نورعلی تابنده
سنگ بنای تفرقه در طریقت گنابادیه توسط خود تابنده نهاده شد. وی با اینکه سیاسی بود اما از سیاست پدرانش در فرقه داری تبعیت نکرد و میراث اجدادش را به تفرقه کشانید. به هر صورت گویا نورعلی تابنده آخرین بازمانده از قطبیت موروثی در فرقهی گنابادیه موفق به دریافت شارهی غیبیه نشد! و پس از مرگ وی در بین مشایخ و دراویش دونپایه نیز بر سر جیفهی قطبیت، اختلاف افتاده است!
سالها دراویش این فرقه با حمایت و هدایت تابنده به تحریک اتباع خود پرداخت تا آنجا که با جلب اشراری در منطقه کوار به ضرب و شتم شهروندان مبادرت کرده و نزدیک به ۱۶۰ نفر زن و مرد بیگناه و غیرنظامی شهر را روانهی بیمارستان کرد و تابنده با چشمپوشی بر این فاجعه به حمایت از آنان پرداخت. وی با صدور این بیانیه نیز تلاش کرد به انحراف افکار عمومی بپردازد.
سالها دراویش این فرقه با حمایت و هدایت تابنده به تحریک اتباع خود پرداخت تا آنجا که با جلب اشراری در منطقه کوار به ضرب و شتم شهروندان مبادرت کرده و نزدیک به ۱۶۰ نفر زن و مرد بیگناه و غیرنظامی شهر را روانهی بیمارستان کرد و تابنده با چشمپوشی بر این فاجعه به حمایت از آنان پرداخت. وی با صدور این بیانیه نیز تلاش کرد به انحراف افکار عمومی بپردازد.
با توجه به حوادث و فجایع خشونتباری همچون گلستان هفتم در تهران، قم، کوار و ... که خون فرزندان این مرزوبوم به ناحق به زمین ریخت، دلیل اهدای این لوح از سوی انجمن جهانی حقوق بشر به سرکرده سابق این گروهک تروریستی که لباس عرفان به تن کرده چیست؟ شاید مهمترین دلیل، فعالیتهای خصمانهی این فرقه علیه نظام جمهوری اسلامی است.
از آموزههای فرقهی صوفیه، تبعیت مرید از مراد است که بیچونوچرا از قطب اطاعت میکنند، اما در پی اغتشاشی که در اسفند 96 توسط دراویش رخ داد و بعضی از افراد به شهادت رسیدند، نورعلی تابنده از این دراویش اعلام برائت کرد، که این پرسش را به ذهن میاندازد آیا دراویش نسبت به آموزههای صوفیانه اعتقادی ندارند یا این حادثه به دستور مستقیم نورعلی تابنده اتفاق افتاد؟
در پی اغتشاشات اخیر فرقهی صوفیهی سلطان علیشاهی، که در خیابان پاسداران تهران رخ داد، بعضی از مدعیان روشنفکر، برای حمایت از این فرقه اغتشاشگر، آنان را مظلوم و بیگناه نشان داده و گفتهاند که آنان در این حادثه سرکوب شدهاند. اختلاف عقیده آنان با اسلام نظام را سبب سرکوب شدن آنان دانستهاند.
در پی چراغ سبز نشان دادن قطب دراویش گنابادی به مریدان خود، عدهای چاقو و قمه به دست، روز گذشته به خیابان پاسداران آمده و برای چندمین بار امنیت عمومی جامعه را بر هم زدند. به راستی چرا قطب این فرقه به جای اینکه مریدان خود را به قانونمداری توصیه کند، دست آنان را در قانون شکنی باز گذاشته است؟
بعد از ختم شدن قائله خیابان پاسداران توسط دراویش گنابادی، قطب این فرقه به جای سرزنش مریدان خود، ضمن خط دهی به مریدان خود به مریدان اجازه داد میتوانند در مقام دفاع هر کاری بکنند. این سبک راهنمایی دراویش نشان دهنده برنامهریزی شده بودن قائله دیشب توسط قطب و اطرافیان او را دارد.
یکی از انحرافات فرقهی صوفیه، که از بعضی مشایخ و سران آنان مانند حلاج و بایزید واقع شده است، مسئلهی شطحگویی و سخنان کفرآمیز بوده که به گفتهی موافقان این عقیده، این مسئله در حالت سُکر و جذبه واقع میشود. که به اعتراف نورعلی تابنده، کلام و سخنان این افراد چون در حالت خاصی بوده، کاملا بیربط و بیاساس است.
یکی از روشهای مهم در فرقههای مختلف، برداشت آزاد از هر چیزی است که در جهت پیشبرد اهداف آن فرقه راهگشا باشد؛ به همین دلیل در فرقه صوفیه از قرآن کریم و حتی ابیات شاعران نیز به این منظور تفسیر به رای شده است.
حسن بصری که در تاریخ شهرت ویژهای دارد، و یکی از کسانی است که در لباس زهد شدیدترین ضربهها را به پیکره اسلام ناب وارد کرده است و باعث گمراهی بسیاری از عوام الناس در طول تاریخ شده است، اعتبار فرقه صوفیه به شمار میرود. وی از چهرههای نفاق صدر اسلام است و در روایات منقول از اهلبیت(علیهمالسلام) دشمنی او با امیرالمؤمنین(علیهالسلام) محرز است...
انسان موجودی مکلف است که خداوند از طریق برگزیدگان خویش که همان انبیاء و پیامبران و اوصیاء آنها هستند تکالیف را به او ابلاغ میکند. این برگزیدگان الهی دارای ویژگیهایی هستند که مفصلاً در علم کلام و حدیث در مورد آن بحث میشود. محمد بن علی ابنبابویه، معروف به شیخ صدوق (رحمه الله) عالم جلیلالقدری است که قسمتی از عمر بابرکت خود را در زمان عصر غیبت...
از دیگر نشانههای دخالت صوفیان در سیاست، اعتراف عناصر سیاسی اصلاحطلب به همکاری و همفکری گنابادیه با ایشان است. بهزاد نبوی از فعالین اصلاحطلب که نقش پررنگی در فتنهی سال 88 داشت به تازگی از حمایت فرقهی منحرف گنابادیه از اصلاحطلبان خبر داده و گفته: پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان عوض شده و این برای جریان اصلاحات خطرناک است.