تناقضات بهائیت

در داستانی که مبلّغ بهائی نقل میکند، عبدالبهاء به خودستایی و نژادپرستی خاخام یهودی اعتراض میکند. اما در واقع عبدالبهاء خاخام یهودی را به باوری سرزنش کرد که مشابه آن در بهائیت وجود دارد؛ با این تفاوت که خاخام یهودی به صراحت عقیده قلبی خود را بیان کرد و بهائیت با زیرکی آن را پنهان میکند.

عبدالبهاء خاطره خود از دیدار با یک خاخام یهودی را اینگونه نقل میکند که بسیار کثیف بود و بخاطر مسئله نجاست و حرمت، از ناهار ما که مرغ بود نخورد. اما چرا عبدالبهاء که در کثیفی سرآمد بود، به کثیفی خاخام اعتراض داشت؟ چرا بهائیها به حکم یهود، بر حرمت و نجاست خود اعتراض نمیکنند؟ و چرا به اسم عبدالبهاء تبلیغ گیاهخواری میشود درحالی که غذای حیوانی، پای ثابت میهمانیهای او بود؟

یکی از ترفندهای بهائیت برای جذب اینست که شما را به آموزههای قرآنی در حقیقتجویی و دوری از تقلید کور مراجعه میدهند. این درحالیست که بهائیان از یک طرف حقیقتجویی را آموزهی ابداعی خود برمیشمارند و از سویی دیگر با ایجاد سیاستی بسته، راه هرگونه حقیقتجویی را بر پیروان خود بستهاند.

بهائیتی که خود را آیین محبت معرفی میکند و از نیکی با دشمن سخن میگوید، هیچ گونه انتقادی را نسبت به خود برنمیتابد. در این مقاله، داستانی از نوع برخورد سومین رهبر بهائیت با یکی از منتقدین این فرقه را میشنویم و برخورد او را با شعارهای نوع دوستی بهائیت مقایسه میکنیم.

برای پیروی از هر یک از ادیان الهی، تنها کافیست قلباً ایمان بیاوری و پیامبر و اصولش را بپذیری و نهایتاً ایمانت را به زبان بیاوری یا غسلی انجام دهی! اما برای بهائی شدن، ابتدا باید به همراه مشخصات، فرم درخواست را پر کنی و عدهای پس از تحقیق و بررسی نظر دهند که آیا شما صلاحیت اعتقاد به بهائیت را داری یا خیر!

سایت خبری تشکیلات بهائیت BWNS دوم اردیبهشت 1402 ش، از پذیرش استعفای دو عضو بیتالعدل خبر داد. سابقه بیت العدل نشان داده که بر خلاف شرط عصمتی که برای اعضای بیت العدل لازم برشمرده شده، تعویض اعضاء بخاطر کهولت سنّ آنان و فقط از میان مردهای با سابقه در ارگانهای بلند پایهی بهائی، آن هم به واسطه انتخابات نمایشی صورت میپذیرد.

تشکیلات بهائیت در پیامی با ذوق زدگی تمام، خبر رساندن جزوه صلح خود به دست رئیس جمهور آمریکا رونالد ریگان را مخابره کرد و از حمایت او از بهائیان ایران خبر داد! اما به راستی تکلیف صلحی که بخواهد به دست فرقه نژادپرست بهائیت تدوین شود و به وسیله نظام مستکبر و خونریز آمریکا اجرایی شود، چه خواهد بود؟!

تشکیلات بهائیت وجود مرجعیت دینی و قشر روحانی را در فرقه خود منکر میشود. اما با بررسی متون بهائیت و واقعیت میدانی درمییابیم که این فرقه از مرجعیت دینی به نام بیت العدل برخوردار است. علاوه بر آن در بهائیت کسانی هستند در قالب مبلّغ دینی و در دو دسته ثابت و سیّار به تبلیغ بهائیت میپردازند و در قبال آن حقوق دریافت میکنند.

مری مکسول همسر ولی امر بهائیت در مقدمه مقالهای این پرسش را مطرح کرد که چرا با آنکه دوای دردهای عالم در دست ماست، استقبالی از آن نمیشود؟! اما در پاسخ به او باید گفت: این چطور دارویی است که حتی نتوانست دردهای آورندگانش را درمان کند؟! پس بهتر است چرایی بیمیلی به بهائیت را بیعملی و سیره و سیرت دورو و نازیبای بهائیت جستجو کنید.

عبدالبهاء در حدود سال 1920 مدعی شد که طاعون درمانی ندارد. این در حالیست که در سال 1897 یعنی بیش از بیست سال قبل از آن، اولین واکسن طاعون کشف شد. اما چگونه از عبدالبهائی که ادعای علم الهی دارد و شعار آوردن آموزهی مطابقت دین با علم و عقل سر میدهد، چنین اشتباه بزرگی می کند؟!

تأویل ظاهر و انتساب راز و رمز به نصوص الهی، با هدف تحریف ادیان و اثبات خود، هم برای باب و بهاء و هم برای جناب معانی غلط است. اساساً این شیوه دارای ملاکی نیست؛ چرا که مخالفین و موافقین، هردو میتوانند برای رسیدن به هدف خود از آن استفاده کنند. علاوه بر آن، خدای تعالی در فرستادن پیامبران، ایشان را با دلایل روشن مبعوث میفرمود.

وقتی عبدالبهاء دستوراتی به بهائیان صادر کرده که یا خود به آنها التزامی نداشته، یا اینکه با سایر تعالیم بهائی در تضاد هستند، مشخص است که پیروانش هم خود را پایبند به دستورات این مسلک ساختگی نمیدانند. دستوراتی نظیر اطاعت از حکومت، دخالت نکردن در سیاست و ...، از تناقضات بی عملی بود که عبدالبهاء هم به آنها پایبندی نداشت.

آقاجمال بروجردی از بزرگان بهائیت که توسط پیامبرنمای بهائیت به اسم الله جمال ملقب شد، پس از مرگ بهاء و با مشاهده نزاع قدرت طلبی فرزندانش، از بهائیت دست شُست! اما شعارهای عوام فریب نوع دوستی و نیکی با دشمنان در بهائیت، باعث نشد تا فرزندان بهاء از فحاشی به او دست کشند.

پیشوایان بهائیت به رغم آنکه برگزاری جشن های کریسمس را مخالف استقلال خود می دانستند، از اعلام مخالفت جدی و علنی با برگزاری این جشن ها به دلیل تقیه (تا زمان برپایی حکومت بهائی) خودداری کرده اند! اما همین دورویی رهبران بهائیت باعث شده که امروزه نه تنها بهائیان مسیحی الاصل، بلکه حتی بهائیان غیرمسیحی هم به برگزاری جشن کریسمس بپردازند.