یوسف مردانی
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام نزد ما از قداست بسیار بالایی برخوردار است ولی یوسف مردانی شیخ المشایخ سابق دراویش گنابادی با بی شرمی تمام، حضرت را نوکر یهود و مسیحیها دانسته است.
یوسف مردانی در زمان حیات خود از با سابقهترین مشایخ فرقه دراویش گنابادی بهشمار میرفت. وی که باید از مروجان قرآن و معارف اهل بیت (ع) باشد در سخنانی مریدان خویش را از قرائت قرآن کریم برحذر داشته. چراکه معتقد است خواندن قرآن به این صورت فایدهای ندارد. وی همچنین در سخنانی توهین آمیز حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) را نوکر و کنیز یهود و نصارا خطاب میکند.
یوسف مردانی از مشایخ فرقه صوفیه گنابادی که چهار قطب این فرقه را درک کرده بود و از باسوادترین و قدیمیترین مشایخ این فرقه به شمار میرفت، در سخنانی عجیب و گستاخانه حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) را نوکر و کلفت و کنیز یهودیان خواند و پیروان این فرقه نیز درصدد برآمدند سخنان ایشان را به هر نحوی توجیه کنند.
یوسف مردانی شیخ فرقه صوفیه، در یکی از مجالس فقری خود گفته که این قرآن به دستور پیامبر اکرم(ص) جمع نشده، بلکه قرآن ناطق خود ائمهی معصومین(ع) هستند و احتیاجی به مکتوب شدن قرآن نبود. در حالی که برخلاف گفته وی، قرآنی كه در دست ماست در زمان رسول خدا (ص) و بهدست صحابه در مقابل ديدگان پیامبر اکرم بر روی كاغذها گردآوری شده است.
انحرافاتی همچون قائل شدن به جدایی بین شریعت و طریقت است که باعث شده است یوسف مردانی شیخ المشایخ فرقه صوفیه سلطان علیشاهی به جایگاه علمی علامه بحرالعلوم حمله کند و تقوا و عرفان ایشان را از بزرگان خود بداند و به این مطلب قائل شود که حتی مجتهدین نمیتوانند خود تذکیه و تصفیه نفس کنند و باید نزد صوفیه به تذکیه و تصفیه نفس و روح خویش بپردازند.
علم و علم آموزی، یکی از مهمترین چیزهایی است که هم در قرآن و هم در روایات، بسیار نسبت به آن تأکید شده است، اما عدهای از صوفیان نسبت به یادگیری و دنبال علم رفتن مخالفت کرده و پیروان خود را از آن بر حذر میداشتند، که یوسف مردانی یکی از این افراد است که با علم، فقه و حوزه و دانشگاه مخالفت کرده است.
شیخ المشایخ صوفیان سلطانعلیشاهی؛ یوسف مردانی دراویش را همانند نوزاد بیآزار میداند. اگر اینطور است، چرا دراویش در قائله خیابان گلستان هفتم، با سنگ و چوب و قمه و چاقو، به جان مامورین افتاده، حتی با اتوبوس چهار تن از مامورین را به شهادت رساندند؟ آیا در پس پرده خبر دیگری است یا نتیجه تربیت فقری دراویش اینچنین است؟
یوسف مردانی برای پررنگ نشان دادن شریعت نزد صوفیه در سخنان خود به اهمیت شریعت و فقها پرداخته است. ولی بازهم سخنان او نشان دهنده این است که شریعت نزد او نیز جنبه مقدمهای دارد. صحبت کردن یوسف مردانی از شریعت و شناخت فقیه به نحوی است که مرید را دچار سردرگمی کرده و مرید از تقلید صرف نظر میکند.
نیروهای وزارت اطلاعات از جمله نیروهای با ایمان، متعد و انقلابی و جان برکفی هستند که امام خمینی (ره) آنان را سربازان گمنام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) معرفی کردند. ولی یوسف مردانی شیخ المشایخ فرقه صوفیه گنابادیه با تهمتی بزرگ آنها را افرادی معرفی کرد که قصدشان بدنام کردن حکومت و اسلام است.
یوسف مردانی از دراویش فرقه گنابادیه در سخنانی خلفای بنی امیه و بنی عباس را عالم و فاضل و اهل حدیث معرفی کرد. درحالیکه تاریخ گویای ظلم و ستم آنهاست. از به شهادت رساندن ائمه اطهار (علیهم السلام) تا مصادره اموال علویان و پیروان آنها و غصب دوباره فدک از جمله کوچکترین ظلم و جنایت در حق شیعیان در دوران خلافت خلفای بنی امیه و بنی عباس بوده است.
صوفیان که ادعای رسیدن به طریقت را از راه شریعت دارند، ولی از مسائل شریعتی بیخبر هستند، درعین حال ادعای برتری و ولایت بر دیگران را دارند. از موارد بی اطلاعی صوفیان از مسائل شرعی سخن شیخ المشایخ گنابادیه است که وقتی در باب اجازه عبادات و ذکر صحبت میکند، عبادت بدون اجازه را باطل دانسته و شاهد آن را فتوای مراجع تقلید بر بطلان عمل کسی معرفی میکند که مرجع تقلید ندارد. درحالی که چنین سخنی مخالف فتوای مراجع است.
یکی از دشمنان خداوند و انسان، که بارها در قرآن از او نام برده شده، ابلیس است که بهدلیل سرپیچی از فرمان الهی، ملعون و از درگاه الهی رانده شد. با این حال عدهای از صوفیان، این عدم سرپیچی ابلیس را از غیرت او دانستهاند، که سجده بر کسی جز خدا را قبول نداشت.