در روایتی، رسول‌خدا، به آمدن امامت شیاطین بعد از خودشان هشدار داده‌اند. در صحیح مسلم روایتی از حذیفه بن یمان نقل شده است که در آن پیامبراکرم به ویژگی‌های امامان شیطانی اشاره دارد. «حذيفه بن يمان می‌گويد: به رسول‌خدا عرض كردم: ما در زمان شری بوديم خدا خيری آورد و ما الآن در خير هستيم. آيا دنباله اين خير، شری است؟ فرمود: بلی! گفتم دنباله آن شر خيری است؟ فرمود: بلی! گفتم: آيا دنباله آن خير نيز شری است؟ فرمود: بلی! گفتم: چگونه است؟ فرمود: بعد از من پيشوايانی بر شما حكومت كنند كه به هدايت من هدايت نيافته‌اند و به سيره و سنت من رفتار نمی‌كنند، ... دل‌های آن‌ها دل‌های شياطين است، ولی در لباس انسان درآمده‌اند. گفتم: اگر من آن زمان را درك كردم چه كنم؟ فرمود: گوش فرادار و از امير اطاعت كن، هر چند بر پشت تو تازيانه زند و مال تو را بربايد، گوش بده و پيروی كن.» (صحيح مسلم: ج3، ص1476، ح1847)
برای این‌که یکی از مصادیق روایت بالا مشخص شود به روایتی از ابن‌عباس اشاره می‌کنیم. در كتاب سنن نسائی که يكی از كتب شش‌گانه اهل‌سنت است، روایتی از ابن‌عباس به نقل از عمر بن خطاب آمده است که گفته است: «از عمر بن خطاب شنیدم که می‌گفت: به‌خدا سوگند! من شمارا از متعه نهی می‌کنم، با این‌که آن در کتاب خداوند است و رسول الله آن را انجام می‌داد.» (سنن النسائی: ج5، ص153)

پی‌نوشت:

صحيح مسلم، مسلم بن حجاج، دار إحياء التراث العربی، بيروت: ج3، ص146، ح1847 «قال حذيفة بن اليمان قلت: يا رسول الله إنا كنا بشر فجاء الله بخير فنحن فيه فهل من وراء هذا الخير شر؟ قال: نعم. قلت: هل من وراء ذلك الشر خير؟ قال: نعم. قلت: فهل من وراء ذلك الخير شر؟ قال: نعم. قلت: كيف؟ قال: يكون بعدي أئمة لا يهتدون بهداي و لايستنون بسنتي و سيقوم فيهم رجال قلوبهم قلوب الشياطين في جثمان إنس. قال: قلت كيف أصنع يا رسول الله إن أدركت ذلك؟ قال: تسمع و تطيع للأمير و إن ضرب ظهرك و أخذ مالك فاسمع و أطع»
الجامع الصحیح، (سنن نسائی)، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج5، ص153 «سمعت عمر يقول: والله إنی لأنهاكم عن المتعة و إنها لفی كتاب الله و لقد فعلها رسول الله.»