سلفیت و وهابیت
علیرغم آنکه وهابیت ادعای اسلام حقیقی دارد ولی با وجود قرائن وشواهد وبررسی متون اسلامی روشن میگردد نه تنها عملکرد آنها ریشه در اسلام ندارد بلکه مغایر ومخالف با اموزههای اسلامی است بنابراین با توجه به فرافکنیهای گسترده مبنی بر یهودی بودن تشیع میتوان با اثبات اینکه وهابیت ریشه در یهودیت دارد تهمت ونقشه آنها راخنثی کرد.
وقتی صفحات تاریخ را با دقت بیشتری ورق میزنی وعصر حاضر را مقایسه میکنی متوجه عملکردی شبیه به یهود در فرقهای به نام وهابیت میشوی یعنی همان کینه توزی وسوء نیت در لباس با شعار اسلامی. درست مثل یهودیان که برای رسیدن به هدفهای خود به نیرنگ وفریب متوسل شدند، در واقع وهابیت، نیرنگ و دشمنی آن کمتر از یهود نیست.
یکی از منابع استنباط و کشف جزئیات امور اعتقادی در بین مسلمانان، قرآن کریم است. و در تمام بخشهای دیگر معارف دینی اعم از فقه و اخلاق نیز مورد استناد است. گروههای سلفی نیز برای اثبات ادعاهای خود سعی در استفاده از قرآن دارند. غافل از اینکه مجموعه کامل اعتقادات این مجموعه در استفاده از قران مقدمات را بسته است.
در اندیشه ابن تیمیه، تابعین علم بالایی دارند و این علم را به دلیل نزدیکی به عصر وحی دارند. این در حالی است که خود تابعین این موضوع را قبول ندارند و شواهدی از خود تابعین وجود دارد که نقضکننده این ادعا است. این موضوع درباره فهم قرآن نیز مورد ادعای ابن تیمیه است. درحالیکه میتوان این ادعای سلفیان را مورد نقد قرار داد.
عبدالعریز بن باز، مفتی اعظم سابق عربستان سعودی، یکی از چهرههای سرشناس وهابیت در عصر حاضر از کسانی که اعتقاد به مهدویت را پذیرفته، احادیث آن را متواتر و منکران را تکفیر نموده است: موضوع مهدویت، قطعی و احادیث در این باره مستفیض، بلکه متواتر است و یکدیگر را تقویت میکنند و گفته: گروهی از اهل علم تواتر آن را تایید کردهاند.
گروهی مثل داعش از زمان پیدایش تا کنون، در یک بازهی زمانی دو ساله، به قدری جنایات و وحشیگری صورت داده است، که روی بسیاری از جنایاتکاران به نام تاریخ بشریت را سفید کرده است. در جدیدترین توحش، داعش قصد دارد از مردمی که حتی خودش مدعی است مسلمان هستند، به عنوان سپر انسانی در برابر حملات مخالفان، در موصل و رقّه استفاده کند.
بر اساس اعلام صندوق کودکان ملل متحد یونیسف بیش از پنج ملیون کودک یمنی در معرض هشدارهای بهداشتی قرار دارند. اما با وجود این همه جنایت در یمن، سوریه، بحرین و... کرسی حقوق بشر سازمان ملل در سال جاری به عربستان سعودی داده میشود، تا مشخص کند که دنیای فعلی، دنیای جنگل است و هر کس که پول و قدرت داشته باشد، مدافع حقوق بشر است!
سازمان «رابطه العالم الاسلامی» که در حقیقت، مرکز فرهنگی وهّابیت در کشور عربستان است و از نظر جایگاه، چیزی شبیه «سازمان تبلیغات اسلامی ایران» البته با حوزه نفوذ گستردهتر در جهان، اعلام کرد: «اعتقاد به ظهور مهدی، امری واجب بر همه مسلمانان و جزء عقاید اهلسنت و جماعت است و جز جاهل و بدعتگذار، نمیتواند این عقیده را انکار کند.»
آیین وهابیت برای حفظ موقعیتش به اهل علم و قدرت سیاسی متکی است و بدون این دو نابود می شود، برای همین از زمان «محمد بن عبدالوهاب» تاکنون یعنی زمان «عبدالعزیز الشیخ» که 15 واسطه میگذرد، همیشه یک «شیخ» مهمترین منصب دینی (مفتی و وزیر امور مذهبی) را برعهده داشته است و در این بین فقط عبدالعزیز بن باز یک استثنا است.
سردمداران وهابی عربستان که بر دو شهر مهم از شهرهای اسلامی حکمرانی میکنند؛ سالهاست که به خود لقب خادم الحرمینی دادهاند و مسلمانان دنیا را به سمت اطاعت از خود فرا میخوانند. آیا براستی این لقب شایسته آنان هست؟ خادم الحرمین یعنی؛ خادم مسجد نبوی و بیت الله الحرام. خادم بیت الله یعنی خادم خداوند و قرآن
یکی از اعتقاداتی که قران و روایات به آن اهتمام ورزیدهاند مسئلهی توسل است که هم در قران و هم در روایات آمده است که توسل جستن به غیر خدای سبحان، و یاری خواستن از پیامبران و اولیای الهی به معنای شریک قرار دادن خداوند نیست، اما برخی با وجود چنین شواهدی چشم و گوش خود را بستهاند و نمیخواهند به این امر تن دهند.
رفتن با پای پیاده در مراسم اربعین خسینی دارای آثار و برکات زیادی است و از جمله آن ایجاد اتحاد و انسجام بین شیعیان و همه ارادتمندان به اهلبیت (علیهم السلام) و همچنین ایجاد رعب و وحشت در دل معاندان و دشمنان ایشان خواهد داشت به یوری که دشمنان مذهب شیعه سعی میکنند به هر طریق ممکن از تشکیل چنین اجتماعاتی منع کنند.
ظلم و بیدادگری همواری در دنیا بوده و همیشه مظلومین عالم در رنج و عذاب از ستم زورگویان بودند. اما آنچه باعث تسلی دل مظلومین و همچنین تیری بر پیکر ظالمین است همان افشاگری است که از ایشان توسط مظلومین و یا حامیان ایشان انجام میشود و این مهم باعث قوت گرفتن مظلومین و نابودی ظالمین خواهد شد و افشاگری از یزیدیان نیز بر همین مبنا است.
پس از این که شوروی سابق به کشور افغانستان حمله کرد، یکی از کشورهایی که از این موقعیت بیشترین سوء استفاده را نمود، کشور عربستان، میباشد. این کشور از یک سو با تحریک جوانان به جهاد، به مقابله با تفکر مارکسیستی پرداخته و از سوی دیگر با ترویج وهابیت، به گسترش تفکر تکفیری پرداخت، اما خیلی زود همین دست پروردهها دامن خودش را گرفتند.