محمد بن عبدالوهاب: فقه، عین شرک است!!!

  • 1400/05/09 - 08:45
جایگاه فقه در منابع اسلامی بسیار بالا است و تاکید بر تفقه در دین بسیار شده است، تا جایی که مصداق خیر در حق شخص را تفقه در دین دانسته‌اند.

خلاصه مقاله
ابن عبدالوهاب، رهبر فکری گروه گمراه وهابیت است که با تفسیرهای غلط از مفاهیم، مسلمانان زیادی را تکفیر کرده است، از جمله این‌که وی در برداشت و تفسیر به رأی ذیل آیه 32 توبه، مصداق آیه شریفه را فقه دانسته و مدعی است که بنا بر تفسیری که از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) وارد شده است، فقه شرک است در حالی‌که این ادعای وی، مخالف صریح قرآن و سیره نبی گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) بوده و مفسرین بزرگ هم چنین تفسیری ذیل آیه شریفه نکرده‌اند.

متن مقاله
محمد بن عبدالوهاب، رهبر فکری فرقه انحرافی وهابیت است که رویکردی تکفیری داشته و بسیاری از  مسلمانان را کافر خوانده و معتقدات ایشان را مصداق شرک پنداشته است، از جمله این‌که وی در تفسیر آیه 31 توبه، فقه را شرک دانسته و تصریح دارد: «این آیه ((آن‌ها) دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایی در برابر خدا قرار دادند) را رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و ائمه بعد از وی تفسیر کرده‌‌اند به آن‌چه که ایشان آن را فقه می‌نامند، و این همان چیزی است که خداوند آن را شرک نامیده و ایشان ارباب خود دانسته‌اند، من در بین مفسرین در این تفسیر اختلافی ندیده‌ام.»[1]
محمد بن عبدالوهاب فقه را مصداق من دون الله دانسته که رهبان و احبار در مقابل خداوند به عنوان ارباب می‌دانستند، از این‌رو مصداق آیه شریفه را فقه دانسته، و محمد بن عبدالوهاب، این تفسیر خودش را به رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نسبت می‌دهد که دروغی بس بزرگ است که به نبی گرامی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نسبت می‌دهد؛ افزون بر این‌که اجماع مفسران را در تفسیر این آیه، همان برداشت شخصی و غلط خود پنداشته است و این هم بهتانی بزرگ به مفسران به‌شمار می‌رود.

این ادعای محمد بن عبدالوهاب در حالی است که با مراجعه به قرآن در می‌یابیم که خداوند در آیه شریفه، امر به تفقه در دین کرده و می‌فرماید: «وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ.[توبه/122] شایسته نیست مؤمنان همگی (به‌سوی میدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهی از آنان، طایفه‌ای کوچ نمی‌کند (و طایفه‌ای در مدینه بماند)، تا در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهی یابند و به هنگام بازگشت به‌سوی قوم خود، آن‌ها را بیم دهند؟! شاید (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خودداری کنند.»
این آیه شریفه، به صراحت جایگاه تفقه در دین را اثبات می‌‌کند که با وجود نیاز به جهاد که امری مهم در اسلام است، اما برخی می‌توانند از جهاد دست برداشته و به تفقه در دین بپردازند. هم‌چنین از رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) وارد شده است که ایشان فرمودند: «إذا أراد الله بعبد خيرا فقهه في الدين.[2] زمانی‌که خداوند اراده کند که به شخصی خیر برساند، او را فقیه در دین می‌گرداند.»
بنا بر ادعای محمد بن عبدالوهاب که مصداق آیه شریفه را فقه دانسته و کتب فقه را کتب شرک‌آلود خوانده است، به تبع باید مولفین کتب فقه هم کافر باشند که در این صورت ابن عبدالوهاب، با این ادعای خود، خیل عظیمی از سلف، (اعم از صحابه، تابعین و تابع تابعین) و خلف (اعم از ائمه مذاهب اربعه که کتب فقهی دارند و سایر علما) را باید کافر بداند؛ چرا که ایشان همگی کتب فقهی دارند و به فقه اهتمام می ورزیدند.
باید از محمد بن عبدالوهاب پرسید تو که اولا ادعا داری که این تفسیر، همان تفسیری است که رسول الله بیان کرده است، از کجا چنین کلامی را از رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) برداشت کردی؟!
ثانیا ادعای اجماع مفسرین را داری؛ این اجماع را از کجا اتخاذ کردی؟!

پی‌نوشت:

[1]. «اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَاباً مِنْ دُونِ اللَّهِ ... الآية»[توبه/31]، فسرها رسول الله صلى الله عليه وسلم والأئمة بعده بهذا الذي تسمونه الفقه، وهو الذي سماه الله شركا واتخاذهم أربابا، لا أعلم بين المفسرين في ذلك اختلافا.» ابن عبد الوهّاب نجدي، محمّد، الرسائل الشخصية، ص277، تحقيق: صالح الفوزان و محمّد بن صالح العقيلي، جامعة الإمام محمّد بن سعود، رياض، بي تا.
[2]. ابن حنبل شيباني، أحمد، مسند أحمد بن حنبل، ج28، ص 48،تحقيق: شعيب الأرنؤوط وعادل مرشد و ديگران، مؤسسة الرسالة، چاپ اوّل، 1421ق.

نویسنده: علی اکبر لطفی

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.