نقد دیدگاه قرآنیون در مسئله تفاوت واژه نبی و رسول و عدم حجیت احادیث
خداوند در قرآن ایمان را به داور قرار دادن رسول (ص) مقید كرده و به تسلیم مطلق در برابر همه دستورات رسول (ص) امر كرده است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قرآنیون جریان فکری با آراء متعدد در میان اهل سنت و شیعه هستند كه قرآن كریم را یگانه مصدر تشریع اسلام دانسته و با استناد به آیاتی از قرآن كریم بر کافی بودن قرآن در تفسیر و شناخت آموزههای دینی تأكید كرده و سعی دارند عدم حجیت حدیث را اثبات كنند.[1] قرآنیون با توجیههای متعدد قرآنی و حدیثی سعی در نفی حجیت حدیث و نقش آن در تفصیل و تبیین قرآن و دریافت آموزههای دینی دارند و با ادله متفاوت درصدد اثبات مدعای خویش هستند.
برخی از آنان مانند دکتر صبحی منصور با ارائه تعریف جدیدی از رسول و نبی، سعی در اثبات عدم حجیت حدیث دارند. صبحی منصور با ارائه تعاریف جدید و متفاوت از گذشتگان، نبی را شخصیت حقیقی و رسول را شخصیت حقوقی آن حضرت به شمار آورده و با قائل شدن دو جنبه شخصیتی برای پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) مدعی است كه نبی همان شخص محمد بن عبدالله در زندگی و امور خاص خود و روابط انسانی با اطرافیانش و كردار و گفتار بشری خویش است و با این وصف بارها در قرآن كریم مورد عتاب قرار گرفته است، مانند این قول خداوند تبارک و تعالی: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا [احزاب/1] ای پیغمبر (گرامی) همیشه خدا ترس و پرهیزکار باش و هرگز تابع رأی کافران و منافقان مباش که همانا خدا دانا و حکیم است.»
وی بر این باور است كه در قرآن، عتاب برای پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) مطلقا به وصف رسول نیامده است. ایشان اطاعت از نبی را وظیفه مسلمانان نمیداند.[2] به عبارتی اطاعت از رسول را واجب میداند بر خلاف نبی.
در نقد این ادعا باید گفته شود که:
آیاتی از قرآن کریم (که تبیین، تعلیم و داوری را وظیفه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و تبعیت و اطاعت از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را وظیفه مردم برشمرده است) ادعای ایشان را نقض میكند. بر اساس این آیات میتوان گفت آگاهی از جزئیات و احکام تفصیلی و فرایضی مانند نماز، روزه، حج، معاملات كه اصول آنها در آیاتی از قرآن كریم تشریع گردیده، جز از طریق روایات از جانب پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) ممکن نیست؛ با اینکه این روایات خارج از قرآن است و لفظ قرآن نیست، اما حجیت و سندیت دارد.
باید بگوییم خدای تعالی داوری میان مردم را هدف و غایت انزال كتاب بر نبیین و رسولان قرارداده است. و حکم كردن با كتاب را از وظایف آنها بر شمرده است. مانند آیه: «فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ [بقره/213] خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی که به سوی حق دعوت میکرد با آنها نازل فرمود.»
خداوند تبارک و تعالی در سوره نساء میفرماید: «فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا [نساء/65] نه چنین است، قسم به خدای تو که اینان (به حقیقت) اهل ایمان نمیشوند، مگر آنکه در خصومت و نزاعشان تنها تو را حَکَم کنند و آنگاه به هر حکمی که کنی اعتراض نداشته، کاملاً (از دل و جان) تسلیم (فرمان تو) باشند.» خداوند در این آیه ایمان را به داور قرار دادن پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) مقید كرده و به تسلیم مطلق در برابر همه دستورات حضرت امر كرده است.
فخر رازی در تفسیر این آیه مینویسد: «آیه دلالت دارد بر اینکه هر كس به حکم رسول راضی نباشد، مؤمن نیست ... و مراد از عبارت (فی انفسهم) اطاعت در باطن و عبارت (یسلموا تسلیما) اطاعت ظاهری است. آیه بر عصمت انبیاء از خطا در فتوا و احکام دلالت دارد ... . قضاوت رسول، فتوای مشروع و قضاء خداوند است و دستور به پیروی در قول و حکم پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) مطلق است.»[3]
پینوشت:
[1]. مهریزی، مهدی، حدیث پژوهی، ج2، ص16.
[2]. صبحی منصور، احمد، القرآن و کفی مصدرا للتشریع الاسلامی، ص31.
[3]. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج10، ص128-129.
افزودن نظر جدید