شبه معنویت های شرقی
یکی از اصولی که اشو در مکتب انحرافی خودش بر آن تاکید بسیار دارد، نفی ذهن است. وی پیروانش را از استدلال بر خدا نفی میکند و معتقد است که ذهن نمیتواند کلی نگر باشد. یکی از شگردهای که در فرقههای انحرافی دنبال میشود نفی هرگونه تعقل و تفکر است. تا بتوانند به حیات خود ادامه دهند.
مهمترین مبحثی که در شبه معنویت ذن بودیسم به چشم میخورد، جمع نقیضین است. زیرا در این آیین عقلانیت و منطق به شدت نفی میشود. سوال اینجاست، اگر کسی بخواهد وارد این آیین شود با چه ملاکی باید این آیین را انتخاب کند؟ آیا برای انتخاب اصلح راهی جز عقلانیت و منطق وجود دارد؟
مکتب ذن برگرفته از آیین بودا است که غالب فرهنگ هندو در آن جریان دارد. این آیین مخالف هرگونه منطق و عقلانیت است و در آن جایی برای خدا و نبوت و معاد نیست. مخاطبین آن در انزوای مطلق به سر میبرند. عمده هدف این مکتب کسب آرامش است که آن را توسط یوگا به مخاطبین خود میدهد.
یوگا قبل از اینکه ورزش باشد در واقع طریقت عرفان هندوئی است. در سالهای اخیر ترویج یوگا در کشور عزیزمان با هجومی بیسابقه روبرو بوده است. متأسفانه افرادی سعی کردهاند این اندیشه مشرکانه را در بین فرزندانمان به هر طریقی مثلا تدوین کتاب داستانهایی ترویج دهند.
عملکرد سرکرده آیین دالایی لاما بهگونهای است که هر خاستگاهی غیر از سیاست را به چالش میکشد. ارتباط تنگاتنگ دالایی لاما با سران آمریکا و صهیونیست مهر تاییدی بر این ادعاست به نحوی که امروزه از پیروان این فرقه به ظاهر عرفانی استفاده ابزاری میشود و به جرات میتوان ادعا کرد که آموزههای قدیم این فرقه، جایگاه خود را از دست داده است.
در آیین یوگا با اعتقاد به تناسخ، پیروان آنها به قیامت و رستاخیز اعتقادی ندارند و از این طریق به گمراهی کشیده میشوند. این آیین امروزه در کشورهای اسلامی به عنوان یک ورزش برای رسیدن به آرامش معرفی شده است در صورتی که یک عرفان کاذب است.
مهربطلان تفکرات انحرافی و خودساخته آموزههای سایبابا به وسیله اعتقاد به تناسخ و قانون کرمه به راحتی زده میشود. این موضوع در حالی است که سایبابا ادعای الهی بودن آیین خود را دارد و در مقابل تمامی ادیان الهی از تناسخ و قانون کرمه به عنوان یک تفکر انحرافی یاد کردهاند.
بطلان سلوک پوشالی بودا، از طریق هدف غیرالهی آن و نقش نداشتن خداوند متعال در این آموزه به وضوح مشاهده میشود، در این مکتب، فقط آموزههای بودا حرف اول و آخر را میزند و پیروان این آیین هدف خود را بودا و آموزههای آن قرار میدهند.
مدعیان دروغین با سوءاستفاده از واژه عشق، به جذب جوانان میپردازند. واژه عشق از جذابترین و پرطرفدارترین و درعینحال از آسیبپذیرترین روش های جذب مدعیان دروغین است. این واژه جذاب، از سویی باعث افزایش اقبال جوانان به عرفانهای کاذب و از سوی دیگر، زمینه را برای سوء استفاده مدعیان دروغین دو چندان میکند.
اسلام ناب محمدی همواره مورد هجمه مدعیان دروغین بوده است و این دشمنیها به گونههای مختلف بروز یافته، یکی از روشهای تخریب اعتقادات مسلمانان، ظهورعرفانهای کاذب و مدعیان دروغین است. بزرگان فرقههای انحرافی با هدف تضعیف اعتقادات، به صورت مستقیم و غیر مستقیم با سخنان خود مسیر سعادت را غبار آلود میکنند.
یکی از ویژگیهای عرفان بودیسم سکولار بودن آن است. بزرگان این عرفان معتقداند انسان برای کسب آرامش و رسیدن به سلوک عرفانی و رهایی از رنج نیازی ندارد که معتقد به خدا و پیامبران باشد. تنها کافی است که شخص روزی چند نوبت مدیتیشن داشته باشد تا نشاط و آرامش درونی را در خود تجربه کند.
در مکتب فالون دافا، غایات دستپایین و طبیعتگرایانهی این مکتب به راستی عظمتهای انسانی و استعدادهای والای او را که در عرفان اسلامی مطرح میشود، نادیده میگیرد، لیهنگجی نهایت دستآوردهای مکتب معنوی خود را سلامتی، طول مدت جوانی و پیری دیر هنگام معرفی میکند و مریدان خود را به ظلم پذیری دعوت میکند.
تمام کوشش اشو در تبیین و تعلیم تز «عشق+ مراقبه» این است که مراقبه، لذت و شادی لحظهی عشقبازی را افزایش داده و اندوه و افسردگی پس از آن را فرو کاهیده و تحمل پذیرتر میکند. از این رو توصیه میکند که ذهن و اندیشه را در فرآیند مراقبه کنار گذاشته، از امیال و هوسهای طبیعی خود پیروی کنید، تا از لذت و خوشی زندگی بهرهمند شوید.
در معنويتى كه اشو مطرح مىكند، دو ركن وجود دارد: مراقبه و سكس. اشو بر اين عقيده است كه افرادى كه آزادانه به ارضاى تمايلات جنسى اقدام كنند، بعد از گذشت مدتى، اين مسئله را رها كرده، وا مىگذارند چون برايشان مسئله اى عادى و پيش پا افتاده خواهد شد. اینها از دستورهاى مذهب تانتراست كه اشو با تمام وجود، به ترويج آن پرداخت.