ثنویت در آموزههای کابالا
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از آنجا که متصوفه یهودی میان اِن سُوف (خدای نامتناهی) و خدایی که در وحی و آفرینش آنی جلوه میکند، تمایز قائل شدند و اِن سُوف را خدایی پنداشتند که حتی در تورات و تِلمود بدان هیچ اشارهای نشده است، [۱] گسستی ریشهای میان اندیشههای اهالی کابالا و تعالیم و قلمرو دینی یهود به وجود آمد؛ ازاینرو استمداد از صورتهای مختلف اساطیر گنوسی (مذهبی که در قرن دوم میلادی در کشور روم توسعه یافت و پیروانش به ثنویت اعتقاد داشتند)، تنها مسیری بود که تابعان کابالا را در کشف قلمرو نوینی از بیداری و آگاهی دینی یاری میکرد. ازآنجاکه همچنان فیلسوفان یهودی کوشیدهاند تا توجیهی فلسفی برای خدای کتاب مقدس بیان کنند، پیروان کابالا نیز سعی کردند تفاسیری نمادین و عرفانی برای توجیه خدای خویش به وجود بیاورند. رهبران این طریقت قانوناً موظف شدند اشارات و قوانینی را در باب اِن سُوف بیابند و کمترین بهانه را به دست فیلسوفان بدهد؛ به همین دلیل تضاد ذاتی میان این دو وجه خدا، یعنی خدای مکنون ( دستنیافتنی و غیرقابل فهم) و خدای کتاب مقدس بهروشنی بیاننشده است. [۲] ایشان برای دور نگهداشتن آموزههای کابالا از شائبه ثنویت، بر اساس اساطیر گِنوسی (مذهبی است که در قرن دوم میلادی در کشور روم توسعه یافت. گِنوستیکها به ثنویت اعتقاد داشتند)، مراحلی را در تکوین ان سوف تا مرتبه خلق ارائه دادند؛ اما به نظر میرسد تکاپوی صورت گرفته نه تنها مشکل ثنویت را بههیچروی حلوفصل نکرد، بلکه ایشان را در مسیر اثبات ادعای خود با مشکلات جدیتری روبرو ساخت. بهواسطه همین تعارض میان خدای کابالا و خدا کتاب مقدس بود که نویسنده گمنام حوالی سال ۱۳۰۰ میلادی چنین نوشت: ( خدای مَکنون، بهعنوان وجود مطلق یا همان هویتی که عین ذات اوست، موضوع وحی و الهام دیگران نمیشود و نباید و نمیتواند در اسناد و نصوص الهی مانند نوشتههای اصیل اهل عتیق و سنن یهودی به تفسیر خاخامهای یهود معنا یابد.) [۳]
با توجه به مطالب گفتهشده درباره خدای متصور در عرفان یهود و به فرض پذیرفتن این مطلب که ان سوف خدای دستنیافتنی و مَکنون کابالیسیم، همان خدای کتاب مقدس یعنی (یهوه) است، پس اصرار کابالا بر دستنیافتنی بودن اِن سُوف اندکی غیرمنطقی به نظر میرسد. چون تأکید کابالا همواره بر تعمق و تفکر بر خدایی بوده است که حتی در متعالیترین مکاشفهها هم نمیتوان بدان راه یافت و به اتحاد با او دست یازید. [۴]
بدین ترتیب از دیدگاه برخی از اندیشمندان یهودی اِن سُوف نمیتواند محل وحی و الهام پیامبران عهد عتیق باشد و منطبق کردن این خدا باخدای کتاب مقدس کاری بیمعنا و بیاساس است. بااینحال پیروان کابالا در توضیح ثنویت موجود بین اِن سُوف (خدای نامتناهی) و خدای مقدس، بسیار متفاوتی را مطرح کردهاند که درنهایت به این نتیجه کلی ختم شد: (مرحله انتقال ان سوف به خدای متشخص و آفرینش گر را نمیتوان توصیف کرد. اما آنچه مسلم است، ان سوف (خدای نامتناهی) به دنبال یک تصمیمگیری آزادانه که همواره یک راز ثابت و غیرقابل نفوذ باقی خواهد ماند از اختفا به تجلی رسیده است.) [۵]
پینوشت:
[۱]. کارن آرمسترانگ، خداشناسی از ابراهیم تاکنون؛ دین یهود، مسیحیت و اسلام؛ ترجمهی محسن سپهر.- تهران: نشر مرکز، ۱۳۸۲، ص ۲۸۱ ص ۲۸۱
[۲]. شولم، جریانات بزرگ در عرفان یهودی، ترجمه فریدالدین رادمهر، نشر نیلوفر، ۱۳۸۵، ص ۵۸
[۳]. شولم، جریانات بزرگ در عرفان یهودی، ترجمه فریدالدین رادمهر، نشر نیلوفر، ۱۳۸۵، ص ۵۸
[۴]. Scholem,Gershom, "KABBALAH",in The Encyclopedia Judaica,1997,Vol 10,p557
[۵]. برگرفته از کتاب برسی و نقد مبانی نظری کابالیسم، فاطمه مهدیه، نشر صهبای یقین، ۱۳۹۳، ص ۷۸
دیدگاهها
ناشناس
1394/01/26 - 12:35
لینک ثابت
خوب بود. ولی این کابالا خیلی
افزودن نظر جدید