توسل
یکی از مصادیق شرک از نظر محمد بن عبدالوهاب، توسل به ارواح اولیاء الهی است. وی میپندارد ارواح انبیا و اولیاء الهی بعد از مرگ قادر به برآوردن حاجتهای طلبکار و سائل نیستند، لذا توسل به آنها موجب شرک است و این کار خلاف عقیده سلف است. اما در مقابل میبینیم که بزرگان و علمای اهلسنت توسل به ارواح اولیاء الهی را جایز میدانند.
یکی از مصادیق شرک از نظر محمد بن عبدالوهاب، توسل به ارواح اولیاء الهی است. وی میپندارد ارواح انبیا و اولیاء الهی بعد از مرگ قادر به برآوردن حاجتهای طلبکار و سائل نیستند، لذا توسل به آنها موجب شرک است و این کار خلاف عقیده سلف است. اما در مقابل میبینیم که بزرگان و علمای اهلسنت توسل به ارواح اولیاء الهی را جایز میدانند.
یکی از مصادیق شرک از نظر محمد بن عبدالوهاب، توسل به ارواح اولیاء الهی است. وی میپندارد ارواح انبیا و اولیاء الهی بعد از مرگ قادر به برآوردن حاجتهای طلبکار و سائل نیستند، لذا توسل به آنها موجب شرک است و این کار خلاف عقیده سلف است. اما در مقابل میبینیم که بزرگان و علمای اهلسنت توسل به ارواح اولیاء الهی را جایز میدانند.
یکی از مباحث اختلافی در میان مسلمانان و وهابیت، توسل به دعای بزرگان دین پس از وفات ایشان است. وهابیت با صراحت و وقاحت این عمل را مشروع ندانسته و دایره آن را به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) سرایت میدهد. به همین منظور عالمان مکتب دیوبند در مقابل مبلغان وهابی موضع مخالف اتخاذ کرده و بیان ایشان را به چالش میکشانند.
شیعه و اکثر مذاهب اهل سنت قائل به توسل هستند، اما ابن تیمیه نگاهی دیگر به این موضوع دارد، چرا که قائل است که توسل در زمان حیات اشکالی ندارد، چون امکان دارد که به وسیله آن حاجات افراد بر آورده شود، اما در زمان مرگ آنها، شرک و کفر است و نوعی بدعت در دین است.
توسّل یکی از آموزههای دینی و اعتقادی شیعیان، همچنین اکثریت مسلمانان جهان اسلام است، که به معنای واسطه قرار دادن کسی یا چیزی نزد خداوند، برای تقرب به او و برآورده شدن حاجت است. توسل با شفاعت معنا و پیوند نزدیکی دارد. به اعتقاد شیعیان، اهمیت توسل برخاسته از قرآن و روایات بسیاری است.
طبق برخی از روایات وارده از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و امامان معصوم وارد شده است که شافعان در روز قیامت افرادی هستند که باعث نجات افراد به سبب احترامشان نزد خداوند میشوند ازجمله پیامبران خصوصاً پیامبر اسلام و امامان معصوم و همچنین قرآن، شهداء و صلحاء و مساجد و انسانهای مومن و... که این موضوع از اعتقادات شیعه است و لذا با توسل به اینان و شفاعتشان از مواقف روز قیامت، با سلامت میتوان عبور کرد.
وهابیت خود را برتر از دیگران دانسته و با خود برتر بینی که ناشی از عدم فهم و درک درست واقعیت است، اموری را جزء مبانی اعتقادی خود قرار دادند. ایشان به عنوان نمونه صرف گفتن شهادتین: «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد انّ محمدا رسول الله» را برای ورود به اسلام کافی نمیدانند...
اجماع علمای مسلمان بر این است که توسل و شفاعت جایز است، ولی با این وجود محمد بن عبدالوهاب ادعای اجماع کرده است که کسی که به پیامبر (صلی الله علیه و آله) متوسل شود کافر است!
در مبانی اعتقادی وهابیت آمده است: گرچه آنان از سوی خداوند دارای چنین مقام و حقی هستند، اما دیگران حق ندارند چنین چیزی از آنان طلب کنند که در آن صورت با کسیکه از بتها درخواست شفاعت کرده، تفاوتی نمیکند. در این صورت باید از ایشان پرسید: آیا خداوند مقامی را به ایشان داده است که موارد استفاده از آن نباید به وجود آید؟
روزی سلیمان از برادرش محمد بن عبدالوهاب پرسید: اسلام چند رکن دارد؟ محمد جواب داد: 5 رکن. سلیمان گفت: ولی تو میگویی هر کس وهابی نباشد و از تو پیروی نکند، کافر است و این را رکن ششم اسلام قرار دادی.
سالهاست وهابیت با شعار دادن و اظهار این مطلب که ما پیروان واقعی سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) هستیم و ما اهل سنت واقعی هستیم گوش عالم را کرد کرده است. در حالیکه با بررسی کتب اهل سنت چه در عهد قدیم و چه آثار جدید، به این مساله بر میخوریم که مذهب اهل سنت جواز توسل به انبیاء و اولیاء است.
اهل بیت اطهار در نزد خداوند متعال از عزت و جلالت بالایی برخوردار هستند. خداوند متعال با وجود اینکه قادر مطلق است و بر تمام امور تواناست، لیکن اهل بیت را واسطه فیض خود نامیده است. این سخن از کلمات حضرات معصومین به دست می آید و آنان در سخنان خود فرمودند که خداوند ما را واسطه و اسباب فیض و رحمت خود قرار داده است و این نشان از عظمت اهل بیت دارد.
تفاوت شرک و ایمان این است که غیر خدا را چیزی جز واسطه ندانیم و اگر غیر خدا را بهطور مستقل صاحب اثر دانسته و اذن و نیروی الهی را منکر شویم، برای خدا شریک قائل شده و مشرک میگردیم؛ پس توسل یعنی درخواست اینکه خداوند بهواسطه این ولی خدا بر من منت نهد و حاجتم را اجابت نماید.