کشتار مسلمانان توسط وهابیت
دامن وهابیت، به عنوان گروهی که عامل استکبار جهانی برای جدایی در میان امت اسلامی است، از خون مسلمانان رنگین است. چه اهلسنت و چه شیعیان، از گزند پی در پی این گروه، در طول تاریخ در امان نماندهاند؛ به عنوان مثال، ابنبشر در کتاب تاریخی خود آورده است: جنگ برای [تصاحب ریاض که اهلسنت بودهاند]، 27 سال به طول انجامید و به من گفتند که تعداد کشتگان در این مدت، بیش از 4000 نفر بوده که از این میان 2300 تن از اهالی ریاض و 1700 تن از وهابی بوده است.[1]
ابن بشر در جایی دیگر مینویسد: «هنگامیکه فرزندان سعود به عمان رسیدند، مردم عمان و اطراف آن، از ورود آنها آگاه شده و به بیابانها گریختند و شب را در بیابان سپری کردند. میان لشکر فرزندان سعود و اهالی عمان، جنگ سختی درگرفت و از هر دو طرف، تعداد زیادی کشته شدند. پس از این واقعه، فرزندان سعود، پیکی را به سوی مطلق مطیری فرمانده جنگجویان منطقه عمان رهسپار کردند، او هم با سپاهیانش که جنگجویانی از منطقه نجد و عمان و ... بودند به آنان پیوست. فرمانده تمام آنها در آن جنگ، ترکی بن سعود بود. این سپاه به سوی عمان رفت و بر مردم مطرح (شهر معروف ساحلی) هجوم برد. سعودیان، مردم این شهر را غافلگیر کرده، بسیاری از آنها را کشتند و اموال زیادی را به غنیمت بردند.»[2]
ناصر السعید نیز در باب کشتار اهلسنت توسط وهابیها، مینویسد: «بعد از آنکه عبدالعزیز بن ابراهیم در دهم ربیع الثانی سال 1346ق، مصادف با هفتم اکتبر 1927م به عنوان حاکم مدینه انتخاب گردید، حکومت وهابی، ضربهها و آسیبهای دردناکی را به اهالی شهر وارد آورد. در نتیجه این فشارها، قیامهایی علیه وهابیان در مدینه و پیرامون آن صورت گرفت که از جمله آنها قیام ابن رفاده بود. وهابیان با تکیه بر دو عامل عدم همراهی انقلابیها توسط دیگر قبایل و نیز حمایت اطلاعاتی بریتانیا از ایشان، توانستند انقلابیها را شکست دهند. اتفاقی که افتاد این بود که وهابیان بعد از شکست بن رفاده، بیش از هفت هزار نفر را به قتل رساندند، این در حالی بود که تعداد زیادی از افراد در انقلاب مشارکت نداشتند و اکثر آنها زنان و کودکان بودند. البته دهها هزار نفر نیز به کشورهای مصر و اردن گریختند و تعداد دیگری نیز در کشورهای دیگر آواره گشته و یا در زندانهای وهابیان در حجاز کشته شدند. وهابیان به بهانه اینکه زنان اسیر شده همسران کفارند، آشکارا به آنان ظلم و ستم میکردند.»[3] از دیگر اعمال شنیع وهابیت میتوان به سقط جنین زنان،[4] تخریب قصر دریهمه و کشتن افراد آن،[5] قتل و غارت مردم جنوب بصره،[6] و طائف[7] و به اسیر کردن زنان و کودکان ساکنین طائف اشاره کرد.[8]
در پایان باید به کلام صدیق حسن خان قنوجی، عالم مشهور هندی که از نظر افکار نزدیک به محمد بن عبدالوهاب است، اشاره کرد؛ او مینویسد: در روزگار او (شیخ اسماعیل صنعانی) محمد بن عبدالوهاب، همان کسیکه گروه وهابیت منسوب به او است، خروج کرد. به همین دلیل، وی درباره این خروج، قصیدهای سرود و آن را به محمد بن عبداالوهاب ارسال کرد. وی در این قصیده، راه و روش محمد بن عبدالوهاب را تأیید کرده بود. البته وقتی به او خبر رسید که محمد بن عبدالوهاب، اهل زمین را تکفیر کرده و خون آنها را میریزد، تغییر عقیده داد و از آنچه در قصیده خویش سروده بود، ابراز پشیمانی کرد.»[9]
پینوشت:
[1]. عثمان بن عبدالله بن بشر، عنوان المجد فی تاریخ نجد، تحقیق عبد الرحمن بن عبداللطیف بن عبدالله آل شیخ، مطبوعات دار الملک عبد العزیز، چاپ چهارم، 1402ق، ج1، ص120.
[2]. ابن بشر، عثمان بن عبدالله، عنوان المجد فی تاریخ نجد، تحقیق: عبدالرحمن بن عبداللطیف بن عبدالله آل شیخ، المملکة العربیة السعودیة، دارة الملک عبدالعزیز، چاپ چهارم، 1402ق _ 1982م.
[3]. سعید، ناصر، تاریخ آل سعود، بیجا، منشورات اتحاد شعب الجزیرة العربیة، بیتا، ج1، ص303 _ 302.
[4]. ابن بشر، عثمان بن عبدالله، عنوان المجد فی تاریخ نجد، تحقیق: عبدالرحمن بن عبداللطیف بن عبدالله آل شیخ، ریاض، مطبوعات دارة الملک عبد العزیز، چاپ چهارم، 1402ق _ 1982م، ج1، ص280.
[5]. ابن بشر، عثمان بن عبدالله، عنوان المجد فی تاریخ نجد، تحقیق: عبدالرحمن بن عبداللطیف بن عبدالله آل شیخ، ریاض، مطبوعات دارة الملک عبدالعزیز، چاپ چهارم، 1402 هـ _ 1982م، ص280.
[6]. ابن غنام، حسین، تاریخ نجد، تحقیق: ناصر الدین اسد، بیروت، دارالشروق، چاپ چهارم، 1415هـ _ 1994م، ص163.
[7]. زینی دحلان، احمد، خلاصة الکلام في بیان أمراء البلد الحرام، بیجا، چاپخانۀ خیریه، چاپ اول، 1305ق، ص358.
[8]. عبد الرحمن بن حسن الجبرتي المؤرخ (متوفاى 1237هـ)، عجائب الآثار في التراجم والأخبار، مصر، دارالکتب، 1998 م.، ج3، ص373.
[9]. قنوجی، صدیق بن حسن، ابجد العلوم، بیروت، دارالکتب العلمیة، بیتا، ج3، ص193.
افزودن نظر جدید