نقد بهائیت
تشکیلات بهائیت در کانالهای خود با نقل جملهای از آیتالله طالقانی، در خصوص ویژگیهای دیکتاتور، برای تطبیق آن بر نظام اسلامی تلاش داشته است. اما در پاسخ میبایست گفت: اولاً: بیشک منظور آیتالله طالقانی با نظام اسلامی نیست. ثانیاً: ایشان صراحتاً بهائیت را مهرهی استعمار و صهیونیسم در ایران معرفی کرده است.
کانالهای بهائی با ذکر گوشهای از نامهی تولستوی به برتراندراسل مدعی شدند که وی، کلید حل مشکلات عالم را پیامبرخواندهی بهائیان معرفی کرده است. اما گذشته از آنکه بهائیان برای این ادعای گزاف خود سندی ارائه نکردهاند، چگونه حسینعلی نوری میتواند کلید حل مشکلات عالم باشد در حالی که حتی نتوانسته مشکلات میان خود و برادرش را حل کند؟!
تشکیلات بهائی نسبت به سخنان آیتالله موسوی بجنوردی، مبنی بر عدم برخورداری بهائیان از حقوق شهروندی در ایران، سخن به اعتراض گشود. در پاسخ به این اعتراض بهائیت، میبایست این سؤال را از آنان پرسید که با توجه به وجود قانونی مشابهی در تشکیلات بهائیت (طرد اداری و روحانی)، آیا این برخورد جمهوری اسلامی، در تضاد با قوانین فرقهای شماست؟!
مبلّغ بهائی در توجیه سخن حسینعلیبهاء بر کر و کُور شدن برای ایمان به او و تعارض آن با تحری حقیقت، مدعی شد: در بهائیت دین موروثی نیست و هرکس از دین خود برگردد مجازاتی ندارد». در پاسخ میگوییم: با برنامهریزیهای تشکیلات بهائی، عملاً در بهائیت نیز دین موروثی است. بعلاوه، مجازات سخت طرد، برای معرضین از بهائیت در نظر گرفته شده است.
مبلّغ بهائی در توجیه درخواست رهبرشان مبنی بر کر و کُور شدن پیروان و تعارض با تحری حقیقت مدعی شدند: کر و کُور شدن به معنای بریدن از دنیاست که نهایتاً به تحری حقیقت منتهی میشود. این ادعا در حالیست که ادامهی همین عبارت حسینعلی نوری و سخنان او در کتاب ایقان، به خوبی نشان میدهد که وی، پیروانی کاملاً کر و کُور میخواسته.
در یکی از مقالات سایت آئین بهائی، به نقل از شوقی افندی میخوانیم که بهائیان میبایست، تمام تلاش خود را نسبت به پیشرفت ایران بگمارند. اما روی دیگر خیرخواهی این پیشوای بهائیان برای ایران و ایرانی، توهینها و هتاکیهای زنندهی او نسبت به ایرانیان است. همچنان که وی ایرانیان را وحشی، بیرحم، متعصب و شقی خطاب میکند!
در بخشی از یکی از مقالات منتشر شده در سایت آئین بهائی، به نقل از جناب عبدالبهاء، از ایرانیان با عناوینی نظیر منشأ عزّت و تمدن یاد میشود. اما انتساب عزّت از زبان عبدالبهاء به ایرانیان در حالیست که وی در جایی دیگر، ایرانیان را شرور خطاب میکند. او همچنین ملّت شریف ایران را غافل، بیخرد، کر و کُور و مُرده میداند.
سایت آیین بهائی، با قرار دادن بخشی به نام «کشور مقدس ایران در خلال آثار بهائی»، در تلاش برای جذب قلوب ایرانیان به سوی بهائیت است. اما لازم است بدانیم بر خلاف تکریمهایی که به پیشوایان بهائی نسبت به ملّت ایران داده میشود؛ مردم شریف ایران، همواره آماج توهینها و ناسزاگوییهای پیشوایان بهائیت، خصوصاً پیامبرخواندهی این فرقه بودهاند.
کانال بهائی شکلگیری اولین کلاس اخلاق را توسط مبلّغی بهائی برای دوری کودکان بهائی از بیادبی کودکان مسلمان معرفی میکند. این در حالیست که 1. پیامبران اولین و بزرگترین مربیان اخلاق بودهاند 2: مبلّغان و پیشوایان بهائی چگونه الگوی اخلاق هستند در حالی که تاریخ کوتاهشان مملو از ناسزاگویی به سایر اقوام، مذاهب و حتی نزدیکانشان است.
کانالهای تلگرامی بهائیت به نقل از جناب عبدالبهاء، مسئلهی عقلی «لزوم رجوع جاهل به عالم» را مطرح ساختند. اما این نظریه در حالی مطرح میشود که اولاً: علیمحمد باب از خرید، فروش و استعمال دارو منع کرده است. ثانیاً: پیشوایان بهائی بارها رجوع شیعیان به مجتهدین (متخصصین در حرفهی خود) را حرام اعلام کردهاند!
شورای شهر کمبریج در انگلستان، به مناسبت سالگرد تولد پیامبرخواندهی بهائیان، تصمیم به تشویق شهروندان خود برای تلاش در راستای تحقق صلح، عدالت و وحدت نوع بشر گرفت. اما به راستی چگونه میتوان حسینعلی نوری را الگوی صلح، عدالت و وحدت نوع بشر نامید، در حالی که نه تنها جانشینانش، بلکه خود نیز بدین تعالیم پایبند نبوده است.
بهائیان با استدلال به روایتی، مدعیاند باء در بسم الله الرحمن الرحیم، اشاره به پیامبرخواندهی آنان دارد. در پاسخ خواهیم گفت: امام صادق (علیهالسلام) در مقام نسبت حروف بسم الله به القاب خدا بوده و بهاءالله در اینجا، به نورانیت خدا اشاره دارد. بعلاوه آنکه حضرت علی (علیهالسلام) در روایتی خود را به «ب» بسم الله تشبیه میکند.
سخنگوی بهائیت در ژنو، در نهمین سالگرد بازداشت مدیران تشکیلات بهائیت در ایران، خبر از تشکیل کمپین بینالمللی برای آزادی این افراد داد. اما جالب است بدانیم حمایتهای پیوستهی نهادهای وابستهی بینالمللی از بهائیت از یکسو و اعطای جایزهی صلح نوبل به رهبر میانماز از سویی دیگر؛ مفهومی جز جاسوسی بهائیت را نشان نمیدهد.
تشکیلات بهائیت در تلاش است تا با طرح ادعای اینکه آزار بهائیان پس از انقلاب اسلامی، صرفاً به دلایل عقیدتی بوده، جمهوری اسلامی ایران را تحت فشار قرار دهد. البته بد نیست بدانیم تشکیلات بهائی در این راستا، حتی بهائیان قانونشکنی که جرم آنان محرز بوده و شاکی خصوصی نیز دارند را بازداشتیان عقیدتی معرفی میکند!