بی‌سوادی عبدالحمید با وجود ادعای فضل

  • 1402/07/13 - 10:55
عبدالحمید درباره کشته شدگان مهر سال گذشته در زاهدان گفته که ما به احکام اسلام آگاهیم و مرتکبین این جنایت باید قصاص شوند. در پاسخ به او گفته می‌شود، موارد مختلفی در صدر اسلام اتفاق افتاده که مأمورین حکومت اسلامی فرد مسلمانی را به خطا کشته‌اند، ولی آنان توسط حاکم وقت، قصاص نشدند و دیه آنان از بیت‌المال مسلمین پرداخت شده است.
عبدالحمید

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالحمید در سالگرد اغتشاش زاهدان که به کشته شدن عده‌ای از هم‌وطنان منجر شد، گفت: «اتفاقی که مهرماه سال گذشته در اینجا رخ داد، برای مردم ما و ملّت ایران و برای تمام کسانی که دارای وجدان بیدار هستند، اتفاق تلخی بود. ... خواسته مردم در طول این یک سال این بوده که کسانی که مرتکب این جنایت و گناه بزرگ شده‌اند، به مجازات اسلامی برسند. مردم خواسته ناحقی ندارند؛ می‌گویند اینجا جمهوری اسلامی است و کسانی که مرتکب این جنایت شده‌اند، مطابق با احکام و قوانین اسلام مجازات بشوند. جا دارد بنده از این مردم تشکر کنم که صبر کردند و به این قانع شدند که موضوع از طریق قانون پیگیری بشود. بسیاری از خانواده‌های شهدا و مجروحین، بنا بر اصرار ما و پیگیری‌هایی که برخی از مسئولان هم داشته‌اند، پرونده تشکیل داده‌اند، ... خواسته ما و تمام مردم این است که مرتکبین این جنایت بر اساس قانون اسلامی مجازات بشوند؛ ما به همین راضی هستیم و این زیاده‌خواهی نیست. ما هرگز زیاده‌خواهی نداریم. ما به‌عنوان کسی که نسبت به مسائل و احکام اسلامی آگاهی داریم، معتقدیم این جنایت، قصاص دارد و اگر کسی با دلیل و مدرک ما را قانع کند که این کار قصاص ندارد، ما قانع می‌شویم».[1]

عبدالحمید در یک سال اخیر، غالب هفته‌ها در نمازجمعه، همچنین در بین هفته در دیدار با علمای اهل‌سنت شهرهای مختلف سیستان و بلوچستان، بر موضع خود پافشاری کرده و کوتاه نیامده است. وی گمان می‌کند که بهانه و نقطه ضعف خوبی گیر آورده تا به وسیله آن، به مخالفت با نظام پردازد و جمهوری اسلامی را به ظلم و تبعیض متهم کند. او می‌گوید خواسته ما و تمام مردم، قصاص مرتکبین قتل‌های سال گذشته است. عبدالحمید ادعا می‌کند نسبت به مسائل و احکام اسلامی آگاهی دارد و می‌گوید اگر کسی با دلیل و مدرک ما را قانع کند که این کار قصاص ندارد، قانع می‌شویم.

باید به وی بگوییم که خواسته او و تمام مردم ملاک نیست، بلکه باید ببینیم حکم اسلام چیست؛ اینکه مدعی شده به حکم اسلام آگاه است و حکم اسلام قصاص این افراد است، از بی‌سوادی اوست. در موارد مختلفی در صدر اسلام اتفاق افتاده که مأمورین حکومت اسلامی، فرد مسلمانی را به خطا کشته‌اند، ولی آنان توسط حاکم (پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و خلفا) قصاص نشدند و دیه آنان از بیت‌المال مسلمین پرداخت شد.[2]

چنانکه مأمورین حکومت به فرماندهی خالد بن ولید، با قبیله بنی‌یربوع جنگیدند و مرتکب جنایاتی از جمله قتل مالک بن نویره شدند و به مدینه بازگشتند. پیش از ورود خالد، جریان به عرض خلیفه رسید، ولی خالد به مدینه وارد شد، ... عمر به خالد گفت: ... به خدا قسم! سنگسارت می‌کنم؛ ولی خالد سخنی نگفت. به راه خود ادامه داد تا نزد خلیفه رسید و داستان را گزارش کرد. خالد ابوبکر را ترک کرد؛ عمر نزد ابوبکر رفت و به وی اعتراض کرد. ابوبکر در جواب گفت: خالد اجتهاد کرد، ولی در اجتهادش اشتباه کرد و ما شمشیر اسلام را در غلاف نخواهیم کرد.[3] متمم، برادر مالک بن نویره، نزد ابوبکر آمد و خونخواه برادرش شد و اسیران را مطالبه کرد؛ ابوبکر دستور پرداخت دیه و بازگرداندن اسیران به وی را داد.[4] ابن اثیر با این استدلال که عمر به خالد گفته است، «مرد مسلمانی را کشتی، ... به خدا قسم! سنگسارت می‌کنم»؛ ابوقتاده نیز شهادت داده است که قبیله مالک اذان گفته و نماز خواندند و اینکه ابوبکر اسیرانشان را برگرداند و دیه مالک را از بیت‌المال مسلمین پرداخت کرد، می‌گوید: «همه اینها نشانه این است که مالک مسلمان بوده و مرتد نشده است».[5] طبق این نقل‌ها مشخص می‌شود که توجیه ابوبکر در قصاص نکردن خالد بن ولید این بود که وی در مأموریت نظامی بود و در مأموریت نظامی اگر خطایی رخ داد، دیه آن به عهده بیت‌المال است و خالد در مأموریت نظامی، دچار خطا و اشتباه شد.

اگر عبدالحمید در دوران پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و خلفای اهل‌سنت، موردی سراغ دارد که مأمور حکومت به خطا کسی را کشته باشد و قصاص شده و به دیه دادن به اولیاء دم بسنده نشده، آن واقعه را بیان کند.

پی‌نوشت:
[1]. سخنرانی عبدالحمید در 7 مهر 1402.
[2]. «پرداخت دیه قتل خطایی از بیت المال توسط ابوبکر»
[3]. تاريخ الطبری، طبری، ج2، ص502.
[4]. أسد الغابه، ابن اثير، ج4، ص277.
[5]. همان.

تولیدی

دیدگاه‌ها

این قتلها را می‌توان از جهت‌های دیگر نیز بررسی کرد؛ یکی از مواردی که در فقه بررسی می‌شود، قتل در مقام دفاع است؛ به اتفاق فقهاى شیعه و اهل سنت چنانچه کسى در مقام دفاع از نفس، مال و عرض خود یا دیگرى مرتکب قتل شود، در صورتى که دفاع متوقف بر قتل باشد، خون مهاجم هدر است و اصطلاحاً مهاجم نسبت به کسى که در مقام دفاع و با رعایت شرایط دفاع اقدام به قتل کرده، مهدورالدم است. ... در اینکه دفع مهاجم جهت دفاع از جان خود یا دیگرى و یا مال و عرض خود یا دیگرى تشریع شده، اختلافى میان فقهاى اهل سنت نیست.

از جهت دیگر دیدگاه اهل سنت درباره قتل محارب این است که اگر حتی از ناحیه افراد عادى و بدون اذن امام باشد (یعنی مأمور دولت و در حال مأموریت نباشد)، ابوحنیفه و شافعى و مالک و احمد بن حنبل معتقدند: چنانچه کسى دست محارب دزد را قطع کند و یا محاربى را که مرتکب قتل شده به قتل برساند، قصاص نمى‌شود و تفاوتى نمى‌کند قبل از محکومیت محارب باشد یا بعد از آن؛ اما به دلیل نداشتن اذن از حاکم، تعزیر مى‌شود. .......... بدین ترتیب از دیدگاه اهل سنت، محاربى که مرتکب قتل یا سرقت شده، مهدورالدم است و خون او مباح است و فقط قاتل محارب به جهت اقدام خودسرانه و بدون اذن از امام تعزیر مى‌شود.

همچنین دیدگاه اهل سنت درباره قتل باغى (شورشی) این است که در صورت وجود شرایط، باغى مهدورالدم است. شافعى و مالک و احمد بن حنبل در مهدورالدم بودن باغیان، شروع به جنگ با حکومت را شرط دانسته‌اند؛ اما از نظر «ابوحنیفه» از زمانى که باغیان اجتماع کرده و از پذیرش حکومت خوددارى کنند، مهدورالدم هستند؛ هرچند شروع به جنگ نکرده باشند. از نظر اهل سنت، قاتل باغى نیز اگر از حاکم اذن نداشته باشد، (مأمور دولت و در حین مأموریت نباشد) تعزیر مى‌شود و قصاص نمی‌گردد.

جتی اهل سنت در فقه خود در این زمینه بحث کرده‌اند که اگر قاتل اعتقاد به مهدورالدم بودن فردی داشته باشد، چه از نظر حکم و چه از نظر موضوع، قصاص نمی‌گردد. این مورد هم عام است و مخصوص مأمور حکومت نیست؛ چه برسد به اینکه این اتفاق توسط مأمورین حکومت صورت گرفته، در مقام دفاع بودند، یا طرف مقابل محارب یا باغی بوده و مأمورین ممکن است معتقد به مهدورالدم بودن این شورشیان داشتند. .... از همه این جهتها می‌توان طبق دیدگاه اهل سنت ثابت کرد که حکم این مأمورین اگرچه ثابت شود خطا کرده‌اند، قصاص نیست و نهایتاً از نظر احناف تعزیر می‌گردند و باید تعدادی کمتر از 80 ضربه تازیانه بخورند.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.