سلفیت و وهابیت
از جمله مسائلی که میان مسلمانان و وهابیان در آن اختلاف شدید وجود دارد، مسالهی تفاوت قائل شدن بین ولی خدا در حال حیات و ممات است. وهابیان میگویند توسل به ولی خدا در حال حیات اشکالی ندارد ولی در حال ممات، شرک محسوب میشود، در حالیکه اهل سنت میگویند اگر کسی بین این دو حال تفاوت قائل شود، خود به طریق اولی مشرک خواهد بود.
ظاهر این آیه با معنای شهادت و شاهد بودن پیامبران در حال حیات و ممات، (از طریق مشاهده باطنى و روحانى ناظر احوال تمام امت خویش باشند)، سازگاری ندارد؛ اما اگر شهادت را به معنى شهادت عملى بگیریم، اشکال وارد نخواهد بود؛ همچنین آیات دیگری وجود دارد که به صراحت شاهد بودن پیامبر اکرم و اهل بیت را ثابت میکند.
هستند کسانی که به دلیل اطلاع کم از معتقدات و مبانی اعتقادی فرق و مذاهب مختلف، بعضا یک فرقه را به دلیل شباهت اندکی که با فرقهی دیگر دارد، به آن ملحق میکنند. از جملهی این موارد ملحق کردن دیوبندیان به وهابیت است. در حالی که تفاوت میان این دو گروه بسیار زیاد است مثلا وهابیان نداء غیر الله را شرک و دیوبندیان آن را جایز میدانند.
سنت پیامبراکرم(ص) حاکی از نهی شدید از تکفیر مسلمانان است، پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «کسیکه مانند ما نماز بخواند و به طرف قبله بایستد و از گوشت ذبح شده ما بخورد، پس او مسلمان است و در پناه خدا و رسول است، عهد خدا را درباره او نشکنید.» اما متاسفانه وهابیت، به احادیث پیامبر عمل نمیکنند و به آنها پشت کردند.
از دیر باز مسلمانان از سراسر دنیا به زیارت قبر پیامبر (ص) رخت سفر بسته و با تحمل رنجها و مرارتهای بسیار، به انجام این عمل میپرداختند. چرا که معتقد بودند این عمل باعث قرب بیشتر به خداوند خواهد شد. اما ابن تیمیه این عمل را منع کرد و در عین بی انصافی میگوید هرچند این عمل حرام است ولی شیعه در انجام آن نسبت به اهل سنت گمراه تر است.
میان وهابیان و مسلمانان تفاوتهای بسیاری وجود دارد، که به راحتی نمیتوان آنها را به مسلمانان ملحق کرد. یکی از این موارد بحث ساخت بناء و مسجد در کنار قبور است. وهابیان به شدت این مساله را انکار نموده و با آن مقابله میکنند. در حالیکه در زمان حیات پیامبر (ص) یکی از صحابه بر قبر صحابی دیگر، مسجدی بنا نموده است.
امروزه یکی از اشتباهات رایج بین مردم، مترادف دانستن وهابیت با سلفیّت است؛ یعنی مردم گمان میکنند، که سلفیت با وهابیت یکی هستند، در حالیکه اینچنین نیست، بلکه جریان سلفی، یک جریان عظیمی است، که در سدههای اخیر، در جهان اسلام، بهوجود آمده است و وهابیت یکی از اقسام سلفیت است.
از جمله مسائلی که علمای معاصر و پس از ابن تیمیه اعم از شیعه و اهل سنت، با او در آن مساله مخالفت نموده و به خاطر اعتقاد به این موضوع، او را سرزنش نموده اند، این است که ابن تیمیه قائل به کفر والدین پیامبر اکرم (ص) است. در حالی که ابن عربی از بزرگان مذهب مالکی، میگوید اگر کسی به این امر اعتقاد داشته باشد، ملعون است.
سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بر این استوار بود که هر کس به یگانگی خداوند و رسالت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) شهادت دهد، مسلمان است. اما امروز، گروههای سلفی تکفیری، که دم از اسلام زده و خود را مسلمان واقعی میدانند، به بهانههای مختلف مسلمانان را مشرک و کافر خطاب کرده و شیعه وسنی را به خاک و خون میکِشند.
شاه ولی الله دهلوی، شخصی معتدل و میانه رو است که گرایشی روشنفکرانه و صوفیانه دارد. وی حدیث گرا است و تفکرات حدیث گرایی را در بین حنفیان ماتریدیه صوفیِ عقل گرا پخش کرد. وی در عین حال برخی از افکار ابن تیمیه را نیز پذیرفته است. شاه ولی الله از آن جهت که گرایش حنفی و گرایش کلامی ماتریدی و صوفیانه دارد، مورد انتقاد وهابیت است.
ابنتیمیه میگوید: «روایت دیدار پیامبر با خداوند و دست گذاردن خداوند به میان کتف حضرت و احساس سردی انگشتان خداوند تا درون سینه، مربوط به شب معراج در مکّه بوده و دیدار پیامبر با خدا در مدینه بوده، در نتیجه قطعا پیامبر خداوند را در خواب دیده و از آنجا که خواب انبیا همچون وحی میباشد پس موضوع دیدار پیامبر با خداوند قطعی است.»
ابنحبّان در کتابش «الثقات» میگوید: «در مدتی که در طوس بودم، هرگاه برایم مشکلی پیش میآمد، قبر علی بن موسی الرضا را زیارت میکردم، و از خداوند رفع آن مشکل را میخواستم و در اسرع وقت آن گرفتاری حل میشد، و این را بارها تجربه کردم، خداوند ما را بر محبت مصطفی و اهل بیت او (سلام الله علیهم) بمیراند.»
از جمله مسائلی که وهابیان در آن با سایر مسلمانان اعم از شیعه و سنی، مخالفت جدی و اختلاف نظر اساسی دارند، مسالهی سفر به قصد انجام زیارت قبر پیامبر اکرم (ص) میباشد. وهابیان منکر مشروع بودن چنین سفری حتی برای حاجیان هستند، در حالی که اهل سنت آن را برای حاجی و غیر حاجی، عمرهگذار و غیر عمرهگذار جایز و حتی مستحب میدانند.
از تلاشهای جریان فکری وهابی و با حمایت آل سعود در بین مسلمانان، نزدیک کردن گروهها و گرایشهای مختلف اسلامی به اندیشه وهابیت و در نهایت جزء دانستن این گروه و اندیشه در وهابیت است، تا از این رهگذر بتواند خود را از لحاظ کم وکیف و گستره جغرافیای بالا ببرد. یکی از این گروهها که وهابیت آن را همفکر خود میداند، دیوبندیه است.