مکاتب اهل سنت
از حقانیت دین اسلام و شخص پیامبر معجزات شگفت انگیز آن پیامبر رحمت است. یکی از سخنان غیبی ایشان، برتری داشتن مردمان مومنی است که در زمانهای بعد آمده و اسلام اختیار میکنند. مومنانی که نه پیامبر را دیدند و نه صدای او را شنیدند و فقط اکتفاء به قرآن و احادیثی کردند که از پیامبر نقل شده و به آنها رسیده است.
یهودیت از همان ابتدای تولد دین اسلام، علم مخالفت با این دین الهی را برداشت. لذا رسول خدا مسلمانان را از مصاحبت و همنشینی با افراد اهل کتاب منع میکرد و حتی با کسانیکه ارتباط و انسی با یهود داشتند، برخورد میکرد و آنها را از عواقب این کار میترساند، اما برخی بودند که همچنان به رفت و آمد با یهود اصرار داشتند.
حضرت علی و امامان معصوم (علیهمالسلام) پس از ایشان به عنوان اوصیاء و حجج الهی، تمامی ویژگیهای پیامبر را دارا هستند. آنها در علم و خرد و عقل در بالاترین مراتب هستند. چرا که هدایت جامعه بشری بر عهده آنهاست. اما جریان سقیفه این فرصت طلایی را از امت اسلامی گرفت و با سوار شدن بر افکار جامعه، مسلمانان را به گمراهی کشاندند.
ابوالفرج اصفهانی میگوید: «یکی از جنایات متوکل عباسی این بود که قبر شریف امام حسین (علیهالسلام) را تخریب نموده و تمامی آثار موجود در آن را از بین برد.
روایت افتراق امت از سه قسمت تفرقه امت، گمراه بودن همه فرق و تعیین گروه ناجیه تشکیل شده است. اهلسنت با توجه به این حدیث، نجات را در تبعیت از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و اصحاب آن میدانند؛ اما بحث این است که با توجه به اختلاف میان اصحاب، از کدام گروه از اصحاب باید پیروی کرد؟
اهلسنت با توجه به روایت فرقه ناجیه و استدلال به عبارت "جماعت" در انتهای روایت، خود را گروه نجاتیافته میدانند. این در حالی است که معانی کلمه "جماعت" بر این ادعای اهلسنت خط بطلان میکشد. افزون بر این باید بیان داشت که چگونه اهلسنت که خود به گروههای مختلف تقسیم میشوند، یک فرقه بوده و ناجیه هستند.
متوکل از زیارت قبر امام علی (علیهالسلام) جلوگیری کرد و زمانی که با مقاومت ارادتمندان آن حضرت رو به رو شد، دستور منع قبور سایر علویین را نیز صادر کرد و زمانی که این دستور نیز نتوانست مانع زیارت قبر آن حضرت و سایر علویین شود، دستور تخریب قبر امام حسین (علیهالسلام) و قتل زائرین را صادر کرد.
ولادت امام مهدی (علیه السّلام) از موارد اختلاف شیعه و سنّی است؛ گر چه تعداد بسیاری از علمای اهلسنت، همانند شیعهٔ امامیه معتقدند امام حسن عسکری (علیه السّلام) فرزندی به نام محمّد داشته است همچنین برخی از آنان، همانند شیعه معتقدند که او همان مهدی موعود است که...
او كسي است كه رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد، تا آن را بر همه آيينها غالب گرداند، هر چند مشركان را خوش نيايد. پيروزى و غلبه ای که در آیه است ، غلبه همه جانبه است ، زيرا با مفهوم آيه كه از هر نظر مطلق است نيز سازگارتر مىباشد، يعنى روزى فرا مىرسد كه اسلام هم از نظر منطق و استدلال و هم از نظر نفوذ ظاهرى و حكومت بر تمام اديان جهان پيروز خواهد شد و همه را تحت الشعاع خويش قرار خواهد داد.
از جمله اموری که در بحث و جدل مورد استفاده قرار میگیرد ساکت نمودن طرف مقابل با توجه به مستندات در مذهب و بزرگان ایشان است. با توجه به مطلب فوق، نمونهای را از مقبولین ایشان یادآور میشویم تا مشخص گردد که اعتقاد به وجود امام زمان در میان بزرگان از مکتب اهلسنت نیز امری مورد قبول بوده و بر آن اعتقاد داشتند.
از جمله جنایات کارگزاران متوکل عباسی توهین و جسارت به امام جواد (علیهالسلام) است. عمر بن فرج امام را در حالیکه در حال روزه بود به شرابخواری و مستهی متهم کرد که امام جواد (علیهالسلام) در واکنش به این هکاکی، وی را لعن و نفرین نمود و این در حالی است که احمد بن حنبل از متوکل حمایت میکند.
احمد بن حنبل با اطلاع از جنایات متوکل در حق وی دعا کرده و میگوید: «هر روز برای سلامتی متوکل دعا میکنم.»
احمد بن حنبل با اینکه از موضع خصمانه حریز بن عثمان نسبت به امام علی (علیه السلام) آگاه است، درباره وی میگوید: «حریز بن عثمان حدود 300 حدیث دارد در حالیکه صحیح الحدیث است، دشمنی حضرت علی نیز هست و ابوداود از قول احمد بن حنبل میگوید: او در مورد حریز بن عثمان سه مرتبه پشت سر هم گفت: حریز بن عثمان ثقه است.
به عقیده اهلسنت، فرقه ناجیه تنها ایشان هستند و تکیه ایشان بر اثبات این کلام، روایت ناجیه است. بنا به ادعای اهلسنت پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) در انتهای این روایت از فراز "ما انا و اصحابی" بهره برده است که این کلام تنها قابل تطبیق بر اهلسنت است. این در حالی است که این ملاک بر دیگر گروهها نیز صدق میکند.