شبه معنویت مسیحی و یهودی
نظریه صیمصوم در تاریخ کابالا یکی از پیچیدهترین مفاهیمی است که اسحاق لوریا، نظریهپرداز و متصوفه قرن شانزدهم میلادی[۱] آن را در تعالیم این آئین وارد کرد.[2] لوریا با ارائه دادن نظریه صیمصوم، (ظروف شکسته) و تیگون (اصلاح) تحولی اساسی در آموزههای کابالا به وجود آورد؛ تا آنجا که پس از او کابالای لوریایی در کنار کابالای زهری قرار گرفت. البته آن چنانکه گرشوم شولم معتقد است...
تناسخ یا بازپیدایی، یکی از راههای اعتقاد به جاودانگی روح آدمی است که برمبنای آن، روح پس از جدایی از بدن به کالبد انسان دیگر حیوان یا گیاه، جماد و یا حتی ستارگان و فرشتگان وارد میشود. این اعتقاد در حکایات عامیانه، کتب دینی و ادبیات، شعر و علوم نظری ملتهای گوناگون وجود دارد. شاید بتوان زمینه این آموزه را در میل به جاودانگی و غلبه بر مرگ، نزد کسانی...
از آنجا که متصوفه یهودی میان اِن سُوف (خدای نامتناهی) و خدایی که در وحی و آفرینش آنی جلوه میکند، تمایز قائل شدند و اِن سُوف را خدایی پنداشتند که حتی در تورات و تِلمود بدان هیچ اشارهای نشده است، گسستی ریشهای میان اندیشههای اهالی کابالا و تعالیم و قلمرو دینی یهود به وجود آمد؛ ازاینرو استمداد از صورتهای مختلف اساطیر گنوسی، تنها...
موضوع شر در جهان هستی، قرنها به عنوان مشکلی جدی در ارتباط با باورهای دینی مطرح بوده است. پذیرفتن وجود شر، در عالمی که تحت سیطرهٔ خالقی عالم، عادل، قادر و خیرخواه است، مشکل به نظر میرسد؛ از اینرو در هر مسلک و آیینی، معمولاً اندیشهوران دینی، بر اساس جهانبینی خاص خود، در پی پاسخهای فلسفی دقیق و ارائه دادن راهحل منطقی، در باب...
از آنجا که بر اندیشههای کابالیستی، همواره هالهای از حلولگرایی سایه افکنده، آموزۀ انسان حاکم بر طبیعت و تاریخ که نشأت گرفته از این نظام فکری است، بستر بسیار مناسبی برای شکلگیری اومانیسم فراهم آورد. این جنبش که در نیمه دوم قرن چهاردهم در ایتالیا شکل گرفت و پس از آن در کشورهای اروپایی گسترش یافت، در حقیقت جنبشی فلسفی-ادبی...
کابالای معاصر تناسخ را پاسخی به تمام رنجهای بشر و هرجومرج دنیای کنونی میداند. پرسشهای اساسی و مهمی که ذهن انسان را در تمام ادوار به خود مشغول داشته است، از منظر ایشان راهحلی جز آموزه تناسخ ندارد. اینکه چرا با وجود خدای مهربان و عادل، بدبختی در جهان غوغا میکند، چرا اینچنین پاداش و مکافات ناعادلانه جاری است. و چرا در حال که گناهکاران...
علی یعقوبی چنانکه خود نیز میگوید، فاقد هر گونه تخصص لازم برای استنباط از متون دینی میباشد: «اصلاً سواد حوزوی ندارم. کسی دو دقیقه با من صحبت کند متوجه میشود، در همان دو سه دقیقه اول و چه بسا با همان کلمات اول متوجه میشود که بنده اصلاً سواد حوزوی ندارم». این در حالی است که استنباط از آموزههای دینی و سخن گفتن در هر حوزهای از معارف دین نیازمند تخصص...