محمد بن عبدالوهاب
تکفیر، بهانهای است که سالها برای کشتن مسلمانان مظلوم در سراسر دنیا استفاده میشود و استعمارگران از آن سود میبرند. در روایات شیعه به تعامل با اهل سنت اشاره شده است، اما وهابیون بر خلاف فرمایش اهل بیت (ع) هر کسی که مخالف آنان باشد را کافر میدانند و او را تکفیر میکنند و کشتن آن مسلمان را واجب شرعی میدانند.
یکی از بدعتهایی که وهابیت تکفیری ایجاد کرده است و خلاف آیات و روایات انجام دادند این است که آنها مشرکین را در شرک ربوبی تطهیر کردند و قائل هستند مشرکین در ربوبیت موحد هستند، ولی در عبودیت مشرک بودند، در حالیکه توحید ربوبی و الوهی (عبادی) جدای هم نیست.
جایگاه فقه در منابع اسلامی بسیار بالا است و تاکید بر تفقه در دین بسیار شده است، تا جایی که مصداق خیر در حق شخص را تفقه در دین دانستهاند.
وهابیت خارجی، همچون محمد بن عبدالوهاب، واژه «اله» در «لا اله الا الله» را به معنای معبود میگیرد؛ یعنی هم و غم پیامبران بر این بود توحید عبادی بشریت را درست کنند، ولی در توحید ربوبی، مشرکین مشکلی نداشتند؛ لذا اله در اینجا به معنای رب نیست، در حالیکه با مراجعه به آیات، اله و رب جدای از هم نیستند.
وهابیت، فرقهای است که توسط محمد بن عبدالوهاب ایجاد شد و دارای اندیشه تکفیری هستند که این تکفیرها را از ابن تیمیه حرانی به ارث بردهاند، با مراجعه به فتاوای ایشان میتوان به خوبی دریافت که همه آنها جیره خواران سفره ابن تیمیه حرانی هستند، از اینرو نهایت غلو را در مورد وی دارند تا جایی که حب و بغضش را نشانه ایمان و کفر دانستهاند.
محمد بن عبدالوهاب خارجی تکفیری، قائل است که مشرکین زمان پیامبران، توحید ربوبی داشتند و خدا را به عنوان رب قبول داشتند و مشکل آنها در توحید الوهی (عبادی) بود، و شرک مشرکین زمان ما، بدتر از شرک مشرکین زمان پیامبر است؛ در حالیکه آیات متعدد، دلالت دارد که مشرکین، در ربوبیت نیز مشرک بودهاند.
ابنعبدالوهاب پایهگذار فرقه گمراه وهابیت، کسی است که بذر تفرقه و تکفیر را در جامعهی اسلامی کاشت؛ او با فتواهای تکفیریاش مسلمانان بیگناه بسیاری را به کشتن داد، اثرات سوء اندیشه افراطی وی، در بین گروههای زاییده از اندیشهاش همچون داعش و القاعده و ... دیده میشود؛ وی اصلا جایگاه علمی بین علمای هم عصرش نداشت.
زینی دحلان، عالم اهل سنت، مینویسد: (وهابیان) درود فرستادن بر پیامبر اکرم را بر روی منابر و پس از اذان، ممانعت میکنند؛ مرد صالح نابینای مؤذن، که پس از اذان صلوات میفرستاد نزد محمد بن عبدالوهاب آوردند، دستور داد او را به جرم درود بر پیامبر اسلام، بکشند؛ اگر بنا باشد کارهای زشت وهابیان را بنویسم، کاغذها سیاه و دفترها پر خواهد شد.
جنگ برای [تصاحب ریاض که اهلسنت بودهاند]، 27 سال به طول انجامید و به من گفتند که تعداد کشتگان در این مدت بیش از 4000 نفر بوده که از این میان 2300 تن از اهالی ریاض و 1700 تن از وهابی بوده است. این بخشی از کشتار وهابیت است.
اخیرا خبری در شبکه اجتماعی اینستاگرام منتشر شد که یک وهابی، یکی از علمای معاصر اهلسنت را تهدید به قتل و سر بریدن کرده است. این خبر با توجه به دیدگاههای سرکرده وهابیت و پیروان او، امر عجیبی نیست. چرا که کشتار از سوی ایشان، تئوریزه شده است.
محمد بن عبدالوهاب از شیخ مفید نقل کرده که وی در کتاب «روضة الواعظین» حدیثی درباره غدیر نقل کرده است که در پاسخ باید بگوییم که اولا: شیخ مفید کتابی به نام «روضة الواعظین» ندارد. بله، چهار کتاب به این نام وجود دارند که نویسندگان دیگری دارند. ثانیا: علمای اهلسنت به صحت حدیث غدیر اعتراف کردهاند.
محمد بن عبدالوهاب اگرچه در ظاهر به محبت اهلبیت (علیهمالسلام) اقرار میکند، ولی درواقع همان سیره و روش ابن تیمیه حرانی را ادامه میدهد، او هرچند به خاطر وجود آیات و روایات در فضیلت اهلبیت، علناً بغض خود نسبت به اهلبیت را نشان نمیدهد ولی در مواردی با اقتدا به ابن تیمیه فضایل اهلبیت را مورد توجیه و تأویل قرار میدهد.
ابن عبدالوهاب پس از روایت جعلی «الصحابه کلهم عدول.» مینویسد: «از پیامبر احادیثی به تواتر رسیده و راویان کسانی هستند که محال است بر کذب و دروغ، همدستی کنند.» جواب: عدالت صحابه به طور مطلق منتفی است، بهخاطر اینکه برخی عادلند و بعضی عادل نیستند و عدهای مرتد و جماعتی منافق و این سخنی نیست که شیعه آن را جعل کرده باشد، بلکه پیامبر اکرم به آن خبر داده و خداوند آیاتی در این زمینه نازل فرموده است.
مبلغان وهابیت به دنبال مخفی کردن گروه وهابیت در لوای برادران اهلسنت بوده تا از این طریق بر افکار اهلسنت تاثیرگذارتر باشند. از اینروی گاهی ریشه وجود فرقهای با نام وهابیت را به چالش میکشانند و این در حالی است که در طول تاریخ پیوسته اهلسنت ضمن خبر از موجودیت این گروه، از آن برائت جستهاند.