سلفیت و وهابیت
از میان انبوه مسائلی که در آن بین مسلمانان و وهابیان، اختلاف است، مسالهی سفر برای زیارت قبر پیامبر اکرم (ص) است. وهابیان میگویند این سفر بدعت بوده و کسی نباید آن را انجام دهد. در حالیکه نووی از بزرگان شافعی و شارح صحیح مسلم، میگوید این عمل نه تنها مشروع است، بلکه برای حاجیان یک عمل مستحب موکد محسوب میشود.
صحیح مسلم یکی از کتب صحیح ششگانهی اهل سنت است. این کتاب بعد از صحیح بخاری از مهمترین منابع حدیثی در زمینهی عقاید، فقه، تفسیر قرآن و تاریخ صدر اسلام در نزد اهل سنت محسوب میشود. اما با این وجود، این کتاب مورد تحریف وهابیون قرار گرفته است. وهابیون با تحریف لفظی و معنوی در صدد حذف فضایل اهل بیت از کتب معتبر اهل سنت میباشند.
یکی از اخلاق انسانی این است که در برابر کسیکه با او در مسالهای مخالفت داریم، از چارچوب انصاف خارج نشده و با لحاظ این شرایط به نقد او بپردازیم. اما ابن تیمیه، در این مساله بویی از انصاف نبرده و در نقد شیعیان به هیچ قاعدهی دینی وحتی انسانی ملتزم نیست. او به ناحق میگوید شیعه مثل یهود، 50 رکعت نماز در روز را واجب میداند.
در مورد مسالهی اموات و کسانی که در عالم برزخ به سر میبرند بین اهل سنت اختلافاتی وجود دارد، برخی میگویند این ارتباط محدود است، برخی قائل به توسعه هستند، برخی قائل به قدرت تصرف در عالم دنیا هستند و برخی منکر آن. وهابیت در این میان مسیری کاملا جدا دارد و میگوید هیچ ارتباطی وجود ندارد حال آنکه اهل سنت این را نمیگوید.
میدانیم که آیین وهابیت ساخته و پرداختهی ذهن معیوب و مخرب محمد بن عبدالوهاب است که بر اساس افکار بیاساس ابن تیمیه بنا نهاده شده است. خود وهابیان میگویند ما اهل سنت هستیم. اما ما برای صحت این ادعا به عمل آنها کار داریم، نه کلامشان. در عمل بزرگ وهابیان، حج هیچ مسلمانی را نمیپذیرد، مگر اینکه این شخص وهابی باشد.
تقریبا تمامی ادیان جهان به این مساله اعتقاد دارند که بر حق هستند و مسیر درستی را طی میکنند. اما هستند در این میان کسانی که علیرغم مخالفت اکثر مذاهب با آنها و چهرهی منفوری که در عالم بشریت از خود به جا گذاشتهاند، با کمال وقاحت میگویند ما صراط مستقیم هستیم و هر کس که بر خلاف ماست راه جهنم و جهنمیان را میپیماید.
ابن تیمیه کسی است که در زمان خودش بهخاطر افکار و عقاید اشتباهی که داشت، از سوی تمامی علمای طراز اول زمان خودش خصوصا اهل سنت طرد شده و در نهایت در زندان از دنیا رفت. وهابیان او را شیخ الاسلام میدانند، در حالیکه کتب او پر از دروغ و کذب نسبت به شیعیان است، مثل اینکه میگوید شیعه نماز جماعت و جمعه را بهجا نمیآورد.
احترام صحابه و نقد خیرخواهانه منطق شیعه و همه مسلمانان است اما اینکه این افراد در اعمال و سیره بهصورت کلی و بالجمله دارای حجیت در عمل باشند و ما باید تمام اعمال ایشان را و حتی ترک آنها را موردقبول و نصب العین قرار دهیم و بدون هیچ استثنایی بپذیریم امری خطا است. سید قطب به عنوان رهبر فکری سلفیان جهادی همین منطق را دارد.
وهابیان در بسیاری از مسائل اساسی، با اکثریت و حتی در برخی موارد تمامی اهل سنت اختلاف نظر دارند، در حالی که تبرک و توسل و... در میان اکثر اهل سنت از مسائلی محسوب میشود که مشروع است، وهابیان این اعمال را شرکآمیز میخوانند. هم چنین نماز خواندن کنار قبور از نگاه وهابیت شرک است در حالی که احمد بن حنبل این کار را انجام داده است.
با وجود اینکه وهابیان در سطح گسترده چه در میان زائرانی که در مکه حضور دارند و چه نسبت به کسانیکه در کشورهای دیگر اسلامی حضور دارند، نسبت به اعمالی چون قربانی کردن برای غیر خدا و تبرک به قبور اولیاء الهی، مخالفت کرده و این اعمال را شرک میدانند، اما در میان اهل سنت کسانی هستند که حتی سجده بر غیر خدا را هم شرک نمیدانند.
وهابیان در عین اینکه برخی از موارد تبرک را میپذیرند، آن هم به دلیل وجود متونی که قادر به انکار آن نیستند و الا این را هم انکار میکردند، اما با قدرت باقی موارد تبرک مثل تبرک به مصلای پیامبر(ص) یا قبر ایشان را انکار میکنند. در حالیکه چنین اعمالی بر اساس احادیث معتبر، کاملا مشروع بوده است، مثل تبرک عتبان به مصلای پیامبر(ص).
از دیرباز در میان عوام و مردم کوچه و بازار اینگونه رایج بوده که تمامی فتنههای عالم از جانب انگلیس بوده و به گونهای به این دولت مربوط میشود. البته این حرف خیلی هم بیراه نیست چون در انگلیس حامی شمارهی یک وهابیتی است، که سالهاست جهان اسلام را با فتنهی تکفیر خود، گرفتار ساخته و این آتش تا اقصی نقاط جهان هم پیش رفته است.
وهابیان دائما بر مسالهی عدم شنیدن مردگان تاکید دارند و در برخورد با این عقیده به هیچ عنوان انعطافی از خود نشان نمی دهند. در عوض از هر حربه ای برای مقابله با کسانی که به این مسائل اعتقاد دارند استفاده میکنند. حال آنکه در سیره پیامبر (ص) به مواردی بر میخوریم که ایشان با مردگان سخن گفته و معتقد بودند که آنها قادر به شنیدن هستند.
در اینکه وهابیان هماره با عقاید و افکار عجیب و غریب خود باعث تعجب و شگفتی جهان اسلام میشوند، شک و تردیدی نیست و خیلی برای ما تازگی ندارد. اما بعضا این کلمات به حدی مضحک میشود که انسان در صحت آن هم شک میکند. مثل اینکه بن عثیمین میگوید: وقتی وارد مجلس شدی حق نداری، با دیگران دست بدهی و مصافحه کنی، چون بدعت است.