توسل، اعتقادی راسخ در دین

  • 1395/09/17 - 12:13
یکی از اعتقاداتی که قران و روایات به آن اهتمام ورزیده‌اند مسئله‌ی توسل است که هم در قران و هم در روایات آمده است که توسل جستن به غیر خدای سبحان، و یاری خواستن از پیامبران و اولیای الهی به معنای شریک قرار دادن خداوند نیست، اما برخی با وجود چنین شواهدی چشم و گوش خود را بسته‌اند و نمی‌خواهند به این امر تن دهند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از ضروریات دین اسلام و ارکان توحید این است که تمام یاوران پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بر آن اتفاق نظر دارند، آن است که وجود تمام هستی، در دست خداوند است، مثل: آفرینش، رزق و روزی دادن، زنده کردن، میراندن، قرار دادن شب و روز در کف هم، ظلمات و روشنایی، نزول باران و... که توسط خداوند انجام می شود که قرآن هم به این امر اهتمام کامل ورزیده است و همه انواع شرک را به شدت رد می‌کند. اما باید توجه داشت که توسل جستن به غیر خدای سبحان، و یاری خواستن از پیامبران و اولیای الهی که در زمان‌های مختلف نزد مسلمانان معمول و متعارف بوده، به معنای شریک قرار دادن آنان در افعال خداوند نیست، بلکه به این معنا است که آنان از مقرّبان درگاه الهی بوده و در پیشگاه خداوند دارای موقعیت و احترام ویژه‌ای هستند، و به همین جهت سبب و وسیله جریان فیض خداوند می‌باشند.
برای روشن شدن کامل بحث، معنای اصلی و واقعی توسل را بیان کردیم.[1]
اعتقاد به توسل مسئله‌ای است که هم از قرآن و هم از سنت پیامبر سرچشمه گرفته است که برای روشن کردن چراغ دل برخی محتاج به بیان آن هستیم.
اما گوشه‌ای از شواهد توسل در قرآن:
1. خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ.[مائده/35] اى کسانى‌که ایمان آورده‏‌اید! از(مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیله‏‌اى براى تقرب به او بجوئید.» خداوند با ذکر این آیه به مؤمنان دستور می‌دهد برای رسیدن به مقصود (خدا) به‌دنبال وسیله‌ای باشید که بتوانید به کمک او به آن‌چه که نیاز است برسید؛ چرا که خداوند به این وسیله قدرت چنین کاری را داده است. با این فرموده در قرآن ثابت است، که توسل جستن به وسیله‌ای که متعارف باشد و بدانیم که واقعاً قدرت آن را داراست، درست است و ربطی به شریک قرار دادن برای خدا ندارد.
2. قال الله تعالی: «قَالُواْ یَأَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِینَ_قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبىّ‏ِ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ.[یوسف/97-98] گفتند: ای پدر، برای گناهان ما آمرزش خواه که ما خطاکار بودیم_گفت: به‌زودی از پروردگارم برای شما آمرزش می‌خواهم ، که او همانا آمرزنده مهربان است.» یکی از توسل‌هایی که در قرآن آمده است توسل برادران یوسف به پیامبر خدا یعنی پدرشان بوده است، که از او خواستند تا برای بخشش آنان، نزد خداوند واسطه شود. همان‌طور که معلوم است حضرت یعقوب خواسته‌ی فرزندانش را رد نکرد، و به آن‌ها نگفت چرا خودتان مستقیماً به سراغ خداوند نمی‌روید، و به من متوسّل می‌شوید، بلکه توسلشان را تأیید کرد و به آنان وعده داد، برای آن‌ها از خداوند طلب بخشش کند.
3. در قرآن آمده است که برای توسل باید به سراغ فردی رفت که در پیشگاه خداوند دارای احترام و آبرو است، به همین جهت خداوند فرموده: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً.[نساء/64] و اگر هنگامی‎که آنان (گروه منافق) بر خود ستم کردند، به تو رجوع می‌کردند و از کردار خود به خدا توبه نموده و تو هم برای آن‌ها استغفار می‌کردی و از خدا آمرزش می‌خواستی ، در این حال البته خدا را توبه‌پذیر و مهربان می‌یافتند.»
توسل در روایات:
1. در بخاری آمده است که: «مردی نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و گفت: ای رسول خدا! حیوانات ما از بی‌آبی تلف شدند! از خدا بخواهید باران نازل کند؛ پیامبر دعا کردند و یک هفته تمام باران آمد، تا آن‌که مردی خدمت پیامبر آمد و گفت: ای پیامبر خدا! خانه‌ها خراب شد، و راه‌ها قطع گردید و... پیامبر فرمود: پروردگارا! باران رحمتت را بر کوه‌ها و تپه‌ها و درون دره‌ها و رودخانه‌ها، و نقاطی که درخت می‌روید نازل کن؛ پس از آن، باران در شهر مدینه قطع شد، ولی در اطراف هم‌چنان می‌بارید.»[2]
2. در روایت دیگر نقل شده است که: «حضرت آدم چون دچار لغزش شد گفت: ای پروردگارم از تو می‌خواهم به حق محمد مرا ببخشی؛ خداوند فرمود: ای آدم! چگونه محمد را شناختی، با آن‌که هنوز او را نیافریده‌ام؟ حضرت آدم پاسخ داد: هنگامی‌که مرا آفریدی به عرش نگاه کردم، دیدم در آن نوشته است: «لا إله الاّ الله، محّمد رسول الله» چون دیدم نام او نزدیک به نام تو است، دانستم که او محبوب‌ترین آفریدگان است نزد تو، خداوند فرمود: چون به حق محمد از من خواستی، تو را می‌بخشم.»[3]
3. در روایت دیگری که سیوطی آن را از طریق ابن عباس از رسول خدا نقل کرده، ابن عباس می‌گوید: «از رسول خدا درباره کلماتی که حضرت آدم از پروردگارش دریافت نمود و باعث بخشودگی او شد سؤال کردم، حضرت فرمود: آدم از پروردگار خواست تا به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین، توبه او را بپذیرد، خداوند نیز توبه او را پذیرفت.»[4]
با ذکر چنین روایاتی باز هم ممکن است آنان لجاجت کنند و بگویند: فقط توسل به پیامبر صحیح است، نه به غیر پیامبر؟
اما با ذکر یک روایت این امر را هم باطل می‌کنیم: ابن عباس می‌گوید: «عمر بن خطاب به‌وسیله عباس بن عبدالمطلب، عموی پیامبر، طلب باران نمود و گفت: پروردگارا! ما به‌وسیله عموی پیامبرمان از تو طلب باران می‌کنیم، و به‌وسیله موهای سفید او طلب شفاعت می‌کنیم، پس باران نازل شد و سیراب شدند.»[5]
در نقل دیگری از حدیث فوق آمده است که: «وقتی عباس طلب باران کرد و باران نازل شد، عمر رو به مردم کرد و گفت: به خدا سوگند! عباس وسیله ما است به سوی خدا، و مقامی نزد خدا دارد.»[6]
قسطلانی هم می‌گوید: «وقتی عمر به‌وسیله عباس طلب باران کرد، گفت: ای مردم! پیامبر خدا به عباس به دیده پدر نگاه می‌کرد، از او پیروی کنید و او را وسیله خود به‌سوی خدا قرار دهید.»[7]
این روایت، اندیشه کسانی که توسل را مطلقاً و یا توسل به غیر پیامبر را تحریم کرده‌اند، باطل می‌کند و صراحت دارد که یکی از مصادیق «وسیله» توسل به افراد محترم و صاحب منزلتی است که مایه قرب به خداوند می‌باشند. و سخن عمر که گفته است: «هذا و الله الوسیله إلی الله و المکان منه» در دلالت بر شایستگی توسل و تقرب، از صراحت کافی برخوردار است. پس توسل مسئله‌ای است کاملاً مشروع و اسلامی، و اگر فرد یا افرادی این سنت پسندیده اسلامی را نادیده گرفتند، آن‌ها هستند که از صراط مستقیم اسلامی فاصله گرفتند که باید اشتباهات خویش را اصلاح نموده و به صراط مستقیم الهی باز گردند.

پی‌نوشت:

[1]. توسل وسیله‌ای برای رسیدن به مقصود
[2]. صحیح بخاری، بخاری، ج 1، ص 344 – 346، ح 968 – 976، «جاء رجل إلی رسول الله فقال: یا رسول الله، هلکت المواشی و تقطّعت السبل، فادع الله، فدعا الله، فمطرنا من الجمعة إلی الجمعة، فجاأ رجل إلی النبی فقال: یا رسول الله، تهدّمت البیوت، و تقطّعت السبل و هلکت المواشی. فقال رسول الله: «اللهم علی ظهور الجبال و الاکام و بطون الأودیة و منابت الشجر». فانجابت عن المدینة انجیاب الثوب.»
[3]. المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج3، ص517، ح4286، «و نقل أنّ آدم لما اقترف الخطئیة قال: یا ربّی، أسألک بحق محمد لما غفرت لی، فقال، یا آدم، کیف عرفته؟ قال: لأنک لما خلقتنی نظرت إلی العرش فوجدت مکتوباً فیه: لا اله الا الله، محمد رسول الله؛ فرأیت اسمه مقروناً مع اسمک، فعرفته أحب الخلق الیک.»
[4]. درالمنثور، سیوطی، دارالکتب العراقیه، ج1، ص60-61.
[5]. دلائل النبوة، ابونعیم اصفهانی، ج2، ص725، ح511، «ن ابن عباس، أن عمر قال: اللهم إنا نستسقیک بعم نبیّنا، و نستشفع بشیبته، فسقوا»
[6]. اسدالغابة، ابن‌اثیر، ج3، ص11، «فقال عمر: هذا و الله الوسیلة الی الله و المکان منه.»
[7]. المواهب اللدنیة، قسطلانی، کتابخانه مدرسه فقاهت، ج3، ص374.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.