پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ما معتقدیم وهابیت آیینی است جدید که بر اساس تفکرات نا‌به‌جای ابن تیمیه، قرن‌ها بعد از او، توسط محمد بن عبدالوهاب، پایه‌گذاری شد. او در واقع با تمرکز بر اجتهادات و عقاید نابه‌جای ابن تیمیه که در زمان خودش، باعث شد، از سوی تمامی علمای جهان اسلام معاصرش، اعم از شیعه و سنی، طرد شود، و اضافه نمودن برخی افراط‌‌های شخصی خودش بر آن‌ها، یک آیین و مذهب جدید را بنا گذاشت، که مصداق کامل بدعت محسوب می‌شود.[1]
اما وهابیان به این مساله اعتقاد ندارند و می‌گویند ما اهل سنت هستیم، و سعی دارند خود را یکی از فرقه‌های اهل سنت معرفی کنند. البته انسان می‌تواند در مقام حرف، کلماتی را دائماً تکرار کند و بر آن پافشاری نماید. اما آن‌چه میزان و مقیاس برای صحت این سخن است این است که ببینیم، پیروان این فرقه‌ی ضاله، آیا قابل الحاق به اهل سنت هستند یا خیر، و ملاک عمل ایشان است. به عبارت دیگر ما به سخنان و ادعاهای بی‌اساس وهابیان کاری نداریم، برای ما مهم این است که ببینیم آیا این‌ها در عمل هم ملتزم به آیین اهل سنت هستند، یا این‌که این تنها ادعایی بی‌اساس است، که در مقام حرف باقی می‌ماند و به حیطه‌ی عمل وارد نمی‌گردد.[2]
برای اثبات بی‌اساس بودن ادعای وهابیان مثال بسیار است، که کمترین آن قاعده‌ی تکفیر مسلمانان است،[3] که هرگز در اهل سنت شاهد آن نیستیم. اما یکی از نمودهای جالب آن این است که، طبق نظر محمد بن عبدالوهاب، تمام کسانی‌که بدون وارد شدن به آیین وهابیت حج انجام داده‌اند، حجشان در حال شرک بوده است، لذا باید ابتدا به مذهب وهابیت در آیند و سپس مجدداً حج به‌جای آورند.[4]
این ادعا خود یکی از بزرگ‌ترین تناقضات در کلام وهابیت است، که باید پاسخ‌گوی آن باشد.[5] اگر ایشان از اهل‌سنت محسوب می‌شوند، چنین ادعایی چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ چه تفاوتی میان حج یک وهابی با حج سایر مسلمانان است، که حج او مقبول است و حج باقی مسلمین باطل؟

پی‌نوشت:

[1]. شرط ورود به آیین وهابیت چیست؟
[2]. تقابل مسلمین با وهابیت.
[3]. نقد نظريّه وهّابيّت، در تكفير مسلمانان.
[4]. چندتن از بزرگان وهابی، الدرر السنیه فی الاجوبه النجدیه، ج1، ص 46، محقق: عبدالرحمن بن محمد بن قاسم، چاپ ششم، 1417 ق.
[5]. تناقض در گفتار رئیس وهابیت.