سلفیت و وهابیت
با وجود آن که اصل مهدویت و اعتقاد به ظهور حضرت مهدی در آخرالزمان از قطعیات امّت اسلام است و هیچ یک از علمای شناخته شده و معتبر اسلام با این موضوع مخالفت نکرده، با این وجود به شکلهای مختلف تشکیکهای در این موضوع صورت گرفته از اینرو برخی مدعیند روایات مهدویت از طریق اهلسنت با سند صحیح نقل نشده است.
وهابیت درباری به علمایی اطلاق میشود، که در صدد مشروعیت بخشی به نظام حاکم آل سعود هستند، آنها از هیچ تلاش و کوششی برای تثبیت موقعیت سیاسی آل سعود دریغ نمیکنند و با استخدام دین در پی مشروعیتسازی برای نظام غیر دینی آل سعود هستند. امروزه علمای درباری، به فرزندان محمد بن عبدالوهاب اطلاق میشود که به «آل شیخ» معروف هستند.
اگر شخصی فرد دیگری را وسیله قرار بدهد برای رسیدن به مقصود خود، یا از هر چیزی که انسان برای دستیابی به هدف خویش، با میل و رغیت به آن متوسل شود، توسل است. منظور از مقصود خداست. با جملهی «ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ» در قرآن کریم که یعنی وسیلهای برای تقرب بجوئید میتوان به این امر رسید، که خداوند از مؤمنین توسل را خواسته است.
رفتار و کردار «داعش» بسیار شبیه به «اخوان التوحید» است، که مشخص میکند این دو جریان زاییده تفکر وهابیت است. پرچم هر دو جریان شبیه به یکدیگر است. پرچمی سیاه رنگ، مزین به کلمات «لااله الا الله» و «محمد رسول الله».هر دو جریان در خشونت، قتل، غارت، کشتن زنان و فرزندان، سر بریدن و حتی لباس پوشیدن مانند هم هستند.
در بین وهابیت جریانهای مختلف سلفی رشد کردهاند، که با یکدیگر معارض هستند و همدیگر را نیز تکفیر میکنند. در یک تقسیم بندی کلی میتوان جریانهای سلفی فعال در کشور عربستان را به سه قسم «تقلیدی»، «اصلاحی» و «جهادی» تقسیم کرد، که هر کدام از این سه گروه به شاخههای متعددی منشعب میشوند که میتوان به جریان سروریه، قطبیه اشاره کرد.
یکی از عواملی که در جریان شروع جنگ داخلی در سوریه و عراق، مطرح بوده، این است که چه کسانی از این شورشیان حمایت میکنند. کشورهایی که با حمایت خود باعث شدند، جنگ خونین داخلی به مدت بیش از پنج سال در این دو کشور به راه افتاده و خونها بسیاری به زمین ریخته شود، از جملهی این کشورها میتوان به قطر و عربستان اشاره نمود.
از جمله ایرادات وهابیت نسبت به شیعیان در اظهار ارادت به ائمه (علیهم السلام) بوسیدن عتبات و ضریحهای ایشان است. فهماندن این نکته به آنان که شیعیان هدفشان بوسه بر سنگ و فلز و غیره نیست و در واقع منظور ایشان ابراز ارادت نسبت به ائمه خود میباشد کاری بس دشوار است که علامه سید شرف الدین با هوش و ذکاوت به خوبی این کار را انجام داد.
وهابیان در آثار مکتوب و رسانههای خود بر این موضوع تأکید دارند که شیعیان اهل تکفیر هستند. دلیل ایشان این است که شیعیان، صحابه و زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) و خلفا را کافر میدانند و به تبع آن، تابعان آنها، اهل سنتاند که آنها نیز کافر خواهند بود. این خود از بهترین بهانههای ایجاد اختلاف بین شیعیان و دیگر فرق اسلامی است.
خداوند زندگی و حیات را به بشر ارزانی داشته است و او را نماینده خود در زمین قرار داده است اما او را برای همیشه در این دنیا جاودانه قرار نداده است و به همه انسانها وعده مرگ را داده است. بنابراین ظالمین و کسانی که با یه دست آوردن اندک قدرتی در این دنیا به ظلم و تحدی دست میزنند باید گفت که پایدار نخواهید ماند.
وهابیت از گذشته تا به امروز در قالبهای مختلف سعی در شبهه افکنی نسبت به اعتقادات و مقدسات شیعیان نموده و سئوالات بعضا تکراری خود را به شیوههای گوناگون مطرح میکنند که از جمله آنها شبهه به ندای شیعیان با نوای «لبیک یا حسین» است که مگر حسین صدای شما را میشنود؟! باید گفت به حکم آیه قران، آری او شنونده است.
نظام امامت، نظامی الهی و انقطاعناپذیر است که دورهی فترت در آن، راه ندارد. نبود امام و حجت خدا مساویست با نابودی و انسان در زمین؛ بنابراین تا دنیا برقرار است، نظام امامت نیز در آن پایدار است. لازم نیست امام، حتما ظاهر، حاضر، برای عموم مردم قابل رؤیت و صاحب قدرت و حکومت باشد، بلکه آنچه لازم است، اصل وجود امام در کرهی زمین است.
ندانستن فرقهای اسلام و ایمان و در مقابل کافر دانستن مسلمانان اشتباه راهبردی و استراتژیک سلفیانی است. این اشتباه باعث شده است سلفیان بهجای عزت مسلمانان آنها را افرادی ابله و متحجر و سختسر نشان دهند. این اشتباه از عدم درک درست بین ایمان و اسلام نشآت میگیرد. سلفیان با این اشتباه خطای جبرانناپذیری را رقم میزنند
از زمان پیدایش داعش در کشورهای عراق و سوریه، یکی از مواردی که این گروه را به طور متمایز از سایر گروههای تروریستی رقیب او جدا میکند، خشونت بیاندازهی این گروه و رسانهای کردن این خشونت میباشد. اما این گروه برای اینکه هوادارانش را از دست ندهد، افرادی را به نام علمای دین به کار گرفته است که این خشونت را توجیه کنند.
جامعه اهل سنت با اندیشههای ابن تیمیه در بسیاری موارد اختلاف نظر دارد. این اختلاف نظر در محورهای اساسی تفکر سلفی گری بروز میکند. یکی از مهم ترین نظرات سلفیها عدم جواز سفر برای زیارت و یا هر سفری غیر از سفر برای مساجد ثلاثة (مسجد النبی، مسجدالحرام و مسجدالاقصی) است که دیوندیه با چند دلیل با این نظر مخالف هستند.