شبه معنویت های شرقی
براساس مبنای مشائیان، ادراکات و حرکات شگفتانگیز بعضی حیوانات به کمک نیروهای فلکی و الهامات آسمانی از آنها سر میزند. البته ممکن است برخی حرکات ادراکی از قوای مادی صورت پذیرد که با مزاج تناسب دارد. مانند شتری که از شنیدنیها و موسیقیهایی لذت میبرد، ولی بنابر مبنای حکمت اشراق هر یک از انواع حیوانی دارای ربالنوعی هستند که قوام آنها بهاوست.
تناسخ مسئلهای فلسفی است که در علمالنفس کانون توجه قرار میگیرد و ادعای ضرورت یا استحالهی آن نیز به دلیل عقلی نیازمند است. از این روی، تناسخیان برای اثبات تناسخ، به ادلهی گوناگون عقلی دست یازیده، تا بر ضرورت تناسخ استدلال کنند. یکی از ادلههای عقلی که مورد توجه قرار میگیرد «دیدن افراد ناشناسی که آشنا به نظر میرسند» میباشد.
تناسخ مسئلهای فلسفی است که در علمالنفس کانون توجه قرار میگیرد و ادعای ضرورت یا استحالهی آن نیز به دلیل عقلی نیازمند است. از این روی، تناسخیان برای اثبات تناسخ، به ادلهی گوناگون عقلی دست یازیده، تا بر ضرورت تناسخ استدلال کنند. یکی از ادلههای عقلی که در این نوشته کانون توجه قرار میگیرد، «نیاز به ابدان مادی در نیل به تکامل» میباشد.
اتکای این دلیل بر مادی بودن نفس است؛ امری که مانع جدایی آن از بدنهای مادی میشود؛ در نتیجه، نفس همیشه در بدنهای مادی میماند و نمیتواند از چرخهی انتقال نفس به ابدان مادی خارج شود. بر این اساس نفس هیچگاه نمیتواند بدون بدن به حیات خود ادامه دهد. بنابراین مرگ نمیتواند او را به تجرد از ماده برساند.
این استدلال خالی از اشکال نیست چرا که مقدمهی دوم نقض دارد؛ زیرا بر اساس این مقدمه، جوانی و کودکی ضد همدیگرند. از این روی، جوانی از دل کودکی زاییده میشود. حال این پرسش مطرح میشود که چرا کودکی از دل جوانی زاییده نمیشود؟ همچنین پیری و جوانی نیز ضد یکدیگرند؛ ولی چرا جوانی از دل پیری بیرون نمیآید.
احتمالاتی که در معنای آیه وجود دارد بسیار زیاد است؛ بهگونهای که مفسران در اینکه مراد از دو بار میراندن و دو بار زندهکردن چه باشد اختلاف نظر دارند، اما خلاصه سخن این است بین اهل بهشت و اهل جهنم در اینکه هر دو گروه مزهی دو مرگ و دو حیات را خواهند چشید و در اینکه وقتی در بهشت یا جهنم قرار گرفتند غیر از مرگ در دنیا که پیش از این داشتند هرگز نخواهند مرد و جاودانه خواهند بود، تفاوتی نیست.
اسم او «ابوجعفر محمد بن علی» معروف به «ابن ابی العزاقری» و «ابن ابی العزاقیر» بود. ازجمله کسانی بود که به مخالفت با حسین بن روح -نائب سوم- برخاست و از راه حسد دست به تأسیس مذهب جدیدی زد و پیروانش را «عزاقریه» میگویند. او از مردم روستای «شلمغان» از حومه واسط و یکی از قُرّاء قرآن مجید در آنجا بود.
حلاج... او شـیطان بود و چه شـیطان گمراهگر و خطرناکی؟ از ده قرن پیش، جامعه اسـلامی به این عنصر فریبکار و فتنه او،گرفتار آمد و با اینکه کفر و انحراف او آشکار گشت، برخی از واماندگان همچنان خود را دوستدار و ارادتمند او به حساب میآورند و او را تحسـین میکنند و به اندیشه و عقیده فاسد او، دل میبندند و روشن است که هرکس...
«میرزا غلام احمد قادیانی» بنیانگذار فرقهی «احمدیّه» یا «قادیانیه» بود. او مردی روحانی، اهل قصبهی قادیان از شهرستان گرداس پور پنجاب بود که در سن پنجاهسالگی با استفاده از توجیه و تفسیر بعض احادیث شیعه که زمان ظهور مهدی (عج) را در قرن چهاردهم هجری پیشبینی کرده است، ادعا نمود که مهدی موعود و مظهر رجعت، مسیح است.
در کتاب «اوپانیشاد» که یکی از کتب معتبره و از منابع هندوها به شمار میرود، بشارت ظهور مهدی موعود (عج) چنین آمده است: «این مظهر ویشنو (مظهر دهم) در انقضای کلّی یا عصر آهن، سوار بر اسب سفیدی، درحالیکه شمشیر برهنهی درخشانی بهصورت ستارهی دنبالهدار در دست دارد، ظاهر میشود و شریران را هلاک میسازد...».
انتظار فرج و اعتقاد به موعود یک اشتیاق و میل باطنی است، اسلام و ادیان دیگر نیز با وعدهی ظهور منجی بزرگ این خواسته و شوق درونی را بیپاسخ نگذاشته و این خواسته نیز مانند دیگر خواستهها در شرایط گوناگون، کم و زیاد و شدت و ضعف پیدا میکند. آشفتگی اوضاع و ناامنی حاصل از آن و فشار و تبعیض و ستم در جامعه...
دربارهی هندوئیسم شاید پیدا کردن یک مبنای اصلی که بتوان انواع گرایشهای فرعی این دین را در آن تحلیل کرد دشوار باشد. اما از نگاه پژوهشگرانی که در زمینهی دین و عرفان هندویی تحقیق نسبتاً خوبی نمودهاند میتوان این مبانی را چنین توصیف کرد. مثلاً میشل مالرب مینویسد: «نزدیک شدن به دین هندویی بسیار گمراه کننده است».
هر علمی مسائل خاصی دارد که رابطه آن علم را با عوارض و احکام آن علم بیان میکند. ازاینرو مسائل علم عرفان، نظیر: کیفیت صدور کثرت از حضرت حق، چگونگی بازگشت این کثرت به او، بیان مظاهر اسماء الهی و نعوت ربانی، کیفیت رجوع و بازگشت اهل الله به سوی حقتعالی، کیفیت سیر و سلوک و مجاهدات اهل الله و نیز بیان نتایج دنیوی و...
برای وصول به معرفت حقیقی تنها فراگیری عرفان نظری کافی نیست، بلکه برای شهود، باید سیر و سلوک کرد؛ آنهم بدون عبور از منازل و مقامات عرفانی ممکن نیست. پس لازم است در کنار عرفان نظری و آشنایی با مبانی و اصطلاحات عرفانی، سیر و سفر عرفانی را آغاز کرد. کسی که عزم خود را برای سیر و سلوک، جزم میکند، «سالک» گویند.