تناقضات بهائیت

06/12/1397 - 10:05

دومین پیشوای بهائی در یکی از سخنرانی‌های خود در سفر به اروپا، خلقت نوع انسان را یکسان دانسته و اختلافات را تنها مجرد اوهام دانسته است. این در حالیست که پیامبرخوانده‌ی این فرقه، ترک‌زبان‌ها را قاتل و وحشی خطاب کرده و عبدالبهاء نیز ترک‌ها را تنها لایق جواب‌های مضحک دانسته است. لذا این دوگانگی، نماد بارز دورویی پیشوایان بهائی است.

06/12/1397 - 09:24

عباس افندی به عنوان مبیّن آیات ساختگی حسینعلی نوری، تمسک به برهان و عقل را لازمه‌ی شناخت حق معرفی کرده است. این در حالیست که پیامبرخوانده‌ی این فرقه بر خلاف ادعای عبدالبهاء، اعتبار عقل و استدلال را برای شناخت حقیقت رد کرده و ملاک وصول به حقیقت را تنها ایمان کورکورانه به بهائیت دانسته است؟!

06/12/1397 - 09:12

بر اساس دیدگاه عبدالبهاء، کودکان بهائی حق ورود به مدارس غیربهائی را ندارند. اما به راستی چگونه بهائیان می‌توانند با قرار دادن کودکان خود تحت آموزش‌های فشرده و شست‌شوی مغزی، از همان دوران کودکی، عملاً راه تحری حقیقت و انتخابی بی‌طرف را بر آن‌ها سد کرده و در عین حال خود را مبتکر شعار تحری حقیقت، تربیت واحد و اُلفت و محبت جلوه دهند؟!

06/11/1397 - 10:33

نهاد بیت العدل در یکی از پیام‌های خود، هدف از برگزاری ضیافت‌های نوزده روزه را ایجاد اُلفت و محبّت دانسته است. این در حالیست که شوقی افندی در حکمی مخالف هدف ادعایی بیت العدل، حضور غیربهائیان را در این مجالس ممنوع دانسته است. لذا این تناقض بیانگر دروغین بودن برچیدن تعصبات دینی و نشانگر تشکیلاتی بودن بهائیت است.

05/02/1397 - 10:51

از جمله‌ی تناقضات بهائیت را می‌توان در حکم به طهارت و پاکی تمامی اشیاء توسط پیشوایان بهائی دانست. چرا که آنان از یک‌سو حکم به طهارت تمامی اشیاء داده‌اند و از سویی دیگر، دستور به اجتناب از اشیاء غیرطاهر داده‌اند. اما اگر اشیاء، در بهائیت نیز به طاهر و غیرطاهر تقسیم می‌شوند، دیگر حکم به طهارت تمام اشیاء چه معنا خواهد داشت؟!

05/01/1397 - 23:07

پیشوایان فرقه‌ی بهائیت، بر خلاف سیره‌ی ادیان الهی در زمینه‌ی امر به معروف و نهی از منکر، به مخالفت با این اصل پرداخته و اعمال آن را تنها به صورت تشریفاتی و تحت اختیار نهادهای اداری خود دانسته‌اند. اما در عین حال پیشوایان بهائیت، تبلیغ را که مصداق بارز امر به معروف و نهی از منکر است را وظیفه‌ای عمومی و همگانی برشمردند!

04/25/1397 - 21:59

پیامبرخوانده‌ی فرقه‌ی بهائیت، با توجیه این‌که کسی لایق شنیدن نغمات او نیست، بارها دستور به نابودی نوشته‌جات به اصطلاح وحیانی خود می‌داد. این ابهام رفتاری پیامبرخوانده‌ی بهائیت، پژوهشگران را به این باور رساند که نوشته‌هایی که پیامبرخوانده‌ی بهائیت نابود می‌کرده، در واقع سیاه مشق‌ها و تمرین‌های او برای نوشتن الواح اصلی بوده است!

03/28/1397 - 13:14

یکی از دلایلی که دین‌سازان بهائی، در توجیه پیامبری خود و نسخ اسلام مطرح می‌کنند، احتیاج دائمی بشر به تجدید ادیان است. اما جالب است بدانیم که حدود یک قرن پس از مرگ دین‌سازان بهائی، جمشید معانی، با ارائه‌ی دلایلی مشابه پیشوایان بهائیت، مدعی دریافت وحی و نسخ بهائیت شد؛ شخصی که بهائیان هیچ‌گاه به ادعاهایش گردن ننهادند!

03/28/1397 - 12:42

پیشوایان بهائیت در تبلیغات خود، تا جایی بر لزوم پایبندی به صداقت، یک‌رنگی و پرهیز از کتمان عقیده تأکید کرده‌اند که حتی اگر حقیقت‌گویی به قتل انسانی منجر شود، نباید آن را زیر پای نهاد. این در حالیست که آنان در عمل، این اصل خود را زیر پای نهاده و تأسیس محافل بهائی در سراسر دنیا را با هر عنوان فریبنده‌ای لازم برمی‌شمارند!

03/21/1397 - 10:41

پیشوایان بهائیت در شعارهای تبلیغاتی خود، مسئله‌ی مساوات زن و مرد را عامل ترقی و پیشرفت عالم انسانی دانسته‌اند. این در حالیست که آنان، احکامی سرشار از نابرابری میان زن و مرد تشریع کرده‌اند. در این صورت، با در نظر داشتن ادعای توقف پیشرفت عالم انسانی بر تساوی زن و مرد؛ رهبران بهائی را می‌توان مانع ترقی عالم انسانی دانست.

03/20/1397 - 17:42

پیشوایان بهائیت بر لزوم عدم مداخله در سیاست تأکید نموده و میزان بهائی بودن را عدم دخالت در سیاست دانسته‌اند. این در حالیست که پیشوایان بهائی، با دخالت در سیاست و همکاری با استعمار، به نمادی برای سیاست‌مداران ناشی مبدل شده‌اند. لذا با مبنا قرار دادن اظهارات پیشوایان بهائی، آنان نیز بهائی به شمار نیامده و اساساً بهائیتی وجود ندارد.

03/20/1397 - 17:35

پیامبرخوانده‌ی بهائیت در کتاب اقدس، خبر از تشریع نمازی نُه رکعتی از جانب خدای تعالی بر پیروانش داده است. اما گویا حسینعلی نوری در حفظ این امانت الهی کوتاهی کرده و این نماز از بین رفته است! حال به راستی چگونه حسینعلی نوری خود را عالم ناخوانده می‌داند، در حالی که احکام ساختگی خود را از یاد برده و توان نگارش مجدد آن را نداشته است!

03/20/1397 - 16:21

اولین آموزه‌ای که عبدالبهاء به پیامبرخوانده‌ی بهائیت منتسب می‌کند، لزوم جستجوی حقیقت و انتخابی آگاهانه نسبت به اعتقادات است. این ادعا درحالیست که می‌بایست از عبدالبهاء پرسید، کسی که میزان علم را تصدیق کورکورانه‌ی خود دانسته و روی‌گردانی عالمانه‌ی از خود را جهل مطلق برشمرده، چگونه می‌تواند منادی انتخاب آگاهانه‌ی نوع عقیده باشد؟!

03/20/1397 - 16:15

پیامبرخوانده‌ی بهائیت، از یک‌سو پیروان خود را برای درک حقیقت، به تفکر در آثار مدعیان پیامبری فراخوانده و کسانی که توان تحلیل آثار مدعیان پیامبری را ندارند، توصیه به رجوع به "واقفین مخازن علم" می‌کند. اما گویا پیامبرخوانده‌ی بهائی، تنها کسانی را عالم می‌شناسد که به او و علی‌محمد باب ایمان آورده باشند؛ خواه از علم بهرمند باشند و یا نباشند!

صفحه‌ها