صوفیه و مساله نیابت خاصه امام زمان (عج)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از ادعاهای صوفیه جانشینی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. ایشان مدعی هستند که مساله دستگیری بعد از امام زمان به جنید بغدادی رسیده است، و جنید نیز به نیابت از حضرت صاحب الامر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و با اجازه ایشان، نوابی برای هدایت مردم در امور طریقت انتخاب کرده است. در این زمینه قطب فرقه گنابادیه اینچنین می گوید:«جنید در زمان امام دوازدهم (علیه السلام) وظیفه اخذ بیعت را داشت و بعد از غیبت حضرت نیز اجازه داشت که بیعت را ادامه دهد و برای خود جانشین تعیین کند و به آن جانشین هم اجازه جانشین تعیین کردن بدهد.»[1] البته این امر نکته انحرافی است و مخالف عقاید شیعیان میباشد زیرا شیعیان معتقد هستند که نواب خاص حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) منحصر در چهار تن می باشد. اما صوفیه برای خود نواب دیگری بافتهاند و ایشان را منسوب به امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نموده و معتقد هستند که بعد از نواب اربعه، نایبانی دیگر وجود دارند که به دستور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مامور به دستگیری مردم در دوران غیبت کبری میباشند که این اعتقاد بدون سند، مخالف عقاید شیعیان و احادیث وارد شده در این مورد است.
در این نوشتار به بررسی نیابت خاصه در دوران غیبت از دیدگاه شیعه میپردازیم.
مساله نیابت در زمان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به دو قسمت تقسیم می شود.
الف: نیابت خاصه
ب: نیابت عامه
نیابت خاصه به معنای سفیر بودن و جانشینی شخصی از سوی امام برای برقراری ارتباط مردم با او در مواردی که ارتباط مستقیم مردم با وی ممکن نیست. در این شرایط امام افراد خاصی را به عنوان نایب خود قرار میدهد. امام باید شخصا نائبش را به مردم معرفی نموده یا نایب قبل از او، نائب جدید را به مردم بشناساند.
نواب خاصه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
چهار نفر از اصحاب ائمه در دوره غیبت صغری به عنوان نایب خاص و سفیر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) معرفی شدند. این افراد یکی پس از دیگری از طرف امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با وکلای ایشان در دورترین نقاط سرزمین اسلامی در تماس بوده، پیامها و خواستههای شیعیان را به امام و جوابهای امام را به آنان میرساندند.
عثمان بن سعید عمری نخستین نایب خاص امام دوازدهم به مدت ۵ سال این مسئولیت را عهده دار بود.[2] پس از رحلت او در سال ۲۶۵ قمري فرزندش محمد بن عثمان دومین نائب خاص امام به مردم معرفی شد. محمد بن عثمان چهل سال نیابت خاصه امام مهدی را برعهده داشت.[3] حسین بن روح نوبختی و علی بن محمد سمری نائب سوم و چهارم امام زمان بودند که نیابت هر کدام از آنها به ترتیب ۲۱ سال و ۳ سال طول کشید.[4] با پایان یافتن دوران غیبت صغری در ۳۲۹ق دوران نیابت خاصه نیز به اتمام رسید.
و نیز مرحوم طبرسی در کتاب الاحتجاج در این مورد می فرمایند:«و امّا در باب نائبان و سفراء كه ممدوحند در زمان غيبت آن حضرت(عليه السّلام) پس أوّل ايشان شيخ موثّق أبو عمر و عثمان بن سعيد العمرى (رضى اللَّه عنه) بود كه او را در أوّل حضرت أبو الحسن علىّ بن محمّد الهادى (عليه السّلام) منصوب گردانيد. و بعد از آن پسر آن حضرت أبو محمّد الحسن بن علىّ العسكرى (عليهما السّلام) نيز منصوب ساخت. فلهذا آن مؤمن در أيّام حيات آن دو ولىّ ايزد مهيمن متولّى قيام و انصرام امور ايشان مىبود. بعد از ايشان اقامت أمر حضرت صاحب الزّمان (صلوات اللَّه عليه) ميكرد و توقيعات و جواب مسائل از آن حضرت بر دست أبو عمرو عثمان بن سعيد مذكور بيرون مىآمد. چون آن مؤمن مخلص از ربقه حيات خلاص گرديد پسر او أبو جعفر محمّد ابن عثمان قايم مقام و نائب مناب پدر خود بود در سرانجام امور آن حضرت (علیه السلام) چون محمّد بن عثمان براه آخرت مسافرت نمود أبو القاسم الحسين بن روح كه از بنى نوبخت بود اهتمام و انصرام امور آن امام (عليه السّلام) مينمود.[5]
توقيع شريف به محمد السمرى در وقوع غيبت كبرى و انقضاى نيابت خاصه
چون رحلت أبى الحسن السّمرى نزديك شد و رفتن او از دنيا و أجلش قريب گرديد جمعى از شيعيان چون در أيّام مرض الموت آن مؤمن نيكو بر سر او حاضر گشتند گفتند: كه يا أبا الحسن به كه وصيّت نيابت حضرت صاحب الزّمان واقع خواهد شد و نائب آن حضرت بعد از شما كه خواهد بود؟
آن مؤمن گفت: مرا در اين باب رخصت نيست و نميتوانم كه أحدى را به دون اذن آن حضرت نائب گردانم يقين است كه آن امام جنّ و بشر در اين أمر خواهد كرد و آن بر شما بيّن و ظاهر خواهد شد. بعد از آنكه آن مؤمن به خدمت آن امام المؤمن چيزى نوشتند توقيع كه از آن حضرت بيرون آمد نسخهاش اين بود: «بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم يا علىّ بن محمّد السّمرى أعظم اللَّه أجر اخوانك فيك فانّك ما بينك و بين ستّة ايّام فاجمع أمرك و لا توص الى أحد فيقوم مقامك بعد وفاتك قد وقعت الغيبة التّامّه فلا ظهور الّا باذن اللَّه تعالى ذكره و ذلك بعد طول الأمد و قسوة القلب و استيلاء الأرض ظلما و جورا. و سيأتى الى شيعتى من يدّعى المشاهده ألا من ادّعى المشاهدة قبل خروج السّفيانى و الصّيحه فهو كذّاب مفتر و لا حول و لا قوّة الّا باللَّه العلىّ العظيم؛ بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم؛ اى علىّ بن محمّد سمرىّ! خداوند اجر برادرانت را در عزاى تو عظيم گرداند كه تو ظرف شش روز آينده خواهى مرد، پس خود را براى مرگ مهيّا كن و به احدى وصيّت مكن كه پس از وفات تو قائم مقام تو شود كه غيبت تامّه واقع شده و ظهورى نيست مگر پس از اذن خداى تعالى و آن پس از مدّتى طولانى و قساوت دلها و پر شدن زمين از ستم واقع خواهد شد. و به زودى كسانى نزد شيعيان من آيند و ادّعاى مشاهده كنند، بدانيد هر كه پيش از خروج سفيانى و صيحه آسمانى ادّعاى رؤيت و مشاهده كند دروغگوى مفترى است، و لا حول و لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ العليّ العظيم.»[6]
با توجه به نص موجود و شهرت و اجماع فریقین درمورد نیابت خاصه نواب اربعه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مساله نیابت فرد یا افرادی غیر نواب خاص که از سوی حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تعیین شده باشند منتفی و معارض با عقاید شیعه اثنی عشریه می باشد.
پینوشت:
[1].گفتگوهای عرفانی با نورعلی تابنده سالهای 75-76 ، چهارم، 1387، ص 51
[2].شیخ طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، قم، دارالمعارف الإسلامیة، ۱۴۱۱ق، ص ۳۵۴
[3].همان، ص ۲۱۹
[4].همان، ص ۲۲۳
[5].طبرسى احمد بن على، الإحتجاج على أهل اللجاج، ترجمه و شرح غفارى مازندرانى احمد، چهار جلدی، ناشر مرتضوى، تهران، 1371، چاپ اول، ص 302
[6].همان، صص 302 - 304
افزودن نظر جدید