعامت و جانشینی رسول خدا را داشتند، ولی در انجام سنت آن حضرت بدعت ایجاد کردند، و در سخنان خودشان به صراحت مخالفت خود را از رسول خدا اعلام کردند.
رسول اکرم در آخرین سال حیات مبارک خود دستور رفتن به مراسم حج را برای عموم مردم ابلاغ کرد تا مردم ضمن فراگیری صحیح انجام اعمال حج، موضوع خلافت و جانشینی پس از پیامبر را نیز از زبان ایشان بشنوند و در هنگام مراجعت به سرزمین خود آن را برای دیگران بازگو نمایند؛ پیامبر در جمع چند ده هزار نفری فرمود:«من کنت مولاه فهذا علی مولاه»
محمد تیجانی یکی از بزرگترین مستبصرین عصر حاضر است، که به مذهب شیعه هدایت یافته است، مذهب تیجانی، سنی مالکی است. وی در مذهب خود بسیار پیشرفت کرد. او مهمترین علت شیعه شدنش را حدیث مشهوری میداند که در منابع اهل سنت و شیعه ذکر شده است: «مَنْ كُنْتُ وَلِيَّهُ فَعَلِيٌّ وَلِيُّه؛ هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست.»
بر مبنای عقیده شیعه، و در روایات فراوان فریقین، راه و روش اهلبیت (علیهم السلام)، راه نجات و هدایت است. در روایات متعدد آن ذوات مقدسه به عنوان صراط مستقیم و راه هدایت معرفی شدند، و از رسول خدا نقل شده است که هر کس که از آنها فاصله بگیرد منحرف میگردد و هر آن کس که خود را در مسیر آنها قرار دهد نجات پیدا خواهد کرد.
عایشه دختر ابوبکر یکی از زنان پیامبر اسلام است؛ او طبق نقل تاریخ هم در زمان پیامبر، حضرت را آزار و اذیت کرد و هم بعد از رحلت پیامبر با خلیفه مسلمین وارد جنگ شد که باعث کشته شدن مسلمانان در جنگ جمل گردید و باعث به هدر رفتن خون زیادی از مسلمانان گردید و در این جنگ برخی از صحابه پیامبر مثل طلحه و زبیر هم با عایشه همدست بودند.
محمد تیجانی مستبصر شیعه شده در رابطه با علت شیعه شدن خود میگوید: وقتی به کتابهای شیعه و سنی مراجعه کردم، متوجه شدم که همه مسلمانان بر امامت علی بن ابیطالب (علیه السلام) وحدت نظر دارند و مناقب و فضایلی برای علی بن ابی طالب (علیه السلام) روایت کردهاند، که برای هیچ کس دیگر آن مناقب و فضایل نقل نشده است.
برتری امیرالمؤمنین (علیه السلام) نسبت به صحابه، بر هیچ انسان آزاده و منصفی پوشیده نیست. این برتری در تمامی جهات وجود دارد و منحصر به یک صفت خاص نمیباشد. این برتری به حدی بارز و آشکار است که علمای بزرگ اهلسنت نتوانستند آن را انکار کنند؛ ازجمله علم امیرالمؤمنین که ابن جوزی اقرار خلیفه را ذکر کرده است.
شیعیان و اهل سنت در مورد مسئله مهدویت و آخرالزمان، دارای اشتراکات مهمی هستند، هرچند در برخی از موارد جزیی، دارای اختلافاتی هستند. اما آنچه که قابل توجه است، اشتراکاتی است که در موضوعات مهمی اتفاق افتاده است. به گونهای که حتی معاصرین از سلفیون و اهل سنت نیز این اشتراکات را نیز پذیرفتند و به آن اذعان دارند.
در روایتی تکان دهنده، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) عوامل لعن خدا و رسولش و پیامبران الهی دیگر را برمیشمرد. در این روایت شش گروه از انسانها هستند که مورد لعن خدا و رسولش و پیامبران دیگر الهی قرار میگیرند. با جستجو در تاریخ و بررسی برخی روایات، به افرادی بر میخوریم که جزو مصادیق این روایت هستند.
ابن تیمیه در کتاب خود میگوید بسیارى از صحابه و تابعین بغض على را در دل داشتند، او را فحش و ناسزا گفته و با او مىجنگیدند، و این در حالی است که در کتب معتبر اهل سنت ذکر شده که در زمان رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) ما نمیشناختیم منافق را الاّ به بغض علی بن ابیطالب، و از قویترین علامات نفاق بغض علی (علیه السلام) بوده است.