«مدعی یمانی» مهدیِ اول!؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ احمداسماعیل و انصارش با استناد به حدیث وصیت استدلال کردهاند که او مهدیِ اول است و عبارتی که در روایت وصیت «ابنِهِ أوَّلِ المُقَرَّبِینَ» به بعد که در ذیل آمده است، به او اشاره میکند.
«... فَإِذَا حَضَرتْهُ [العَسکریُّ (علیهالسلام)] الْوَفَاةُ فَلْیُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ مُحَمَّدٍ الْمُسْتَحْفَظِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ فَذَلِکَ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً ثُمَّ یَکُونُ مِنْ بَعْدِهِ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْیُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ أَوَّلِ الْمُقَرَّبِینَ لَهُ ثَلَاثَةُ أَسَامِیَ اسْمٌ کَاسْمِی وَ اسْمِ أبِی و هُوَ عَبْدُ اللَّهِ وَ أَحْمَدُ وَ الِاسْمُ الثَّالِثُ الْمهْدِیُّ هُوَ أَوَّل الْمُؤْمِنِینَ...[1] پس هرگاه زمان وفات او [امام حسن عسکری ] رسید باید آن خلافت را به فرزندش محمد، المستحفَظ از آل محمد، تسلیم کند. اینها دوازده امام هستند، و بعد از او دوازده مهدی خواهند آمد. پس هرگاه زمان وفات محمد بن الحسن (آخرین امام) رسید، باید خلافت را به فرزندش که اولین از مقرّبین است، تسلیم کند. او دارای سه اسم است؛ اسمی مانند اسم من و اسمی مانند اسم پدرم که «احمد» و «عبدالله» است. و اسم سوم او «مهدی» است. او اولین از مؤمنان است... .»
احمد اسماعیل ادعا میکند که کلمهی «ابنِهِ» در عبارت « فَلْیُسلِّمْهَا إِلَى ابنِهِ» اشاره به خودش دارد؛ زیرا احمد اسماعیل با چهار واسطه فرزند امام زمان (علیهالسلام) است و نامش «احمد» است که در روایت وصیت این نام ذکر گردید.
اولاً: احمد اسماعیل فرزند امام مهدی (علیهالسلام) نیست. وی حتی سیّد هم نیست.[2] نیز کسانی که او را در عراق میشناسند او را به عنوان سیّد احمد نمیشناسند. و او از عشیرهی «آل بُوسُوَیلِم» است و این عشیره، خود را سیّد نمیدانند. و حیدر مشتّت در ابتدا که احمد اسماعیل ادعایی نکرده بود، او را «شیخ احمد» مینامید و او اعتراض نمیکرد که من سیّد هستم (در آن زمان سن او کمتر از 30 سال بوده است که بگوییم منظور حیدر مشتت از «شیخ» به معنای بزرگ بوده است!)
ثانیاً: اگر هم به فرض محال، احمد اسماعیل پسر امام مهدی باشد، باز هم مصداق این روایت نیست. زیرا کلمهی «ابنِهِ» در روایت وصیت ده بار تکرار شده و در هر ده بار منظور از آن فرزند بلاواسطه است. چه قرینهای وجود دارد که در نُه مورد اول فرزند بلاواسطه و در مورد دهم فرزند با چهار واسطه منظور باشد؟ در حالیکه به قرینهی نُه مورد اول، روشن میشود که در مورد دهم هم فرزند بلاواسطه منظور است. (البته اگر روایت را بپذیریم).
ثالثاً: ممکن است ضمیر «ه» را در «لَهُ ثَلَاثَةُ أَسَامِیَ اسْمٌ کَاسْمِی وَ اسْمِ أَبِی وَ هُو عَبْدُاللَّهِ وَ أَحْمَدُ وَ الِاْسمُ الثَّالِثُ الْمَهْدِیُّ» به خود امام مهدی برگردانیم، زیرا «احمد» و «عبدالله» از نامهای امام مهدی(علیهالسلام) است: «حذیفه روایت کرده است که رسول خدا، مهدی را یاد کرد و فرمود: با او بین رکن و مقام بیعت میشود، نام او احمد و عبدالله و مهدی است. این سه نامهای او هستند.[3] نیز امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود :از فرزندان من در آخرالزّمان فرزندى ظهور کند که رنگش سفید متمایل به سرخى و سینهاش فراخ و رانهایش سطبر و شانههایش قوى است و در پشتش دو خال است، یکى به رنگ پوستش و دیگرى مشابه خال پیامبر (صلی الله علیه و آله) و دو نام دارد، یکى نهان و دیگرى آشکار، امّا نام نهان او احمد و نام آشکار او محمّد است، و چون پرچمش به اهتزاز درآید از مشرق تا مغرب را تابان کند و دستش را بر سر بندگان نهد و دل مؤمنان از برکت آن چون پاره آهن استوار گردد و خداوند توانایى چهل مرد به وى دهد و هر مؤمنى گر چه در گور باشد شادان شود، و به دیدار هم روند، و مژده ظهور قائم (صلواتاللَّهعلیه) را به یکدیگر دهند.[4]
عجیب این است که احمد اسماعیل در کتاب «المتشابهات» به همین روایت استدلال کرده (اگرچه به اشتباه آن را به امام باقر نسبت داده) و گفته است: «أحمد هو اسم المهدی الأوّل، و محمّد اسم الامام مهدی (علیهالسلام).» [5] «احمد اسم مهدی اول است و محمد اسم امام مهدی.» در حالیکه روایت به وضوح دلالت دارد که این دو اسم برای یک شخصاند، و ضمیر «ه» در «لهُ اسْمَانِ اسْمٌ یَخْفَى وَ اسْمٌ یعْلنُ» به دو نفر برنمیگردد. مهمتر اینکه این روایت هیچ اشارهای به مهدیِ اول ندارد، بلکه دربارهی امام مهدی (علیهالسلام) است و به صفات او اشاره دارد.
علاوه براینکه نام معروف و آشکار احمد اسماعیل، «احمد» است و هیچ اسمی دیگری نه در بین خانوادهی خود و نه در بین دوستانش (نه مخفی و نه آشکار) غیر از این اسم از او معروف نیست. درحالیکه نام آشکار امام مهدی (علیهالسلام) محمد است، و نام مخفی او «احمد» است، چنانکه روایت بیان میکند.
در اینجا لازم میبینم بگویم که احمد اسماعیل تا آنجا که توانسته است صفات امام مهدی را دزدیده و به نفع خودش مصادره کرده است. انسان تعجب میکند وقتی در کتاب «الوصیة المقدسة»[6] تعداد 38 روایت که همه (اگر صحیح باشند) دربارهی امام مهدی (علیهالسلام) صادر شدهاند، را میآورد و ادعا میکند که همهی این روایات، صفات احمد اسماعیل (به گمان خودش مهدیِ اول) است، نه صفات امام مهدی(علیهالسلام).
جهت اینکه خوانندگان محترم به این کار بسیار شرمآور او پی ببرند، من این صفاتی را که او ادعا کرده صفت امام مهدی (علیهالسلام) نیستند، بلکه صفت احمداسماعیل می باشند را به صورت فهرستوار میآوریم: احمد اسماعیل که «مهدیِ اول» است؛ امام است، محدَّث است (محدَّث اگر صفت امام باشد به معنای کسی است که صدای ملائکه را میشنود و به او الهام میکنند ولی آنها را نمیبیند.[7]) قائم است، اوست که زمین را پر از عدل و داد میکند بعد از اینکه پر از ظلم و جور شده است، دارای غیبت است، با او بین رکن و مقام بیعت میشود، اوست که دست خود بر سر بندگان میگذارد (تا خداوند عقل آنها را کامل کند)، او صاحب الامر است، او (از لحاظ غیبت کردن) شبیه حضرت یوسف است، در او سنتی از چهار پیامبر: موسی، عیسی، یوسف و محمد وجود دارد، اوست که خداوند در یکشب کارش را سامان میدهد، و امر ظهورش را فراهم میکند، نام او همنام رسول خداست، اوست که خالی بر گونهی راستش دارد، اوست که به صورت مردی چهل ساله ظهور میکند! اینها خلاصهی فهرستوار 38 روایتی بودند که او در کتاب خود ذکر کرده و همهی آنها را بیشرمانه به خود نسبت میدهد.
دردمندانه این مبحث را با این سؤال به پایان میرسانیم و هر انسان مُنصفی را به قضاوت دعوت میکنیم: آیا صفتی برای امام مهدی باقی ماند که این فرد آن را ادعا نکرد؟ فقط ادعا نکرده است که فرزند امام حسن عسکری و مهدی موعود است.
پینوشت:
[1]. الغیبة، شیخ ابوجعفر الطوسی، مؤسسه المعارف الاسلامیه، قم المقدسة، ص 150.
[2]. نسب احمداسماعیل «احمد بن اسماعیل بن صالح بن حسین بن سلمان بن داوود بن همبوش (روستای همبوش به نام این شخص است) بن محمد بن روضان بن برهان بن عطاءالله بن ابوالسود بن علی بن علیان (این فرد نزد پیران عراق معروف است) بن عبداه بن حمد بن محمد بن عبدالرحمن بن عبدالعزیز بن حسن بن عباس بن یوسف بن احمد بن حامد بن حمدان بن شعیب بن سلامة بن مسلم بن سالم بن سویلم بن سلیمان بن سلمی بن سالم بن منصور بن عکرمة بن خصفة بن قیس عیلان بن سلمه بن مضر بن معد بن نزار بن عدنان.»
[3]. الغیبة، شیخ ابوجعفر الطوسی، مؤسسه المعارف الاسلامیه، قم المقدسة، ص 454. (متأسفانه احمد اسماعیل امثال این روایت را بر خود تطبیق میکند. ما صفات امام مهدی (علیهالسلام) را که او به نفع خود مصادره کرده است.)
[4]. کمال الدین و تمام النعمة، ابن بابویه، محمد بن علی، تهران، اسلامیة، ج2، ص 653.
[5]. المتشابهات، احمد بن اسماعیل، ﻛﺘﺎب ﻫﺎی ﭼﺎپ ﺷﺪه در اﻧﺘﺸﺎرات ﻃﺮﻓﺪاران اﺣﻤﺪ ﺑﺼﺮی(إصدارات انصار الامام مهدی)،ج4، ص 45.
[6]. الوصیة المقدسة، احمد بن اسماعیل، ﻛﺘﺎب ﻫﺎی ﭼﺎپ ﺷﺪه در اﻧﺘﺸﺎرات ﻃﺮﻓﺪاران اﺣﻤﺪ ﺑﺼﺮی(إصدارات انصار الامام مهدی)، ص 55-67.
[7]. کافی، کلینی، محمد بن یعقوب، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ج1، ص 176.
برای اطلاع بیشتر: بررسی و رد ادعاهای احمد اسماعیل مشهور به احمد الحسن الیمانی، محمد ذکاوت صفت، ص 78.
افزودن نظر جدید