چگونه بهایی شویم؟ / شرط پذیرش، ایمان به بهائیت

  • 1402/12/01 - 08:20

برای پیروی از هر یک از ادیان الهی، تنها کافیست قلباً ایمان بیاوری و پیامبر و اصولش را بپذیری و نهایتاً ایمانت را به زبان بیاوری یا غسلی انجام دهی! اما برای بهائی شدن، ابتدا باید به همراه مشخصات، فرم درخواست را پر کنی و عده‌ای پس از تحقیق و بررسی نظر دهند که آیا شما صلاحیت اعتقاد به بهائیت را داری یا خیر!

چگونه بهائی شویم

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شاید برای شما هم اتفاق بیافتد که شخصی بپرسد چگونه می‌توانم مسلمان شوم؟ یا اگر مسیحی باشید، از شما بپرسند که چگونه می‌توانم مسیحی شوم؟ آن زمان شما پاسخ خواهید داد که ایمان، امری قلبی است و شما همین که به خدای یکتا ایمان بیاوری، پیامبر و اصولش را بپذیری، شهادتین بر زبان جاری کنی (در اسلام) و یا غسل (تعمید مسیحی ) کنی، پیرو آن دین هستی؛ اما اگر بخواهید به دینی ایمان بیاورید و آن وقت به جای ایمان قلبی، فرم شخصیتی و صیانتی جلوی شما بگذارند و مجبور باشید تمام اطلاعات خود را ارائه دهید، چه واکنشی خواهید داشت؟ اگر پس از آنکه درخواست و اطلاعات خود را کتباً ارائه دادید، عده‌ای در مورد شما و ایمان شما تحقیق کنند تا در نهایت با درخواست شما موافقت یا آن را رد کنند چه؟ در این صورت از خود نمی‌پرسید که این دین است یا یک سازمان اطلاعاتی و جاسوسی؟!

جالب اینجاست که تشکیلات بهائیت دقیقاً همین پروسه را برای پذیرش عضو در نظر گرفته است. برای بهائی شدن لازم است تا از فیلترهای تشکیلات بهائی عبور کنید؛ پس از آنکه ایمان و اعتقاد شما راستی‌آزمایی شد، تسجیل می‌شوید و همچون اعضای سازمان‌های اطلاعاتی - جاسوسی، کد تشکیلاتی دریافت می‌کنید.[1]

منابع بهائی، رسماً تأکید دارند که بدون تسجیل و بدون طی روند تشکیلات بهائیت، ایمان هیچکس به بهائیت پذیرفته نمی‌شود. از این‌رو ولی‌امر بهائیت شوقی افندی، معتقد بود که تنها با طی پروسه تسجیل، ایمان افراد به بهائیت قبول است و کسی که ایمانش توسط تشکیلات بهائی پذیرفته نشده، بهائی نیست.[2]

نکته آنجاست که بهائیت در تبلیغات خود، سعی دارد تا ایمان به این فرقه را مثل سایر ادیان، مسئله‌ای قلبی جلوه دهد؛ از این‌رو، پروسه تسجیل و شرط بهائی شدن را به دلیل تحیّر افکار عمومی، علنی نمی‌کند.

«هوشمند فتح اعظم»، از اعضای سابق بیت العدل، یعنی همان سازمان و شورایی که بهائیان به عصمت آن اعتقاد دارند و بدون خطا می‌پندارند، بر خلاف حقیقت موجود ادعا دارد که بهائی شدن قلبی است؛ چنانکه گفته است: «آیین بهائی، هیچ روش و منسکی ندارد و این مناسک از بدعت‌های ادیان است که به رسوم پیچیده تبدیل شده است. در نظر بهائیان، ایمان، امری وجدانی است که تعلّق به جان و دل دارد، نه نمایش و آلایش این جهان گذران. فطرت الهی در هر یک از ما، حس پرستش را به ودیعت گذاشته است و روح ما در نهادش، عشق الهی مکنون است؛ منتها خاکستر اوهام و هوا و هوس، آتش جزم و محبّت را می‌پوشاند و حرارت ذاتی‌اش را به سردی می‌کشاند. ایمان به ذات غیب الهی، جز شناسایی مظاهر حق جلّ جلاله که در هر زمان به اذن و امر خدا ظاهر می‌شود، حاصل نمی‌گردد».[3]

پس اگر طبق ادعای تشکیلات بهائیت و پیشوایان بهائی، ایمان به خدا را امری قلبی و آن را برای بهائی شدن کافی می‌دانستند، دیگر ایجاد ساختار تسجیل چه معنا داشت و اگر تسجیل، شرط بهائی شدن است، پس ادعای قلبی بودن ایمان به بهائیت چیست؟

پی‌نوشت:
[1]. ر.ک: اصول نظم اداری بهائی، بی‌نا: تهیه و تنظیم لجنه ملّی جوانان بهائی، 119 بدیع، ص 8-4.
[2]. روحیه ماکسول، گوهر یکتا، ص336.
[3]. به نقل از کانال تبلیغی تشکیلات بهائیت، «چگونه بهائی شویم؟»

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.