تواتر روایات مهدویت و اقرار به صحت این تفکر
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ با وجود آنکه اصل مهدویت و اعتقاد به ظهور حضرت مهدی در آخرالزمان از قطعیات امّت اسلام است و هیچیک از علمای شناخته شده و معتبر اسلام با این موضوع مخالفت نکرده، با این وجود برخی به تواتر روایات مهدویت اشکال کردهاند.
در پاسخ میگوییم: سازمان «رابطة العالم الاسلامی» که مرکز فرهنگی وهّابیت در کشور عربستان است و حوزه نفوذ آن در جهان گسترده است، در ماه می سال 1976 میلادی اعلام کرد: «اعتقاد به ظهور مهدی، امری واجب بر همه مسلمانان و جزء عقاید اهل سنت و جماعت است و جز جاهل و بدعتگذار، نمیتواند این عقیده را انکار کند.»[1] و محمد ناصرالدین البانی از عالمان بزرگ رجالی وهّابیت در دورهی حاضر در کتاب «سلسلة الاحادیث الصحیحة» باب مستقلی را به موضوع «خروج المهدی حقیقة عند العلماء» اختصاص داده و با توجه به نام کتاب، روایات صحیح را در آن گردآورده و میگوید: «مَثَل اینان (منکران مهدویت) همانند کسانی است که عقیدهی نزول عیسی (علیه السّلام) در آخرالزمان را (که احادیث در مورد آن به تواتر رسیده) منکر میشوند، ... به قطع و یقین میگویم: هر که عقیدهی مهدویت را منکر شود، نزول عیسی را نیز منکر میگردد، چنانکه همین سخن از برخی تصریح شده و مثل همهی اینها نزد من، همانند کسی است که الوهیت خداوند متعال را انکار نماید، همانند انکار برخی از فراعنه نسبت به خداوند.»[2] همچنین «ابنتیمیه حرّانی»، کسیکه وهابیت خود را وامدار او میداند، میگوید: «زمین نباید از حجت قائم خداوند خالی باشد، تا مبادا حجتها و بینات الهی از بین برود.»[3]
از طرفی بسیاری از دانشمندان و صاحبنظران اهل سنّت، به تواتر روایات مهدویت تصریح کردهاند.[4] با اثبات تواتر، ضرورتی برای بررسی اسناد روایات، باقی نمیماند و صِرف تواتر یک خبر، یقینی بودن آن ثابت میگردد. در همین زمینه، ابنتیمیه میگوید: «خبری که یک یا دو نفر از صحابه آن را نقل کرد و امت آن را تلقّی به قبول کرد، نزد همه عالمان، علمآور است و برخی آن را خبر مستفیض گویند.»[5] هنگامیکه نقل یک حدیث توسط یک یا دو نفر از صحابه، علمآور است، جای این پرسش است که احادیث مهدویت که دست کم سی نفر از صحابه آن را ذکر کردهاند،[6] علمآور نیست؟ حال با توجه به ادّعای تواتری که در سخنان عدهای از علمای اهل سنت موجود است و عدهای نیز منکر احادیث متواتر را فاسق یا کافر دانستهاند، آیا تردید، یا انکار احادیث مهدویت میتواند قابل قبول باشد؟ همچنین سلسله جنبان وهّابیت، محمد بن عبدالوهاب در رساله خود منکر حدیث متواتر (همچون مهدویت) را فاسق شمرده: «... و کسیکه آن را انکار کند، پس متواتر را انکار کرده و حال منکر متواتر، معلوم است و کمترین مراتب آن، فسق است.»[7]
پینوشت:
[1]. «فإنّ الإعتقاد بظهور المهدیّ یعتبر واجبا علی کلّ مسلم و هو جزء من عقاید أهل السنّة و الجماعة و لا ینکر ذلک إلّا کلّ جاهل أو مبتدع.» من الرسالة المؤرخه فی 21 مایو 1976 التی جاءت بتوقیع مدیر المجمع الفقهی الإسلامی محمد منتظر الکنانی.
[2]. «و ما مثل هؤلاء إلّا کمثل من ینکر عقیدة نزول عیسی (علیه السّلام) فی آخر الزّمان الّتی تواتر ذکرها فی الأحادیث الصّحیحة... و أکاد أقطع أنّ کلّ من أنکر عقیدة المهدّی ینکرها أیضا و بعضهم یظهر ذلک من فلتات لسانه و إن کان لا یبیّن و ما مثل هؤلاء المنکرین جمیعا عندی إلّا کما لو أنکر رجل الوهیّة الله عزّوجل بدعوی أنّه إدّعاها بعض الفراعنة (فهل من مدّکر).» سلسلة الأحادیث الصحیحة و شیء من فقهها و فوائدها، مکتبة المعارف للنشر و التوزیع، ریاض، ج 4، ص 43.
[3]. «فإنّ الأرض لن تخلو من قائم لله بحجّة لکیلا تبطل حجج الله و بیّناته.» مجموع الفتاوی، ابنتیمیه حرّانی، مکتبة ابنتیمیه، ج 25، ص 130.
[4]. مرکز اطلاع رسانی غدیر، با موضوع: «بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهل سنت»، مهدی اکبرنژاد.
[5]. «و أیضا فالخبر الّذی رواه الواحد من الصّحابة و الاثنان إذا تلقّته الأمة بالقبول و التّصدیق أفاد العلم عند جماهیر العلماء و من النّاس من یسمّی هذا المستفیض.» کتب و رسائل و فتاوی ابنتیمیه، ابنتیمیه حرّانی، مکتبة ابنتیمیه، ج 18، ص 70.
[6]. منهاج السنة النبویة، ابنتیمیه حرّانی، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 4، ص 95.
[7]. «... و من أنکر ذلک فقد أنکر المتواتر و حال منکره معلوم، أقلّ مراتبه أن یکون فاسقا.» رسالة فی الرد علی الرافضة، محمد بن عبد الوهاب، مطابع الریاض، ریاض، ج 1، ص 41.
افزودن نظر جدید