عبدالحمید
بار دیگر عبدالحمید در زاهدان در قالب سخنان خیرخواهانه علیه مسئولین انتقاد کرد و در مورد مشکلات اقتصادی گفت: «شما فرصت داشتید، تحریمها را نتوانستید حل کنید! هستهای چه اندازه ارزش داشت! این تحریم به نفع آقازادهها بود که نفت را بردند در بازار سیاه فروختند و استفاده کردند.» این سخنان بجز مطالب کذب و تشویش اذهان عمومی، غیر عاقلانه است؛ چون گمان میکند اگر از هستهای دست بر میداشتیم، استکبار تحریمها را بر میداشت، در حالیکه آنها نقض حقوق بشر و سیستم موشکی و دفاعی را بهانه میکردند و تحریمها را ادامه میدادند.
علمای اهل سنتی که قبلاً مدافع و حامی عبدالحمید بودند، پس از موضعگیریهای وی در اغتشاشات، نهتنها با وی همراهی نکردند، بلکه از او به سبب حمایت از اسرائیل، بهائیت، بیحجابی و نفی اعدام انتقاد کردند و احکام اسلامی را به وی گوشزد کردند؛ وی که انتظار عدم همراهی از علمای اهل سنت خارج را نداشت، به دنبال کسب آبروی خود است و در این راستا دیداری با عالمنمایان ایرانشهر داشته که در حمایت از وی بیانیه صادر کردند.
بار دیگر عبدالحمید در زاهدان در قالب سخنان خیرخواهانه علیه مسئولین انتقاد کرد و به بهانه رساندن سخن مردم به حاکمیت از عدهای قاچاقچی که اعدام شدهاند حمایت کرد؛ دفاع وی از قاچاقچیان مواد مخدر، دفاع از مردم و رساندن سخن آنان به حاکمیت نیست، بلکه دفاع از جنایتکارانی است که سبب متلاشیشدن زندگی هزاران نفر از مردم بیگناه کشور بر اثر مصرف مواد مخدر شده و خسارات بسیاری بر کشور تحمیل گردیده است!
رفراندوم و همه پرسی، مطلبی است که عبدالحمید از آن چندین بار استفاده کرده و طوری وانمود میکند که در صورت رفراندوم، نظر او به کرسی مینشیند؛ وی دوباره در کنایه به کلام رهبر انقلاب، به این مسئله پرداخته، در حالیکه طبق مبانی اسلامی و حتی بر اساس مبانی دموکراسی، این پیشنهاد قابل قبول نیست.
عبدالحمید خلاف مذهب خود که اقامه نماز عید فطر را نیازمند اذن حاکم اسلامی میداند، مانند سالهای قبل خود، عید فطر را مطابق عید عربستان اعلام کرد و به جای اینکه بگوید طبق مبنای ما عید عربستان برای ما نیز عید است، گفته ما افرادی داریم که چشمانی قویتر از تلسکوپها و دوربینها دارند و با اینکه امکان رؤیت ماه با چشم مسلح نبوده، این افراد ماه را دیدهاند که موجب مضحکه کاربران فضای مجازی شده است.
علمای اهل سنت شافعی و حنفی در خطبههای نماز عید، بر لزوم اذن حاکم در اعلام عید تأکید کردند و به اختلاف انگیزی عبدالحمید واکنش نشان دادند؛ مریدان عبدالحمید نسبت به این عالمان آزاد اندیش که طبق مبانی دینی، خود را پلی برای امیال تفرقهانگیزان نکرده و آخرت خود را تباه نکردند، فحاشی کرده و با بیادبی به آنان تهمت زدند که پاسخ علمای حنفی بر اساس اصول مذهب، تبیین شده است.
علمای اهل سنت شافعی و حنفی، در خطبههای نماز عید، بر لزوم اذن حاکم در اعلام عید تأکید کردند و به اختلاف انگیزی عبدالحمید واکنش نشان دادند؛ آنان این عید را موجب وحدت و انسجام بیشتر میان برادران اهل سنت و تشیع و ناکامی دشمنان اسلام و مسلمین دانسته و میگویند اگر این عید اعلام کردن موجب اختلاف میشود، بهتر است با تعطیل کردنش، اجازه ندهیم وحدتمان خدشهدار شود.
عبدالحمید در رفتاری عجیب، پس از تبریک نوروز که تاکنون آن را بدعت میشمرده، اجازه بازدید از مسجد مکی به زنان بیحجاب داده که در ماه رمضان، از آنان با شربت و شیرینی پذیرایی میشود؛ وی که برخلاف تمامی مسلمانان عالم، اجازه ورود زن بیحجاب را به مسجد داده، در وضعیت بغرنجی در جلب هواداران خود قرار گرفته و از این طریق میخواهد دوباره به او توجهات جلب گردد.
در خبری غیرمنتظره اعلام شد که با میانجیگری کشور چین، کشورهای ایران و عربستان، اختلافات هفت ساله خود را کنار گذاشتند و توافق کردند. کشورهای عربی و شخصیتهای اسلامی از این خبر استقبال کرده ولی برخی از شخصیتهای اهل سنت داخل کشور که برای کوچکترین قضایا موضع گیری میکردند، پس از این خبر هیچگونه واکنشی از خود نشان ندادند که برداشت میشود، این افراد کاری جز عداوت ندارند.
عبدالحمید چند هفته است که به آرامی سخن میگوید ولی قصد دارد که خود را اپوزیسیون جلوه دهد تا افرادی که وی را رهبر میدانند، راضی شوند. به همین دلیل چشم بر واقعیات میبندد و سخنانی پر از غلط به مخاطبینش میگوید و ایران را بدبینانه توصیف میکند و دنیا را پر از رفتارهای انسانی که هر دو مورد خلاف واقع است.
حدود دو هفته است که از شعارهای ساختارشکنانه در مسجد مکی جلوگیری میشود و عبدالحمید نیز در این دو هفته مطلب خاصی که بتواند سوژه رسانهای شود، نداشته است؛ اما رسانههای معاند از قسمتی از سخنان عبدالحمید که به عدم توهین و بیاحترامی به دیگران سفارش کرده است، سوء استفاده کرده و همان را جهت آزادی در شعارهای ساختارشکنانه وانمود کرده است.
در سخنرانی روز گذشته عبدالحمید، چند توصیه اخلاقی به حکومت ایران شده است و توصیههایی نیز به حکومت برادرانش در افغانستان (طالبان) داشته است و هیچ سخن جدیدی در سخنان او یافت نمیشود؛ بلکه ظاهراً رویکرد وی دیدن عیوب خود و همفکرانش شده است که اتفاق مبارکی است.
اعدام در مقابل قصاص نفس، از مسلمات قرآنی است که هر مسلمانی آن را پذیرفته و حکام جامعه در صورت درخواست ولی دم، وظیفه اجرای آن را برعهده دارند؛ با بررسی در منابع معتبر اهل سنت، مواردی دیده میشود که در آن، خلفای سه گانه بنا بر نظر شخصی خود و بر اساس مصلحت، حکم قتل عدهای را بدون آنکه قتلی کرده باشند، دادهاند.
مولوی عبدالحمید در واکنش به صدور حکم اعدام برای عدهای از اغتشاشگران فتنه اخیر، در خطبههای نماز جمعه ادعا کرده، تنها در مسئله قصاص، اعدام جایز است و اسلام جواز به قتل و اعدام نداده است. این سخنان در حالی بیان شده که بر اساس مذهب حنفی، حاکم بر اساس مصلحت و سیاست، میتواند بر خلاف احکام مذهب، امر به اعدام و قتل دهد.