شبه معنویت های شرقی
یکی از ویژگیهای مهم و اصلی ادیان، مبارزه با هوا و هوسهای شیطانی و مقابله با اعمالی است، که انسان را از خدا دور میکند. به همین دلیل بسیاری از کسانی که آموزههای ادیان را تقبیح کرده و به آنها حملهور شدهاند، افرادی بودهاند که با لذت پرستی به صورت مطلق و بدون هیچ قید و بندی موافق بوده و طرفداران خود را نیز تشویق به اعمال ناشایست میکردند.
نداشتن نظم منطقی و ثبات در گفتار یکی از اشکالاتی است که به کلام اشو وارد است. نامفهوم بودن مطالب و تغییر مداوم نظریهها و نداشتن نظم منطقی و ثبات در گفتار، همان چیزی است که خود اشو به آن اذعان کرده است: «ارثیهای واقعا وحشتناک برای محققان به جا گذاشتهام؛ از حرفهای من چیزی نخواهند فهمید!»
در حال حاضر یوگا در ذهن بسیاری از مخاطبان بهعنوان یک ورزش ذهن–بدن معرفی شده است؛ و اغلب افکار عمومی آن را به عنوان ورزش و فنون کسب آرامش تصور میکنند. اما محققان و پژوهشگران عرصه یوگا، بر این باورند، یوگا در اصل یک معنویت و آئین عرفانی است. افراد مبتدی و تازه کار، با تصور اینکه یوگا، یک سری فنون و اعمالی است که بیشتر برای زیبایی اندام و کسب آرامش روحی و جسمی مفید است میشناسند. به همین دلیل بدون هیچ گونه تحقیق عالمانه، ناخواسته وارد یوگا میشوند.
یکی از مهمترین اشتراکات عرفانهای نوظهور، تلاشی است که رهبران این عرفانها برای سکوت پیروانشان در مقابل ظلم انجام میدهند. ترویج چنین عقیدهای در میان مردم جهان، دقیقاً همان چیزی است که جوامع سرمایهداری غربی و لابیهای صهیونیستی برای جلوگیری از مبارزات مردمی و استثمار تمامی مردم جهان بدان احتیاج دارند. بنابراین، یکی از اهداف مهم استکبار جهانی، تشکیل و حمایت از معنویتهایی است که آنها را در رسیدن به اهداف چپاولگرایانه، یاری و کمک برساند.
اخیرا در اسرائیل نیز طرحی به نام «دیوارهای بین خود را بشکنید» در حال اجرا است که همان طرح فرقهی هنر زندگی با سرکردگی «راوی شانکارا» است. در این برنامه سعی میشود جوانهای فلسطینی و جوانهای اسرائیلی را درکنار هم قرار دهند تا شرایط موجود را بپذیرند و همدیگر را دوست داشته باشند.
یکی از مشکلات در مواجهه با عرفانهای نوظهور، نداشتن علم دقیق عموم جامعه و حتی بعضی مروجین این فرقهها از مبانی و اصطلاحات آن فرقه است. ما در جامعه در برخورد اولیه با فردی که از یوگا دفاع میکند پی میبریم وی با اصطلاحات یوگا و مکتب آن هیچ آشنایی ندارد.
برای درک مفاهیم یوگا، باید با نگاه مجموعهای و منظومهای، آموزههای آن را مورد بررسی و تحلیل قرار داد. معمولاً عکسالعمل طبیعی هر انسانی، در مقابل ظلم و افراد ظالم، این است که از خود دفاع کرده و تمامی تلاش خود را برای ریشه کن کردن ظلم انجام دهد. بنابراین اگر فردی دارای سلامت روحی و روانی باشد، از ظلم بیزار بوده و در مقابل ظالم، سکوت نخواهد کرد.
با توجه به انواع متعدد عشق، مشخص میشود که اولا مراد و منظور اشو از عشق، داخل در هیچکدام از اقسام مذکور نیست و حتی آنرا در چارچوب عشق طبیعی حیوانی نیز نمیتوان قرار داد؛ چراکه اهداف ایندو کاملا متمایز و متفاوتند. ثانیا عشق با تمامی انواعش، چنین جایگاهی را ندارد که بتواند هدف غایی انسان بوده یا قطبی جایگزین در برابر خداوند متعال باشد.
تمامی مبانی نظری و عملی یوگا، حول محور تن و بدن انسان میباشد که بیشتر آنهم در قالب تمرینات ورزشی نمود یافته است. از اینرو، یوگا بیشتر به یک مکتب «تنگرا» و ورزشی با تمایلات روانشناسانه میماند تا به یک مکتب عرفانی و فلسفی.
یوگا یک آیین معنوی هندویی است و حتی مسلمانان در هند از آن پرهیز میکنند؛ اما سازمانهای هندی نظیر مرکز فرهنگی سوامی ویوکاناندا و سایر مراکز آموزش یوگا که با هندوستان در ارتباط هستند، در هر شرایطی و از هر راهی میکوشند یوگا را در ایران تکریم و ترویج نمایند.
از جمله معنویتهای کاذب در کشور ما یوگا میباشد. بعضی افراد تصور میکنند یوگا ورزش است و حتی برای این مکتب معنوی کاذب لیگ برگزار میکنند. مربیان و مروجین یوگا صراحتا میگویند که این مکتب، یک طریقت معنوی و اعتقادی است.
طبق آرای فلاسفهای چون ابن سینا، شرور فقط به عالم طبیعت اختصاص دارد و این اقتضای ذاتی آن است؛ بنابراین در عوالم بالاتر هیچ تضاد و اصطکاکی نمیتوان یافت؛ چون هیچ حرکت و تکاملی نیست، اما بر اساس تعالیم مکتبهایی مثل هندو، شرور، ساحت عالم عُلوی را نیز در بر گرفته و موطن آن نه عالم ناسوت که خود واجبالوجود است.
واقعا جای تعجب است از کسانی که به حرفهای اشو باور دارند. چرا از خود نمیپرسند طبق منظور اشو، نباید به چیزی باور داشت، ما چرا حرفهای او را باور میکنیم؟ اصلا او چرا به حرفهای خود باور دارد؟ اینها سؤالاتی است که باید پرسید!
اکنکار یکی از مکاتب معنوی کاملاً جدید است که در ایالاتمتحده آمریکا پدید آمد. اکنکار عرفان نوپدیدی است که براثر یک تجربه عرفانی توسط پال توئیچل پدید آمد. پال توئیچل در اوائل قرن بیستم در کنتاکی آمریکا متولد شد. پال در مقطعی که مقرر بود زندگیاش متحول شود بهعنوان جویندهای جوان به گروهی از اساتید معنویت باستان پیوست.