خدای ابن‌تیمیه با انگشتانی سرد

  • 1395/04/26 - 13:10
ابن‌تیمیه می‌گوید: «روایت دیدار پیامبر با خداوند و دست گذاردن خداوند به میان کتف حضرت و احساس سردی انگشتان خداوند تا درون سینه، مربوط به شب معراج در مکّه بوده و دیدار پیامبر با خدا در مدینه بوده، در نتیجه قطعا پیامبر خداوند را در خواب دیده و از آن‌جا که خواب انبیا همچون وحی می‌باشد پس موضوع دیدار پیامبر با خداوند قطعی است.»

.

ابن‌تیمیه در کتاب «مجموع الفتاوی» تردیدهایی پیرامون روایاتی که در برخی منابع روایی اهل‌سنت مبنی بر امکان دیدار خداوند در این دنیا وارد شده، مطرح نموده و برخی از آنها را کفر، پاره‌ای را کذب و برخی دیگر را بهتان دانسته، با این وجود نتوانسته موضعی صریح و آشکار در عدم امکان دیدار خداوند در این دنیا اتّخاذ کند، به همین‌روی پس از شک و تردید‌های فراوان در پایان، بحث را روی دیدار خداوند از سوی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برده و می‌گوید: «با توجّه به این که برخی مدّعی‌اند، روایت دیدار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با خداوند و دست گذاردن خداوند به میان کتف حضرت و احساس سردی انگشتان خداوند تا درون سینه، مربوط به شب معراج در مکّه بوده و دیدار پیامبر با خدا در مدینه بوده، در نتیجه قطعا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خداوند را در خواب دیده و از آن‌جا که خواب انبیا همچون وحی است، پس موضوع دیدار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با خداوند قطعی است... .»[1]

گفتنی است داستان انگشتان سرد خداوند و گذاردن آن به میان کتف پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و احساس سردی آن تا میان سینه حضرت که گویا نزدیک بوده به قیمت از دست رفتن نماز صبح آن حضرت بیانجامد را ترمذی در «سنن» خود روایت نموده: «معاذ بن جبل گوید: روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای نماز صبح تأخیر نمود؛ نزدیک بود آفتاب بزند؛ با عجله وارد مسجد گردید و نماز را به جای آورد، سپس فرمود: از صف‌های خود حرکت نکنید! آن‌گاه علّت تأخیر خود را چنین شرح داد: دیشب از خواب بیدار شدم؛ پس از آن که مقداری نماز خواندم دوباره خواب مرا ربود، به‌ناگاه خدا را در زیباترین قیافه دیدم که فرمود: یا محمد! گفتم: لبیک پروردگار من! فرمود: ملائکه‌های مقرّب من در چه مطلبی با هم منازعه می‌کنند؟ گفتم: نمی‌دانم، پس از این که این پرسش را سه بار تکرار فرمود و پاسخ منفی شنید، دستش را میان دو کتف من گذارد، چنان که سردی انگشتانش را در سینه‌ام حس کردم... .» سپس گوید نظر استادم محمد بن اسماعیل بخاری را درباره این حدیث جویا شدم، او نیز روایت را «صحیح» دانست.[2]

پی‌نوشت:

[1]. کتب و رسائل و فتاوی شیخ الاسلام ابن‌تیمیه، ابن‌تیمیه، مکتبة ابن‌تیمیه، ج 3، ص 387. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. الجامع الصحیح سنن الترمذی، ترمذی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 5، ص 368.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.