#من_منتظرم
انتظار فرج و اعتقاد به موعود یک اشتیاق و میل باطنی است، اسلام و ادیان دیگر نیز با وعدهی ظهور منجی بزرگ این خواسته و شوق درونی را بیپاسخ نگذاشته و این خواسته نیز مانند دیگر خواستهها در شرایط گوناگون، کم و زیاد و شدت و ضعف پیدا میکند. آشفتگی اوضاع و ناامنی حاصل از آن و فشار و تبعیض و ستم در جامعه...
اندیشه مهدویت از اعتقادات اساسی شیعیان محسوب میشود که راهزنان دین و دنیای مردم از آن سوء استفاده کردهاند. در این میان صوفیه برای جلب اعتماد مردم و به انحراف کشیدن این اندیشه، اعتبار جایگاه اقطاب خود را همانند جایگاه امامان معصوم (ع) دانسته و قطب سلسله خود را "مویّد من عند الله" دانسته و انتخاب ایشان را بواسطه "نص صریح"، ثابت میداند.
حكومت آخرالزمان بهعنوان يك مسئله اختلافی بين اديان آسمانی است كه هر دين و مذهبی ادعا میکند حكومت آخرالزمان به آنان تعلق دارد و برای ادعای خود دلايلی هم ذكر میکنند، اسلام و مسيحيت نيز برای اين ادعا دلايل فراوانی دارند كه البته به نظر ميرسد ادعای مسيحيان از نظرات اسلام گرفتهشده است.
عشق بدون اظهار ارادت، اعتقاد بدون انتظار و انتظار بدون عمل، عاشقی حساب نمیشود. کسیکه میگوید من معتقدم و منتظرم آیا در عمل نشانی از خود بهجا گذاشته؟ خودی نشان داده؟ مرام نامهاش چه رنگی است؟ سیاه، خاکستری، یا سفید و پاک؟ کسیکه منتظر مهمان عزیزی میباشد، باید خانه انتظار را از آلودگیها تمییز کند، و خود را به مهمانش نزدیک کند.
از شبهاتی که برخی از اهلسنت به شیعیان وارد میکنند این شبهه است که احادیث مهدویت در صحیح بخاری و مسلم نیامده است؛ بنابراین نمیتوان آنها را پذیرفت. شاید این مسأله را برای اولین بار ابن خلدون مطرح کرد و کسانیکه بعد از او آمدند، به تبعیت از او چنین گفتند. دلیل آن هم، جایگاه ویژهای است که این دو کتاب، نزد اهلسنت دارد.
«آخرالزمان» اصطلاحی است در فرهنگ ادیان بزرگ دنیا، به معنای آخرین دوران حیات بشر و قبل از برپایی قیامت. در فرهنگ اسلامی، آخرالزمان، هم دوران نبوت پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله)، تا وقوع قیامت را شامل میشود و هم دوران غیبت و ظهور مهدی موعود (علیهالسلام).عصر آخرالزمان عبارت است از دوران شکوفایی تکامل اجتماعی و طبیعی نوع انسان.
شبهات پیرامون شخصیت و اصل وجود امام زمان (عج)، بحث جدیدی نیست و از زمان غیبت ایشان، به انحاء گوناگون مطرح بوده و هست. منتهی در هر دوره به لسان جدید و از زبان فرقهای نو، این مطالب دوباره نقل میگردد. یکی از این شبهات، تردید داشتن به حیات ایشان تا زمان حاضر است که ما این مساله را با اتکاء به آیات قرآن پاسخ میدهیم.
تاثیر فرق منشعب شیعه از مهدویت گاهی اصالی است و گاهی غیر اصالی. اصالی بدین معنی که اعتقاد به اندیشه مهدوی از اصل و اساس جزو آن مکتب یا فرقه بوده و از اعتقادات نخستین ایشان میباشد و گاهی فرقههایی که در دامان اسلام رشد و نمو کردهاند. اعتقاد به مهدویت در میان تصوف، اعتقادی غیر اصالی است.
احمداسماعیل و انصارش با استناد به حدیث وصیت استدلال کردهاند که او مهدیِ اول است و عبارتی که در روایت وصیت «ابنِهِ أوَّلِ المُقَرَّبِینَ» به بعد که در ذیل آمده است، به او اشاره میکند. احمد اسماعیل ادعا میکند که کلمهی «ابنِهِ» در عبارت « فَلْیُسلِّمْهَا إِلَى ابنِهِ» اشاره به خودش دارد؛ زیرا احمد اسماعیل با چهار واسطه فرزند امام زمان (علیهالسلام) است و نامش «احمد» است که در روایت وصیت این نام ذکر گردید!
بهائیان برای انکار وجود امام زمان (علیهالسلام)، به قول جعفر کذاب تمسک میکنند. او ادعا کرده امام شیعیان در سنین کودکی از دنیا رفته. چند اشکال به این ادعا وارد است: از جمله با توجه به روایات متواتری که بر وجود و قیام حجت ابن الحسنالعسکری (علیهالسلام) وجود دارد، چگونه ممکن است که ایشان قبل از قیام از دنیا رفته باشد؟
علی محمد شیرازی در محرم ۱۲۳۵ ه ق در شیراز متولد شد و پس از وفات پدر، تحت کفالت دایی خود قرار گرفت. وی تعلیمات ابتدائی را نزد شیخ عابد از شاگردان شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی آموخت. او فردی گوشهگیر بود و بر اثر دعانویسی و ریاضتهایی، مثل رفتن روی پشت بام و ورد خوانی در هوای گرم بوشهر و... مردم او را به نام سید ذکر میخواندند.
صوفیه "سلسله" را به عنوان حجیت خود معرفی میکنند و میگویند اجازه ما یداًبِیَد به امام معصوم (علیه السلام) میرسد اما وقتی به مذهب سران صوفیه نگاه میکنیم میبینیم که همگی از اهل سنت بودهاند و تقریبا تا قرن هشتم صوفی شیعی نداشتهایم. حال باید دید چگونه ممکن است کسی که ائمهاطهار(علیهم السلام) را قبول ندارد بتواند جانشین آنها شود؟
محمد احمد، فرزند عبدالله در سال 1848 ميلادي در جزیره نبت سودان متولد شد. در کودکی نزد عالمان خارطوم دانش اندوخت، سپس به جزیره آبا رفت و 15 سال در چاهی به ریاضت مشغول شد. وی از شدت ریاضت و روزه یسیار نحیف گردید. او شیرین زبان بود و سودانیان استعمار زده را به فتح جهان و گسترش عدالت نوید داد !
از ادعاهای صوفیه جانشینی امام زمان (عج) است. ایشان مدعی هستند که مساله دستگیری بعد از امام زمان به جنید بغدادی رسیده است، و جنید نیز به نیابت از حضرت صاحب الامر و با اجازه ایشان، نوابی برای هدایت مردم در امور طریقت انتخاب کرده است. البته این امر نکته انحرافی است و مخالف عقاید شیعیان میباشد زیرا شیعیان معتقد هستند که نواب خاص حضرت صاحب الامر منحصر در چهار تن می باشد.