امت را از عقل کل محروم کردند

  • 1397/02/13 - 19:37
حضرت علی و امامان معصوم (علیهم‌السلام) پس از ایشان به عنوان اوصیاء و حجج الهی، تمامی ویژگی‌های پیامبر را دارا هستند. آنها در علم و خرد و عقل در بالاترین مراتب هستند. چرا که هدایت جامعه بشری بر عهده آنهاست. اما جریان سقیفه این فرصت طلایی را از امت اسلامی گرفت و با سوار شدن بر افکار جامعه، مسلمانان را به گمراهی کشاندند.

بعد از رحلت رسول‌خدا و بعد از این‌که امام واقعی و منتخب خداوند، کنار گذاشته شد، اتفاقات بدی برای جامعه اسلامی و دین نوپای اسلام افتاده است. یکی از این حوادث تلخ این بود که مردم از نعمت امام که عقل کامل بود محروم شدند.
همه می‌دانیم که پیامبران و انبیای الهی در بالاترین مرتبه خرد و عقل قرار دارند و هیچ‌کس در این مرتبه با آن‌ها شریک نیست. لذا پیامبر اکرم فرمودند: «خداوند عقل را آفرید و به او گفت: به عقب برو، او به عقب رفت. سپس فرمود: پیش بیا و او به پیش آمد. آن گاه فرمود: مخلوقی نیافریدم که نزد من محبوب تر از تو باشد. پس نود و نه جزء آن را به من(محمد) بخشید و یک جزء دیگر را میان همه بندگان قسمت کرد.»[1]

از طرفی طبق نص قرآن کریم، و طبق آیه مباهله، حضرت علی (علیه‌السلام) نفس پیامبر معرفی شده است و طبق این آیه تمام خصوصیات رسول‌خدا به جز نبوت در حضرت علی متبلور خواهد بود. لذا حضرت علی نیز دارای عقل کامل است. هم‌چنین این ویژگی به امامان بعد از ایشان نیز سرایت می‌کند.
شاهد این سخن این است که رسول‌خدا در تعریف امام حسن مجتبی فرمودند: «اگر عقل به صورت یک انسان مجسم شود، همانا امام حسن مجتبی خواهد شد.»[2]
بعد از بیان مقدمه، این نکته قابل بیان است که جریان شوم سقیفه بعد از روی کار آمدن، حجت خدا که عقل کامل بود را کنار زدند و مردم را از چنین نعمت بزرگی محروم کردند تا بتوانند راحت‌تر بر جامعه و مردم سوار شوند و به خواسته‌های شوم خود دست یابند.
در تعطیل شدن عقل جامعه همین بس، که معاویه به مردم شام برای خوردن کدو دستور به ذبح آن داد و مردم شام هم اطاعت کردند. که حضرت علی (علیه‌السلام) در برابر چنین شیطنتی فرمودند: که کدو قابل ذبح نیست و کدو را بخورید و شیطان هم شما را بازی ندهد.[3]
بعد از این‌که جریان سقیفه مردم را فریفتند و سبب شد که آن‌ها همه چیز را کورکورانه بپذیرند، دست به کار شده و دست به تحریف قرآن و تفسیر به رای زدند. مثلا معاویه به سمرة بن جندب در چندین مرحله مبالغ هنگفتی داد تا آیه «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ.[بقره/207] و از میان مردم كسى است كه جان خود را براى طلب خشنودى خدا مى‏‌فروشد، و خدا نسبت به [این‏] بندگان مهربان است.» که در شأن حضرت علی و در حادثه لیلة المبیت نازل شده است را وارونه کند و بگوید که این آیه در شأن ابن‌ملجم نازل شده است. که با دریافت 400هزار درهم این کار را انجام داد.[4]
این در حالیست که اکثر قریب به اتفاق علمای اهل‌سنت این آیه را در شأن حضرت علی می‌دانند.
ابن ابی الحدید به نقل از ابوجعفر اسکافی گفته است: «داستان در بستر رسول خدا خوابیدن حضرت علی، به تواتر ثابت است و جز دیوانه و یا بی دین آن را انکار نمی‌کند...»[5]
حاکم نیشابوری در این خصوص گفته است:  «علی، جان خود را فروخت و لباس پیامبر را پوشید و در مکان او خوابید... قریش که قصد کشتن پیامبر را داشتند، علی را سنگ باران کردند و علی از درد به خود می‌پیچید.»[6]
کنار گذاشتن علم مطلق و حجت خدا،  کار را به جایی رساند که خلیفه دوم، احکام خدا و سنت رسولش را تغییر می‌داد و می‌گفت: «دو متعه در زمان پیامبر اکرم حلال بوده و من امروز آن‌ها را حرام می‌کنم و مرتکبین آن‌ها را به کیفر می‌رسانم، یکی متعه زنان و دیگری متعه حج.»[7]

این‌ها اثرات کنار گذاشتن حجت خداست که نتیجه‌ای جز گمراهی مردم و انحراف آن‌ها و وارد شدن خرافات در دین ندارد.

پی‌نوشت:

[1]. «خلق الله العقل فقال له أدبر فأدبر ثم قال له أقبل فأقبل ثم قال ما خلقت خلقا أحب إلي منك قال فأعطى‏ الله‏ محمدا تسعة و تسعين جزءا ثم قسم بين العباد جزءا واحدا.» المحاسن، برقی، دارالکتب الاسلامی، قم: ج1، ص192
[2]. «لو کان العقل رجلا لکان الحسن.» فرائد السمطین، جوینی، انتشارات محمودی، بیروت: ج2، ص68)
[3]. کافی، کلینی، دارالکتب الاسلامی، قم: ج6، ص370
[4]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی‌الحدید، دارالعلم، بیروت: ج4، ص73
[5]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی‌الحدید، دارالعلم، بیروت: ج3، ص270
[6]. «شری علی نفسه و لبس ثوب النبی ثم نام مکانه... و کانت قریش ترید ان تقتل النبی فجعلوا یرمون علیا و یرونه النبی و قد لبس بردة و جعل علی یتضور.» المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج3، ص5. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[7]. «متعتان کانتا علی عهد رسول الله و انا احرمهما و اعاقب.»
تفسیرالکبیر،  فخر رازی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج2، ص167
شرح نهج البلاغه، ابن ابی‌الحدید، دارالعلم، بیروت: ج12، ص251
تفسیر قرطبی، قرطبی، دارالفکر، بیروت: ج2، ص270
سنن بیهقی، بیهقی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج7، ص206
المحلی، ابن حزم اندلسی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج7، ص107

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.