قتل عام مردم اوپيس به دست كورش كبير در گفتار ماريا بروسيوس

  • 1395/01/29 - 12:03
ماريا بروسيوس از ايران‌شناسان مشهور جهان پيرامون فتح اوپيس به دست كورش كبير می‌نويسد: «در پاييز 539 [پيش از ميلاد]، ارتش كورش به شهر اوپيس در كرانه رود دجله رسيد. او آن شهر را عبرت و نمونه‌ای برای [شهرهایی] كه بخواهند در مقابل او مقاومت كنند، قرار داد. بدين صورت كه او اهالی شهر اوپيس را وحشيانه كشتار و غارت كرد.

پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ ماريا بروسيوس (Maria Brosius) از ايران‌شناسان مشهور جهان در كتاب خود (با عنوانِ The Persians) پيرامون فتح اوپيس به دست كورش كبير می‌نويسد:

In the autumn of 539 Cyrus' army took the city of Opis on the Tigris. He made an example of a city trying to resist the Persian army. and its inhabitants were brutally killed and the city plundered

ترجمه:

در پاييز 539 [پيش از ميلاد]، ارتش كورش به شهر اوپيس در كرانه رود دجله رسيد. او آن شهر را عبرت و نمونه‌ای برای [شهرهایی] كه بخواهند در مقابل او مقاومت كنند، قرار داد. بدين صورت كه او اهالی شهر اوپيس را وحشيانه كشتار و غارت كرد. [1]

ايشان با استناد به رويدادنامه نبونئيد مي گوید:

In the month Tashritu (September/October) when Cyrus did battle at Opis on the (bank of) the Tigris against the army of Akkad, the people of Akkad retreated. He carried off the plunder and slaughtered the people.

ترجمه:

در ماه تشريت (تشرين) معادل سپتامبر و اكتبر، كورش در اوپيس (در حاشيه) رود دجله به نبرد عليه سپاه اكّد (ارتش بابيلون) پرداخت. مردم اكّد، عقب نشينی كردند، [كورش نيز پيشروی كرده] و غارت بسيار كرد، و مردم را قتل عام نمود.[2]

پی‌نوشت:

[1]. بنگريد به:
 Brosius, Maria. The Persians, London ; New York : Routledge, 2006, p 11.
[2]. بنگريد به:
Ibid, p 11-12 ; Nabonidus Chronicle Col. III : 12-17

تولیدی

دیدگاه‌ها

انصافا همین که در نقد تابوها شجاعت به خرج میدید و حقیقت رو بدون توجه به هوچیگریها بیان میکنید جای تقدیر داره

درود بانو ماریو بروسیوس پژوهشگر برجسته‌ای است اما در این زمینه اشتباه کرده است. در متن سالنامه نبونید چنان که شما آورده‌اید چنین آمده است: When Cyrus did battle at Opis on the [bank of] the Tigris against the army of Akkad, the people of Akkad retreated. He carried off the plunder (and) slaughtered the people. هنگامی که کوروش در اُپیس بر ساحل دجله با ارتش اکد می‌جنگید، مردم اکد عقب‌نشینی کردند. او تاراج کرد و آن مردم را کشت. منظور از مردم در جمله‌ی مردم اکد عقب‌نشینی کردند، چه کسانی هستند؟ آیا مردم عادی عقب‌نشینی کردند و تاراج و کشتار شدند؟ این چیزی است که بروسیوس از این متن برداشت کرده است. اما پژوهشگران دیگری برداشت‌های دیگری دارند و برخی به جای عقب‌نشنی از شورشی علیه فرمانده‌ی اُپیس سخن گفته‌اند. در این‌جا به نظر آن‌ها کار نداریم و همین برداشت بروسیوس را بررسی می‌کنیم، برداشت من این است که بخشی از ارتش اکدیان که در اُپیس بود از ارتش کوروش شکست خورد و عقب‌نشینی کرد و بسیاری از آن‌ها در این عقب‌نشینی کشته شدند. اگر ارتش کوروش ناچار به عقب‌نشینی می‌شد، همین سرنوشت را پیدا می‌کرد. بنابراین، چیز غیرعادی رخ نداده است. اکدیان می‌خواستند از قلمرو خود دفاع کنند و نتوانستند، شکست خوردند و شماری از آن‌ها در نبرد کشته شدند. به یاد داشته باشید که اُپیس در شمال شرق بابل بر کنار دجله پایگاه دفاعی اکدیان برای مقابله با مادها بود. از آن‌جا دیواری در جهت جنوب غرب تا پایگاه سیپّار بر کنار فرات ساخته شده بود که به نام سد مادی شناخته می‌شد. بنابراین، اُپیس و سیپّار پایگاه نظامی بود و نبردهای کوروش با سپاه اکد در این دو جا رخ داد که نبرد نخست با شکست سپاه اکد همراه بود و پادشاه بابل در سیپّار بدون نبرد به کوروش تسلیم شد. اما نبرد کوروش با پادشاه بابل بر سر چه بود؟ هرودوت و گزنوفون هر دو می‌گویند که کرزوس در نبرد با کوروش پیش‌دستی کرد. او از مصریان، بابلیان، یونانیان منطقه‌ی آسیای صغیر و جنگاوران اسپارت برای رویارویی با کوروش کمک خواست. به گزارش گزنوفون همه‌ی آن‌ها علیه کوروش جنگیدند، اما هرودوت می‌گوید که آن‌ها در زمان مناسب به کمک کرزوس نیامدند. کوروش به رویارویی با کرزوس رفت چون او به سوی کوروش لشکر کشیده بود. نه هرودوت و نه گزنفون هیچ یک به روشنی نمی‌گویند که سبب این هم‌پیمانی علیه کوروش چه بود. این هم‌پیمانی در حالی صورت گرفت که کوروش هنوز به قلمرو این قوم‌ها پا نگذاشته بود. ممکن است آن‌ها گمان می‌کردند پس از شکست پادشاه ماد از کوروش، می‌توانند بر کوروش جوان چیره شوند و قلمرو مادها را میان خود تقسیم کنند. کوروش به بابل لشکر کشید چون آن‌ها علیه کوروش دست به اقدام زده بودند.

پاسخ به کامنت حسن سالاری گرامی... با تشکر و تقدیر از آقای سالاری عزیز بابت حضور در این بحث، نکاتی به عرض می‌رسد. 1. این مسئله (قتل عام مردم اوپیس به دست کورش کبیر) تنها نظر ماریا بروسیوس نیست. بلکه دیدگاه ده‌ها تن از بزرگان باستان‌شناسی و ایران شناسان مطرح دنیا است. برای نمونه می‌توانید به این لینک نگاه کنید و اسناد را دریابید: (http://www.adyannet.com/fa/tags/%D9%83%D9%88%D8%B1%D8%B4-%D9%83%D8%A8%D9%8A%D8%B1-%D9%88-%D8%A7%D9%88%D9%BE%D9%8A%D8%B3) مطالعه این اسناد را پیشنهاد میکنم. 2. بنده معتقدم که ماریا بروسیوس به درستی نظر داده است و نظرش مطابق با متن رویدادنامه است. منظور از عبارت the people of Akkad همان مردم سرزمین اکد هستند. مردم... چرا؟ چون کورش به سرزمین اکد تعرض کرده بود. در این جا علاوه بر نظامیان، مردم عادی نیز به دفاع از خود (جان و مال و ناموس خود) اقدام کردند. این امری عادی است. پس مردم اکد هم بخشی از درگیری (و در نقش مدافع) بودند. وقتی نبرد به ضرر نیروهای مردمی ادامه یافت، عقب نشینی کردند. این که شما فرمودید منظور از مردم، نظامیان هستند، از دید حقیر صحیح نیست. چون مردم در اینجا کاملا مشخص است که افراد غیرنظامی هستند (که در مقابل نظامی‌ها) قرار دارند. 3. اپیس یک مرکز استراتژیک بود. اما اینکه بگوییم صرفا نظامی بود، نه خیر... چنین نیست. اوپیس یک شهر بود. شهر هم مردم عادی دارد. زن و بچه و پیر و ... دارد. 4. اینکه فرمودید: «این هم‌پیمانی در حالی صورت گرفت که کوروش هنوز به قلمرو این قوم‌ها پا نگذاشته بود. ممکن است آن‌ها گمان می‌کردند» نیاز به سند دارد. همچنین اینکه میفرمایید «کوروش به بابل لشکر کشید چون آن‌ها علیه کوروش دست به اقدام زده بودند.» باید دقت کرد که آنان اگر هم اقدامی کرده باشند در حد تجهیز نیرو بود. نه حمله نظامی یا آغاز جنگ.

درود 1. در متن سالنامه نبونید عبارت «مردم اکد» وجود ندارد. عبارت اصلی nišū است که درباه‌ی آن اختلاف نظر وجود دارد و برخی از پژوهشگران آن را سرباز ترجمه کرده‌اند. من همه‌ی نوشته‌هایی را که در این باره منتشر شده بررسی کرده‌ام. من بر فرض پذیرفتن نظر بروسیوس گفتم که چیز غیرعادی رخ نداده است. وگرنه اگر بخواهم نظر پژوهشگران دیگر را بگویم که بسیار از شورش مردم یا بخشی از سپاه بابل علیه بنونید نوشته‌اند. 2. به جلد یکم تاریخ هرودوت مراجعه کنید که کرزوس همین‌که شنید کوروش بر تخت ماد نشسته است، پیمان لیدی با ماد را زیر پا گذاشت و از مرز دو فرمان‌روایی که رود هالیس بود گذشت و به امید ساقط کردن کوروش و دولت پارس به کاپادوکیه لشکرکشی کرد (بند 71) در بند 77 از هم‌پیمانی مصر و بابل و اسپارت با کرزوس می‌گوید. در بند 81 می‌گوید نامه به متحدان خود نوشت تا به کمکش بیایند اما آن‌ها دیر جنبیدند. البته گزنوفون می‌گوید که همه‌ی آن‌ها علیه کوروش وارد جنگ شدند. 3. درباره‌ی اُپیس و سیپار آنچه در منابع دست اول تاریخی آمده است، دو نقطه در دو سر دیوار دفاعی بوده و چیزهایی که شما نوشته‌اید در متن دست اول نیست. حالا ممکن است برخی نویسندگان به نظرشان برسد که چنین بوده و چنان بوده است. 4. کوروش ممکن بود مانند فرمان‌روایان پیش از خود به سرزمین‌های دیگر تعرض کند اما به او فرصت ندادند. همین که بر تخت انشان نشست، پادشاه ماد به انشان لشکر کشید که می‌ترسم این پسر بر من بشورد. نبرد او با پادشاه ماد نه در خاک ماد که در قلمرو پارس رخ داد. سالنامه‌ی نبونید که نویسندگانی بابلی آن را نوشته‌اند، از شورش مادها بر پادشاه خود و پیوستن آن‌ها به کوروش بزرگ می‌گوید: «سپاه بر ایشتوویگو شورید و او را به اسارت گرفت و به کوروش تسلیم کرد.» هنوز نفس تازه نکرده بود، کرزوس و هم‌پیمانانش بر او تازیدند. 5. سالنامه‌ی نبونید، پادشاه ماد را متجاوز می‌داند. هرودوت کرزوس را متجاوز می‌داند. هرودوت و گزنوفون می‌گویند که فرمان‌روای بابل برای کوروش گرفتاری درست کردند. من برای نوشتن کتاب کوروش به منابع دست اول مراجعه کردم و آنچه دیدم این است که کوروش فرصت تجاوز پیدا نکرد چون دیگران به سرزمین ماد چشم طمع داشتند و گمان می‌کردند پس از برکناری پادشاه ماد و روی کارآمدن جوانی به ظاهر کم‌تجربه می‌توانند قلمرو ماد را میان خود تقسییم کنند. کرزوس برای جداکردن شمال‌غرب ماد که می‌شود شرق ترکیه و آذربایجان، پیشگام شد اما ناکام ماند.

پاسخ به کامنت حسن سالاری گرامی... 1. در متن رویدادنامه نبونید دقیقا کلمه "مردم" آمده است که نشان میدهد این قتل عام توسط کورش علیه مردم انجام شده است. واژه nišū (به صورت مفرد) هم در متن رویدادنامه نیامده است. بلکه واژه nišumeš (با همین اشتقاق) در متن آمده است که به معنی مردم است. ژان گلسنر (Jean Jacques Glassner) متولد 1944 ميلادی، متخصص تاريخ بين النهرين و خط ميخی که از اساتید بارز در زمینه ترجمه متون بین النهرینی است، نیز در ترجمه این واژه، آن را به "مردم" ترجمه کرده است (le peuple d’Akkad) که یعنی این مسئله (قتل عام و غارت) علیه مردم صورت گرفته است. اطلاعات بیشتر: (http://www.adyannet.com/fa/news/18657). امروزه کسی به غیر از ويلفرد لمبرت و پیروان او که هیچ تخصصی در خط میخی ندارند این حقیقت را -آن هم به شیوه‌ای عجیب و حیرت‌آور انکار میکنند. ما نیز سخنان آنها را با سند و دلیل رد کرده این: (http://www.adyannet.com/fa/news/18644) دیگر سخن : 2. گفتید کرزوس به کاپادوکیه لشکرکشی کرد. آنچه روشن است اینکه مردم کاپادوکیه پارسی نبودند. در بهترین حالت، در اشغال مادها یا پارس‌ها بود. یک سرزمین اشغالی که خانه اشغالگران نیست. 3. همین واژه nišumeš نشان میدهد اوپیس منطقه مسکونی بود. 4 و 5. سند لطفاً. به فرض هم که کرزوس (و سران لودیه و ....) چنین کرده باشند، کورش باید مردم اوپیس را قتل عام میکرد؟ آیا به خاطر گناه یک زرگر در بلخ، باید گردن یک مسگر در شوشتر زده شود؟

آقای لمبرت و آقای گلسنر هر دو در زمینه‌ی میان‌رودان تخصص دارند و نمی‌توانیم یکی را متخصص و دیگری را غیرمتخصص بدانیم. فقط نیاز هست پژوهشی انجام شود که nišū یا nišumeš در دیگر نوشته‌های بابلی به چه معنایی به کار رفته است. به هر حال، کوروش با کم‌ترین درگیری بر بابل دست یافت.

گفته نیشوها عقب‌نشینی کردند. مردم که عقب‌نشینی نمی‌کنند.

1. گلسنر متخصص خط میخی بین النهرینی است (Archive wikiwix, Art et culture, Glassner, Jean Jacques cnrs.academia.edu, Jean Jacques Glassner &) اما لمبرت چنین تخصصی ندارد (فقط در تاریخ بین النهرین کارشناس است. کارشناس تاریخ بین النهرین بودن با تخصص در خواندن خط میخی متفاوت است. دو دانش جدا هستند. هرچند مسائل مشترک دارند. اما تخصص‌ها جدا است). پس اگر قرار باشد سخن کسی مورد قبول باشد، سخن گلسنر است. ضمن اینکه لمبرت در چند خط، چند گاف عجیب و ابلهانه داده که ما در این لینک آن را نقد کردیم و درباره او سخن گفتیم: (http://www.adyannet.com/fa/news/18644). ادامه... 2. nišumeš در معنی مردم هم می‌توانند عقب‌نشینی کنند. تا بحال ندیدید که مردم مدافع شهر برای دفاع از خود به بیرون شهر بروند و بعد مجبور شوند از سنگرها و مواضع خود عقب‌نشینی کنند؟

1. آنچه از متون دست اول به دست می‌آید مدارای کوروش با مردمان است. بخشی‌هایی را برای شما نوشتم و بخش‌هایی را جویندگان حقیقت با دانلود متون دست اول خودشان می‌توانند دریابند. پادشاهان دیگر می‌کشتند و افتخار هم می‌کردند. نوشته‌های شاهان آشور را ببینید. اما کوروش کوشید تا کم‌تر خونی ریخته شود و افتخار خود را خدمت به مردم می‌دانست. این را هرودوت و گزنوفون می‌گویند. این متون قابل دانلود و مطالعه است. 2. درباره‌ی برخی نوشته‌ها برداشت‌های متفاوتی می‌شود داشت. پژوهشگر واقعی باید به برای خوانندگان مطالب خود مشخص کند که این برداشت خاص من است نه این‌که این خود حقیقت است. در متن سالنامه‌ی نبونید در آغاز جمله‌ای، ضمیر او آمده است و به‌راستی روشن نیست که این ضمیر به چه کسی بازمی‌گردد. 3. درستش است است که بنویسند: او (nebonid or cyrus ؟) و بعد توضیح دهد که برخی این او را به کوروش و برخی به نبونید بازمی‌گردانند و به نظر من با این دلایل به این یکی باز می‌گردد و به آن یکی بازنمی‌گردد. نباید نظر خودمان را له یا علیه کوروش با متن سالنامه مخلوط کنیم. «به نظر من» هم دلیل می‌خواهد. 3. حتی درباره‌ی این که عقب‌نشینی بوده یا شورش علیه نبونید اختلاف نظر وجود دارد چون متن اصلی در این زمینه روشن نیست. ما باید هر دو سوی این موضوع را ببینیم. گزاره‌ی تاریخی را بی‌کم و کاست بگوییم و بعد برداشت خودمان را بگوییم. مخلوط‌کردن این‌ها با هم ستم به خوانندگان است. 4. این که گفته‌اید مردم از شهرشان دفاع کرده‌اند، در متن اصلی نیست اما فرض کنیم نظر شما درست است. پس بسیج شدند و سنگر ساختند و در درگیری نظامی کشته شدند. بنابراین انتقادی بر کوروش نیست. اگر بگویید او متجاوز بوده است که هرودوت و گزنوفون بابلیان را متجاوز معرفی کرده‌اند. 5. کوروش در حالی با مردم میان‌رودان مدارا کرد که این مردم بارها به عیلام، انشان و ماد لشکرکشیده و کشتار و غارت کرده بودند. البته مردم عیلام هم چنین کارهایی را در میان‌رودان کرده بودند. کوروش چاره را در مدارا و احترام به قوم‌ها و باورهای مختلف دید و برای همین کارش پرآوازه شد. 6. بسیار از نویسندگان و حتی پژوهشگران دچار این معضل بزرگ شده‌اند که گزاره و برداشت را با هم مخلوط می‌کنند. خواننده‌ی هوشمند باید بتواند تشخیص دهد که آیا نویسنده‌ای دچار این معضل هست یا نه و در کجاها دیدگاه‌های خود را بر متن تاریخی تحمیل کرده است. 7. عبارت (fact versus opinion) را جست‌وجو کنید و ببینید که این مهارت را از دبستان به کودکان می‌آموزند. بسیاری از اختلاف‌ها بر سر همین آمیختگی است. به سخن مرتضی مطهری «دست مالی شدن زیاد یک مسئله علمی از طرف هر فرد و هر دسته‏‌ای چهره و قیافه او را عوض می‏‌کند و کار طالبان و پژوهندگان را دشوار می‏‌سازد.»

1. میگویید کورش کمتر خون می‌ریخت، سپس میگویید در نوشته‌های گزنفون و هروروت این آمده است. در حالیکه می‌دانیم چنین نیست. گزنفون می‌گوید که کورش بسیار هم شخص خونریزی بود. این نوشتار را بخوانید، اسناد هم ارائه شده است: [http://www.adyannet.com/fa/news/17512] همچنین هرودوت هم می‌گوید که کورش به طمع دست یافتن به یک زن، به سرزمین ماساگت‌ها حمله کرد و بسیاری را به کشتن داد: [http://www.adyannet.com/fa/news/16058] پس این سخن که کورش اهل مدارا و... بود چندان هم درست نیست. 2. شاید متن سالنامه نبونید برای شما روشن نباشد. اما برای شخصیتی چون ژان گلسنر که متخصص خط میخی بین النهرینی است و دیگر افرادی که در زمینه بین النهرین دستی بر آتش دارند، مانند داندامیاف و پییر بریان و والتر هینتس و... متن سالنامه مشخص است. این قتل عام توسط کورش انجام گرفت. آیا تردید شما در متن سالنامه می‌تواند دیدگاه ژان گلسنر و دیگر متخصصینِ این عرصه را نفی کند؟ 3. مانند بند پیشین. 4. درباره مردم اوپیس میگویید: «بسیج شدند و سنگر ساختند و در درگیری نظامی کشته شدند. بنابراین انتقادی بر کوروش نیست»... عجب... پس کورش که به اوپیس حمله کرد و مردم سنگر ساختند (طبیعتاً برای دفاع از شهر خود) و کورش هم آنان را تار و مار کرد، این از دید شما ایرادی ندارد و کار کورش را درست می‌دانید. آیا با همین توجیه حاضرید حمله عمر بن خطاب و چنگیز خان مغول را هم توجیه کنید ؟ یا فقط درباره کورش اینطور حرف میزنید؟! 5. پاسخ مانند بخش اول. 6. این تردید شماست. چرا و چه به دلیل و با کدام مدرک، ترجمه متخصصینی مانند ژان گلسنر و دیدگاه والتر هینتس و ... را انکار میکنید؟ یا آن را ناشی از برداشت شخصی می‌خوانید؟ چون از سخنان آنان راضی نیستید پس آنان از روی برداشت شخصی و (اشتباه) کورش را عامل قتل عام مردم اوپیس نامیدند؟ اینکه شما از حقایق تاریخی راضی نیستید دلیلی نمیشود که نظرات متخخصین را بدون اینکه تخصصی داشته باشید انکار کنید. 7. مانند بخش ششم. خوب اگر معتقدید که دیدگاه متخصصین اشتباه است، دلیلی روشن بیاورید. نه با شک و گمان و شاید (آن هم گمان‌هایی که صرفا از ذهن شما بیرون آمده است).

این ک باور کنیم کورش میتوانسته با سپاه جاويدانش گل و شیرینی ب دست از مرز هند و چین تا کافکاز تا سوريه تا یونان تا کمت(مصر) و حبشه را بگیرد بسیار خنده دار خواهد بود. گزنفون سردار یونانی ارتش ایران و کتزياس پزشک دربار ایران بودند ک نزدیک 200 سال پی از کورش ميزيستند و هیچیک کورش را ندیده بودند.کدام کارگزار میتواند از کارفرمایش بدگویی کند? نباید خودستاييهاي کورش در استوانه اش یا ستایشهای یهودیان در تورات بيسروته ر باور کرد.تورات سراسر فرمانهای جنگ و خونریزی ست و ناگهان از کورش مهرپرور و مهربان ک خون نميريخت با نام رهاننده(مسیح) یاد میکند! خواندن تاریخ هخامنشیان پی یر بریان بسیار راهگشا خواهد بود

سلام و وقت بخیر خانم بروسیوس اشتباه فاحشی در ترجمه متن گاهنگار مرتکب شدند. پروفسور عبدالمجید ارفعی زبان شناس میخی اکدی که ترجمه متن رو از روی متن اصلی و نه انگلیسی انجام دادند، ضمیر «او» رو به نبو- نائید برگردوندند. به عبارتی همزمان با حمله ای که کوروش به اوپا یا اوپیس میکنه شورشی در اکد اتفاق می افته که نبو- نائید او رو سرکوب میکنه و متن اشاره به این داره.

سلام خانم بروسیوس هیچ اشتباهی در این گفتار مرتکب نشدند. اگر حقیقتی خوشایند شما نیست لطفاً دیگران را متهم نکنید. اولاً این که کورش مردم اوپیس را قتل عام کرد فقط سخن خانم بروسیوس نیست. بلکه بسیاری دیگر از متخصصین زبان اکدی و تاریخ پژوهان به آن تصریح کرده اند: [https://www.adyannet.com/fa/tags/%D9%83%D9%88%D8%B1%D8%B4-%D9%83%D8%A8%D9%8A%D8%B1-%D9%88-%D8%A7%D9%88%D9%BE%D9%8A%D8%B3] ثانیاً آقای ارفعی کی و کجا چنین سخنی گفتند؟ چرا در سخن شما سندی وجود ندارد؟

جالبه برام برخی وارد این بحث شدند. ترجمه : در ماه تشریتو هنگامی که کورش بر سپاه آکد در اوپا تاختن کرد. مردم اکد بر ضد نبونئید شوریدند اما او ( نبونئید) ساکنان سر در گم را کشتار کرد. این ترجمه اوپنهایم رو خیلیا قبول دارن. ارفعی .. شاپور شهبازی... جیمز بنت بریچارد...ریچارد فرای....جان والوردز.... جی ادواردز.... جورج روکس... اینقدر زیادن میشه ازش فهرست ساخت. برخی میگن چرا باید بر ضد نبونئید شورش کنن ؟ در زمان نبونئید در رفاه بودن که! در پاسخ باید بگویم طبق روایت منظوم و منشور کوروش بزرگ و رویدادنامه نبونئید مردم بابل اصلا در رفاه نبودند. برخی میگن روایت منظوم در زمان کورش نوشته شده و تحریف شده است! اون روایت منظوم نگفته آی مردم در رفاه نبودن و وضعیتشون خوب نبود بلکه اومده لیست جنایات نبونئید رو نوشته برای مثال نوشته فلان معبد رو خراب کرد. منابع دیگرم بررسی کنیم چیز خاصی نمی بینیم.

پاسخ به امیر: حرف حق باید سند و دلیل داشته باشد. اینکه چند اسم ردیف کنید، بدون هیچ سند، رفتار درستی نیست. اتفاقا امروز تقریبا همه تاریخ پژوهان معتقدند که کشتار اوپیس توسط کوروش انجام شده است. اسناد: https://www.adyannet.com/fa/tags/%D9%83%D9%88%D8%B1%D8%B4-%D9%83%D8%A8%D9%8A%D8%B1-%D9%88-%D8%A7%D9%88%D9%BE%D9%8A%D8%B3

فک نکنم درس باشه چرا که در سرتا سر متن هروقت به اکد اشاره کرده منظورش شهر بابل است

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.