تاریخچه مهدی سودانی و جانشینان وی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ محمد احمد، فرزند عبدالله در سال 1848 م در جزیره نبت سودان متولد شد. در کودکی نزد عالمان خارطوم دانش اندوخت، سپس به جزیره آبا رفت و 15 سال در چاهی به ریاضت مشغول شد. وی از شدت ریاضت و روزه یسیار نحیف گردید. او شیرین زبان بود و سودانیان استعمار زده را به فتح جهان و گسترش عدالت نوید داد. اعضای قبیلهی بگارا که مقتدرترین قبیله بودند، او را تقدیس کردند. روزی کسی به او گفت: «شاید تو مهدی موعودی! وی نخست انکار کرد، ولی به تدریج خود را مهدی موعود خواند». مردمِ به ستوه آمده از بَرده فروشی و ستم مصریان و انگلیسیها ادعایش را پذیرفتند. وی پیوند خود و مردم را با ازدواج با قبایل مختلف محکم کرد. در 1300 ه ق داعیانی نزد شیوخ قبایل فرستاد، که: «من مهدی هستم و پیامبر به من بشارت داده بود». حاکم خارطوم، گروهی را به جنگ او فرستاد، ولی همگی در جنگ هلاک شدند و کار سودانی رونق گرفت. ژنرال گوردن از سوی دولت بریتانیا به نبردش شتافت، امّا او هم کشته شد و کُلّ خارطوم و سودان به دست مهدی سودانی افتاد. وی در جنگ با محمد سعید پاشا و عبدالقادر پاشا و افسران انگلیسی نیز پیروز شد. سرانجام: در 21 ژانویهی 1885 م درگذشت و قبل از آن، عبدالله تعایشی را به جانشینی خود برگزید[1]. عبدالله بن محمد، رهبر حکومت مهدیون، بعد از مهدی سودانی بود. وی در سال 1262 ه ق در طایفهی تعایشه به دنیا آمد. در آن دوران، انتظار ظهور مهدی«عجلالله تعالی فرجه»، اندیشهای رایج بود. تعایشی در جوانی با «زبیر رحمت» به عنوان مهدی بیعت کرد، هر چند زبیر این عنوان را نپذیرفت،[2] سپس تعایشی با شنیدن آوازهی محمد احمد به او پیوست. برخی پیوستن تعایشی به محمد احمد سودانی را در ادعای مهدویت وی در 1298 م مؤثر دانستهاند. محمد احمد به تقلید از اسلام، چهار خلیفه برای خود برگزید و تعایشی را به عنوان «خلیفة الصدیق» یا «ابوبکر الصدیق» خلیفه اول ملقب کرد. پرچم سربازان تعایشی نماد سیاه رنگ داشت. پس از مدتی نیروهای مهدی سودانی به شکستناپذیری شهره شدند. مهدی، حکومتی در مظاهر برخاسته از اصول اعتقادی و دینی در آن سرزمین از خود باقی گذاشت و بعدها مدعی سَروری و رهبری عالَم شد. او همچنین ادعای مکاشفاتی را داشت و میگفت: «پیامبر، مهدی و خضر نزدِ من آمدهاند و تمام اعمالم را تأیید کردهاند و من سَرور هدایت تمام جهان قرار دادهاند». او به یکی از مکاشفاتش اشاره کرد که در آن، پیامبر اقدامهای وی [مثل قتلها] را تأیید کرده بود. نیز ادعا کرد که پیامبر دستور حملهی او به نیروهای مصری و تُرک و انگلیسی را صادر کرده است. تعایشی مانند مهدی سودانی، نامههایی برای حاکمان کشورها فرستاد و آن را به تسلیم شدن و ایمان آوردن به مهدی فراخواند.[3] با وجود فعالیتهای منظم نظامی و اداری توسط تعایشی[4] سرانجام با فعالیت و رقابت فرانسه و انگلستان، مصر و انگلستان به آنها حمله کردند و انگلستان بر سودان تسلط یافت.[5]
پینوشت:
[1] . مدعیان مهدویت، 80؛ به نقل از: فرهنگنامه مهدویت، ص 387 و 388.
[2] . هالت، ص 84، 85 و 67.
[3] . هالت، صص 111_ 113 و ابراهیم، ص 77؛ به نقل از: مدعیان مهدویت، ص 80 .
[4] . لوتسکی، صص 256_ 258 ولاپیدوس، صص 854_ 856 .
[5] . جهت مطالعه رجوع شود به: جواد اسحاقیان، پیچک انحراف...
دیدگاهها
رضایی رافضی
1403/02/19 - 14:27
لینک ثابت
لعنت الله علیه.کذاب مرتد
افزودن نظر جدید